رابط رسانه هاي جهاني و امام(س)
در واقع حضور امام(س)در پاريس اين فرصت طلايي را به وي داد كه نداي انقلاب ايران را جهاني سازد و از طريق رسانه ها، پيام خود را به جهانيان برساند. اين در حالي است كه برخي از صاحب نظران همچون عباس ميلاني نوشته اند كه تبعيد امام(س) از عراق به پاريس با چراغ سبز شاه صورت گرفت. شاه چنين مي پنداشت كه «ژورنالیسم شفاف غرب به روشن شدن مواضع (امام)خمینی و به حاشیه رانده شدن او منجر میشود» اما تيم رسانه اي امام خميني(س) از همين موقعيت براي تبليغ و تهييج عليه شاه بهره برد. مسئول ارتباطات رسانه اي خانه كوچك نوفل لوشاتو، جواني شيك پوش و كراواتي به نام ابراهيم يزدي بود. او با روحانيوني كه از تهران، قم و نجف دور امام(س) جمع شده بودند، در ظاهر و همچنين تفكر تفاوت بسياري داشت.گفتني است صادق طباطبايي و صادق قطب زاده دو تن ديگر از جوانان هم تيپ يزدي او را در اين راه كمك مي كردند.
عهده داري وزرات امورخارجه دولت انقلابي
همه اين افراد در پرواز مشهور و تاريخي پاريس_تهران، امامخميني(س) را همراهي كردند و در اولين دولتي كه پس از انقلاب روي كار آمد نيز به منصب رسيدند. ابراهيم يزدي، اما مهمترين سمت دولت موقت را عهده دار شد. او در دولتي كه مهندس بازرگان نخستوزير آن بود، پست وزارت امور خارجه را پس از كريم سنجابي عهده دارشد. اما عمر اين دولت ديري نپاييد و پس از 275 روز و بهدنبال تصرف سفارت آمريكا از سوي دانشجويان پيرو خط امام(س) در 13 آبان 1358، دولت بازرگان بهصورت دسته جمعي استعفا داد.
از استعفا تا دبيركلي نهضت آزادي
از آن روز تا روز رحلت، نهضت آزادي نه تنها از سوي حاكميت به مركز قدرت نزديك نشد، بلكه با اقدامات سلبي و بازدارنده همچون حمله به دفتر نهضت آزادي و پلمب آن، بازداشت گاه و بيگاه برخي از چهره هاي سرشناس آن جريان و ... مواجه شده است. با اين حال، اين گروه همواره به فعاليت خود ادامه داده است. فعاليتي كه بهنظر مي رسيد با درگذشت مهندس بازرگان در 30 دي 1373 و دبيركلي ابراهيم يزدي دچار خدشه شود اما چنين نشد و ابراهيم يزدي، فعالانه سكان اين تشكل را هدايت كرد.
انتقاد از استمرار جنگ بعد از فتح خرمشهر
گروه آنها، از همان سالهاي ابتدايي دوري جستن از هسته قدرت به برخي رويههاي جاري حاكميت منتقد بودند كه بارزترين اين انتقادها به ادامه يافتن جنگ بعد از فتح خرمشهر بر ميگردد. در آن دوراني كه نهضت آزادي با نگارش بيانيه هاي تحليلي به ادامه جنگ معترض بود، برخي ديگر از گروههايي كه همچون نهضت آزادي از قطار انقلاب بيرون رانده شده بودند، به دامن دشمن افتادند و رويكردي مسلحانه را عليه نظام، پيش گرفتند. بارزترين اين گروهها، منافقين (سازمان مجاهدين خلق) بودند كه بعد از چالشها درباره عزل بنيصدر(ديگر مسافر پرواز پاريس_تهران) از رياست جمهوري، دست به اسلحه بردند.
رييس جمهور مخلوع؛ منتقد دولت موقت
بني صدر كه از قضا در دوران نخست وزيري بازرگان، از منتقدان دولت موقت بود در پنجم بهمن ( كمتر از سه ماه بعد از استعفاي دولت موقت) با كسب اكثريت آرا، جايگاه نخستين رييس جمهور ايران اسلامي را كسب كرد. با وقوع جنگ، اختلافات بين بني صدر و بخشي ديگر از حاكميت بالا گرفت و سرانجام در خرداد 1360 درگيري شديد بين هواداران مسلح بنيصدر (منافقين) و نيروهاي انقلابي( گروههاي مسلح تازه تاسيس انقلاب) سرانجام منجر به اين شد كه منافقين پس از پاكسازي از نهادهاي قدرت، فرار به خارج از كشور و افتادن در آغوش دشمن را انتخاب كنند. ترور رهبران انقلاب در تابستان 1360 و بعد از آن همسويي مسعود رجوي با صدام حسين ، همه مبارزات منافقين(مجاهدين خلق) عليه رژيم شاهنشاهي را به باد داد و از اين گروه ، جرياني منفور در مقابل ديدگان ملت شكل داد.
طنزي تلخ
اما طنز تلخ روزگار اين است؛ ابراهيم يزدي كه بهدليل عضويت در نهضت آزادي و دولت موقت و همچنين اعتراض به تصرف سفارت آمريكا، در طول ساليان سال به آمريكا و عنصر بيگانه بودن متهم مي شد، روز يكشنبه در حالي در« ازمير» دارفاني را وداع گفت كه واشنگتن اجازه ورود به وي براي درمان بيماري سرطانش را نداد. اما او و همفكرانش همچنان از اقدام خود در محكوميت حمله به سفارت آمريكا حمايت كرده و مي كنند؛ چراكه به اعتقاد ايشان، آن اقدام دانشجويان، حركتي از روي احساس و تندروي بوده همانگونه كه يزدي، اقدامات ترامپ را نيز حركتي از روي تندروي دانسته و محكوم مي كند. اين در حالي است كه در همين ايام، دارودسته رجوي و منافقين، زير چتر حمايت حكام جديد آمريكا و تندروهاي منطقه اي قرار گرفتند و همچنان بر طبل افراط مي كوبند.