نغمههای موسیقی با همان گویش زیبای کردی ازهمان روزهای کودکی در گوش او زمزمه میشد؛ گویی لالاییهایی برخاسته ازدل طبیعت است. موسیقی با فرهنگ و مردم کردستان عجین است و در این خطه از ایران زمین، کمتر افرادی هستند که با هنرموسیقی بیگانه باشند، به مانند خانواده کامکارها که میراث بزرگ پدریشان موسیقی است و در وجود نسلهای بعد هم همچنان جاری و باقی خواهند ماند. هر کدام از اعضای این خانواده برگی از تاریخ موسیقی ایران هستند چرا که معرف بخشی از هویت هنر اصیل ایران بودهاند.
مانند استاد بیژن کامکار، فرزند دوم خانواده و نوازنده دف، رباب، تار و خواننده موسیقی فارسی و کردی. بدون آنکه بخواهد یا علاقهمند باشد ساز تار را بهدست گرفت و آرام آرام به جرگه موسیقیدانان پیوست. ابتدا در رادیو سنندج با برنامه ای که محتوای آن برای کودکان بود و بعد آن با تجربیاتی که در کنار خانواده در زمینه موسیقی کسب کرد توانست در رادیو فرهنگ و هنر کردستان فعالیت خود را بهصورت جدیتر ادامه بدهد.
اما آغازگر یا بهتر است بگوییم نقطه عطف زندگی هنریاش آشنایی با زنده یاد محمد رضا لطفی بود و آنچه درکانون چاووش و در گروههای شیدا و عارف برای او رقم خورد و آلبومهایی که درکنار استادان بزرگ چون محمد رضا لطفی، محمدرضا شجریان، حسین علیزاده، پرویز مشکاتیان، شهرام ناظری و... تولید و منتشر شد ماحصلش به آن دوران بر میگردد. صحبت از بیژن کامکار بسیار است اما در کنار تمامی این حرفها، نکته قابل تأمل همنشینی ساز دف در کنار دیگر سازهای اصیل ایرانی بود،چرا که تا آن زمان دف درخانهنشینی به سر میبرد و صدایی از دف در هیچ ارکستری شنیده نمیشد و بیژن کامکارمهمترین نقشی که ایفا کرد این بود که ساز دف را برای اولین بار به اجراهای عمومی وارد کرد. بیژن کامکار اکنون پا به 70 سالگی گذاشته است. او متولد 28 آذر سال 1328 است.
سالروز تولد او انگیزهای شد تا گپ کوتاهی با استاد کامکار داشته باشیم و از فرصتهایی که در زندگیاش از دست داده تا آرزوی اجرای آخرین کنسرتش با حضور یاران قدیمی. هانا کامکار فرزند استاد بیژن کامکارزاد روز پدرش را اینگونه پیام میدهد: به دستهایت مدیونم، که نوازش برادر بزرگترم «دف» را آموختی... به گام هایت مدیونم، که برای ما بود... به حنجرهات مدیونم، که آموختی بیصدا، آواز بخوانم...