هرکول پوآرو، شرلوک هولمز، مادام مارپل و ورژن ایرانی آنها، کارآگاه علوی از معروفترین کارآگاهها هستند و افرادی که کمتر به سراغ داستانهای پلیسی، معمایی و جنایی میروند نیز آنها را میشناسند و همه این افراد با وجود فاصلههای جغرافیایی که از هم دارند، در ضریب هوشی بالا و ذکاوت اشتراک داشتند. البته دهها کارآگاه معروف هم هستند که نامهایشان لرزه بر اندام خلافکاران هر منطقه میاندازد. کارآگاهانی که بارانی به تن و کلاه شاپو به سر ندارند ولی با زیرکی خود بسیاری از گرهها و معماهای پلیسی و جنایی را باز میکنند.
آقای کارآگاه ما نیز جدای از این تصور نیست. بهراحتی زنگ زد و گفت بر اساس قراری که گذاشته بودیم کمی بعد در دفتر خبرگزاری حاضر خواهم بود، فقط آدرس را به طور کامل بگویید. این تماس تلفنی به یاد من انداخت که ساعت از موعد مقرر گذشته و این من بودم که باید به آقای کارآگاه زنگ میزدم و آدرس را برایش میفرستادم.
یک ساعت که گذشت، مردی میانسال وارد تحریریه ایسنا شد و خود را سرهنگ نظری معرفی کرد. او را که دیدم همه تصوراتم از یک کارآگاه به هم ریخت. میدانستم کارآگاه واقعی با کارآگاه داستانها فرق دارد ولی هنوز سرهنگ نظری را مردی مرموز، کمی درونگرا، تاحدودی، اخمو، با توان ذهنخوانی و البته با بارانی بلند و کلاه تصور میکردم ولی خبری از هیچکدام از این موارد نبود. راحت حرف میزد با جزئیات کامل خاطرات خود را بیان میکرد و عجلهای در کارش نداشت. همان حالتی که در پیگیری پرونده باید داشته باشد؛ آرام و صبور.
صحبتها طبق روال از معرفی شروع میشود:
سرهنگ بازنشسته پلیس، ساسان نظری هستم.
چه شد که پلیس و یا بهتر بگویم کارآگاه شدید؟
زمانی که به سن ورود به دانشگاه رسیدم، انقلاب فرهنگی در کشور اتفاق افتاده و بسیاری از دانشگاهها تعطیل بود و من میتوانستم به دانشکده تربیت معلم، دانشکده صنایع هوایی و یا دانشکده پلیس، برای ادامه تحصیل وارد شوم.
سال ۶۲ پس از انصراف از دانشگاه تربیت معلم قزوین وارد دانشکده پلیس شدم و چهار سال در این دانشکده ادامه تحصیل دادم و جزو ۱۵ نفر برتر این دانشکده بودم که پس از آن جذب پلیس بینالملل شده و دورههای بررسی صحنه جرم، تشخیص خط، امضا و اثر انگشت را گذراندم و پس از آن بر اساس نیاز بین استانهای مختلف کشور تقسیم شدیم و من برای فعالیت در استانهای زنجان، قزوین و کردستان مامور شدم.
از سال ۶۸ پس از اخذ مجوز بررسی جعل اسناد، نویسههای مشکوک و مجعول، اثر انگشت و صحنه جرم را اخذ کرده و به طور متناوب در سه استان مذکور و گاها در تهران فعالیت کردم و با توجه به اینکه کارشناس رسمی دادگستری هستم، پس از بازنشستگی در این حوزه فعالیت میکنم.
کارآگاهها چه کسانی هستند و یک کارآگاه پلیس در سالهای خدمت خود چه اقداماتی را انجام میدهد؟
در نیروی انتظامی، بخشی با عنوان پیشگیری وجود دارد که زیرمجموعه آن شامل کلانتری، پاسگاهها، یگان امداد و واحدهای مختلف انتظامی است که با روشهای متعدد سعی در پیشگیری و کاهش جرم دارند و پس از وقوع جرمی، واحدهای کشف و دایره آگاهی وارد عمل میشوند که کار خود را به طور کاملا عملی انجام میدهند.
دایره آگاهی به بخشهایی از قبیل، کشف و مبارزه با سرقت، جعل و کلاهبرداری، جرائم جنایی، قاچاق کالا، تشخیص هویت و غیره تقسیمبندی میشود و همه فعالان در این بخش، دورههای کارآگاهی را گذراندهاند و به طور متناوب تحت آموزش اداره مرکزی هستند.
در پاسخ به سئوال کارآگاه کیست و چه میکند نیز باید گفت که کارآگاه کسی است که در کارش بسیار باتجربه باشد. این واژه در همه دنیا در انحصار پلیس قرار دارد و نامی است که در چارچوب واژه پلیس معنا مییابد. کارآگاه در پلیس آگاهی کسی است که در عملیات پلیس، پیجویی پروندههای سرقت و جنایت و کشف جرایم فعالیت دارد. کارآگاه باید بتواند با صحنه جرم ارتباط برقرار کرده و با صحنه حرف بزند و از تجربیات خود برای رازگشایی از صحنه سرقت یا قتل استفاده کند.
کارآگاه باید با بهترین شیوه و پیروی از قاعده کلی بررسی صحنه جرم، دلایل و مدارک موجود در صحنه را جمعآوری کند و از آنها به بهترین نحو برای پاسخگویی به سئوالات و فرضیهها استفاده کند، زیرا شاید امکان حضور دوباره در صحنههای جرم و جبران اشتباهات قبلی وجود نداشته باشد.
درست است که میگویند مجرم دوباره به صحنه جرم باز میگردد؟
میتوان گفت که این جمله درست است و بارها در بررسی پروندههای مختلف دیده شده که خود مجرم و یا ایادی او به صحنه جرم بازگشتهاند تا بدانند چه اتفاقاتی در جریان است.
سرقتها و جرائمی که در حال حاضر اتفاق میافتد با آنچه که در گذشته اتفاق میافتاد، چه تفاوتهایی دارد؟
سرقتهایی که در گذشته اتفاق میافتاد بسیار متفاوتتر از سرقتهایی است که از گوشه و کنار، خبرهایی را در مورد آن میشنویم. جعل و سرقتهای امروزی با برنامهریزی انجام میشود و سارقان بیشتر به دنبال طلا، پول نقد و اینگونه موارد هستند و زمانی اقدام به سرقت میکنند که کسی در خانه نیست، البته هنوز سارقان خوابرو وجود دارند و زمانی که ساکنان در خانه هستند، اقدام به سرقت میکنند.
علاوه بر تفاوت در اشیایی که به سرقت میرود، سارقان نیز تفاوتهای بسیاری با سارقان گذشته دارند؛ به طور مثال الان شاهد افراد تحصیلکردهایی هستیم که اقدام به سرقت و یا جعل و قاچاق میکنند و این اقدامات به صورت سازمانیافته انجام میشود.
سارقان، جاعلان و قاچاقچیان در طول زمان بهروز شده و پیشرفت کردهاند و در این بین پلیس نیز به علم و تکنولوژی روز مجهز شده است و باید به این نکته توجه داشت که هیچگاه نمیتوان وقوع جرم را متوقف کرد، بلکه میتوان اقدامات بسیاری را در جهت پیشگیری و کاهش جرم انجام داد.
اولین پروندهای را که در آن حضور داشتید، به خاطر دارید؟
در دوران کارآموزی پس از پایان تحصیل در دانشکده پلیس، پرونده قتلی به اداره آگاهی ارجاع داده شد که آن زمان با آقای احمد محققی که بیشتر به عنوان نویسنده داستانهای پلیسی معرفی شده است، همکاری داشتم. در این پرونده جنازهای در صندوق یک ماشین پیدا شده بود که بعد از بررسی، قاتل با گذشت یک هفته شناسایی و دستگیر شد.
سختترین پروندهای که با آن مواجه شدید را به یاد دارید؟
با این سئوال، آقای کارآگاه سکوت کرد. سکوتی که حاکی از ورق زدن دفتر خاطرات گذشته و فعالیت ۳۰ ساله او بود. سرهنگ نظری نفس حبس شده در سینهاش را رها کرد و گفت که پیچیدهترین پروندهای که با آن مواجه شدم مربوط به یک پرونده قتل در یکی از روستاهای استان کردستان بود که در آن همه عوامل محیطی دخیل شده بودند.
جنازه مردی با دست و پای بسته شده که صورتش به طور عمدی از بین رفته بود تا شناسایی نشود، از رودخانه پیدا شد و از آنجایی که این جنازه ماههای طولانی در آب رودخانه مانده بود، متعفن شده و امکان نگهداری و بررسی آن وجود نداشت و خیلی زود دفن شد.
پس از تلاش بسیار، بازپرس را راضی کردم که ۱۰ انگشت مقتول را جدا کنیم تا بتوانیم تحقیقات را به صورت علمی ادامه دهیم. پس از سه هفته نگهداری انگشتان در محلول مخصوص، اثر انگشت مقتول ظاهر شد و پس از انگشتنگاری به دلیل سابقهدار بودن مقتول، هویت وی شناسایی شد. پس از تعقیب و مراقبت، انجام شنود تلفنی و بسیاری اقدامات تخصصی، دیگر قاتلان شناسایی و دستگیر شده و به جرم خود اعتراف کردند.
هر پرونده شرایط خاص خود را دارد و برای حل مسائل باید صبر زیادی به خرج داد و از مستندات و روشهای علمی بهره برد تا نتایج به طور متقن بوده باشد و البته پروندههایی نیز وجود دارد که لاینحل مانده است.
گاهی شاهد حضور افراد در اداره پلیس و اعتراف به جرمی هستیم ولی در بازجوییها تناقضهایی به وجود میآید و فرد حتی نمیتواند صحنه جرم را بازسازی کند و پس از بررسی مشخص میشود که فرد برای حفاظت از عزیزان خود، جرم و گناه آنان را گردن گرفته است، به همین دلیل حفظ و نگهداری از مستندات، تغییر ندادن صحنه جرم و بازسازی صحنه جرم تاثیر بالایی در کشف جرائم دارد.
عجیب و یا جالبترین پروندهای که با آن مواجه شدید چه بود؟
در دورهای برای خدمت به بخش معاونت وظیفه منتقل شدم. کارهایی که در آن بخش وجود دارد بسیار متفاوت از کار بخش آگاهی است و بیشتر با مشمولان وطیفه عمومی سر و کار دارد.
روزی پس از اینکه کارهای متداوال را انجام دادم، پروندههای قدیمی این بخش را بررسی کردم و شباهت اثر انگشت مشمولان در پرونده پزشکی توجه مرا به خود جلب کرد. پس از بررسی مشخص شد که فردی که مبتلا به بیماری خونی بود به جای مشمولانی که به دنبال معافیت بودند، آزمایش داده بود و این افراد معاف شده بودند و پس از مشخص شدن پروندههایی که تخلف داشتند، احصا و این افراد برای خدمت سربازی اعزام شدند.
پس از کشف این تخلف به تهران احضار شدم و توضیحات لازم را در اینباره ارائه دادم. به طور تصادفی پروندههایی را در بخش وظیفه تهران انتخاب کردیم و در بررسی اولیه مشخص شد که در آن پروندهها نیز تخلف وجود دارد و افرادی که در استان تهران نیز معاف شده بودند، به خدمت سربازی اعزام شدند.
آیا کارآگاه خانم در کشور و به تبع آن در استان زنجان داریم؟
بله. کارآگاه کارکشتهای همچون ماهرخ کیانزاده که در سطح ملی نیز مطرح است، فعالیت دارد و نوع کار و فعالیت وی، آقای محققی، دکتر فکری، پروفسور آرمین و سرهنگ فخار در شیمی جنایی، بیولوژی جنایی و غیره سبب علاقه من به این رشته شد و در استان زنجان نیز کارآگاه خانم وجود دارد.
توصیه شما برای شهروندان و یا همکارانتان که در این حوزه فعالیت خود را به تازگی شروع کردهاند، چیست؟
هیچکس در هیچ جایگاه و سطح علمی و آگاهی نباید فکر کند که مبرا از خطا و اشتباه است و در دنیای امروز که هر کسی دیواری را به دور خود کشیده و اکثرا در پیله تنهایی خود فرو رفته است و ارتباطات کلامی کاهش یافته و کسی از حال دیگری با خبر نیست، احتمال بروز جرم بسیار بیشتر از گذشته است.
باید از کودکی به فرزندان خود صبر و شکیبایی را بیاموزیم؛ باید کودکان در سطح درک و فهم خود با مسائل و خطرات در کمین آنان، آشنا باشند؛ چراکه شاهد آن هستیم که بسیاری از قتلها به علت عدم کنترل خشم ناگهانی اتفاق افتاده و یا بسیاری از کلاهبرداریها به دلیل اعتماد بیمورد و داشتن اعتماد بیش از حد حتی به نزدیکترین افراد و یا دوستان انجام شده است.
در رابطه با جعل و مسائل مربوط به آن شهروندان توجه داشته باشند که امضای آنها مشخصات یک امضای خوب را داشته باشد و متن یک قرارداد را آنجایی که متن به پایان میرسد، به امضا برساند علاوه بر آن اسنادی که در چند برگ تنظیم شده است پس از مطالعه کامل همه صفحات، بخش مورد نظر را امضا کنند و در اسناد مهم از اثر انگشت نیز استفاده شود.
برای همکاران جوان که به تازگی وارد این فعالیت شدهاند، توصیه میکنم که وارد حوزه کاری که به آن علاقه ندارند، نشوند و پیش از قبول هر مسئولیتی جوانب آنرا بسنجند؛ چرا که قبول یک مسئولیت میتواند زمان و وقت زیادی را از آنان بگیرد و فرد گاهی نمیتواند به همه کارهای روتینی که مردم عادی آن را انجام میدهد، برسد.
ادارات و دستگاههای آموزشی نیز میتوانند با ارائه آموزشهای تخصصی در رابطه با کنترل خشم، رفتارهای اجتماعی، پیشگیری از جعل و اینگونه موارد در کاهش و پیشگیری از جرم، پلیس را یاری کنند.
حالا خیلی وقت است کارآگاهان مثل فیلمها ذرهبین بهدست نیستند، بلکه با کمک تکنولوژیهای جدید و آزمایشگاههای جنایی پیشرفته سرنخها را طور دیگر زیر ذرهبین میگیرند. دیگر از کارآگاه پوآرو و شرلوک هولمز و خانم مارپل خبری نیست اما کارآگاهان واقعی معماهایی پیچیدهتر از معمای داستانهای پوآرو و شرلوک هولمز حل میکنند.