- کد مطلب : 13216 |
- تاریخ انتشار : 23 بهمن, 1395 - 10:21 |
- ارسال با پست الکترونیکی
احمد خرم: آقای قالیباف؛ شما مسئول بستن فرودگاه امام بودید
آقای خرم قبل از هر چیز از حادثه قطار نیشابور بگویید. این حادثه چگونه رخ داد و نحوه رسیدگی به آن به چه ترتیبی صورت گرفت؟
این حادثه در حقیقت فرار قطار از ریل بود . وظیفه شرکت راه آهن هم بازکردن ریل در فاصله 100 تا 200 کیلومتری و خارج کردن واگنها از خط بود به عبارت دیگر قطار باید به زمین میافتاد . این عملیات هم عموماً در مسیر سربالایی صورت میگیرد تا سرعت قطار به حداقل برسد . به هر حال قطار باری روی زمین افتاد اما به دلیل وجود نفتا در میان محمولهها حریق رخ داد در آن زمان مدیریت بحران بر عهده آتش نشانی نیشابور بود اما آنها متاسفانه برای اطفاء حریق به جای استفاده از فوم ، از آب استفاده کردند که در نهایت به درگذشت 300 نفر انجامید. در این خصوص پرونده قضایی تشکیل شد هر چند که به نظر میرسید هدف از آن محکومیت من به عنوان متهم ردیف اول و مدیرعامل وقت شرکت راه آهن در ردیف دوم بود اما پس از پایان بررسیها دادگاه حکم به برائت داد و 6 نفر از پرسنل به جرم سهل انگاری در انجام وظیفه محکوم شناخته شدند این 6 نفر هم همگی دارای گواهینامه و 20 سال سابقه خدمت بودند. غرض این که در مورد حادثه پلاسکو هم باید پرونده قضایی تشکیل و به آن رسیدگی شود همانطور که من متهم شدم و پس از بررسیهای طولانی حکم برائت گرفتم شهردار تهران هم در شرایطی مشابه باید پاسخگوی عملکرد خود باشد . مدیریت شهری تهران در اختیار شهردار است تمام شواهد هم نشان میدهد که در حریق پلاسکو امدادرسانی و اطفاء حریق به نحو مطلوب صورت نگرفت و با مشکلاتی همراه بود . فراموش نکنیم که در این حادثه مدتی پس از آغاز حریق طبقات میانی بدون دلیل مشخصی منفجر شدند . در توجیه اعلام شد مواد پلیمری باعث انفجار بودهاند در حالی که پارچه با مواد پلی استری مشتعل میشوند نه منفجر. به هر جهت این استدلالها و دفاعیهها به نظر من نشان میدهد که شهردار تهران اصطلاحاً "کم آورده" و در نتیجه فرافکنی میکند.
با این وجود شهردار تهران خود را مدیری موفق در مدیریت بحران شهری میداند که این علم را در دانشگاه هم تدریس میکند.
واقعیت این است که آقای قالیباف زمانی به سمت شهرداری تهران انتخاب شد که هیچ تجربه اجرایی نداشت و از نیروهایی که سابقه اجرایی نداشتند هم برای همراهی استفاده کرد نتیجه چنین مدیریتی ، بلایی است که در بیش از یک دهه گذشته بر سر شهر تهران مردمانش آمده است . درآمدهای شهرداری از محل تراکم فروشی و تغییر کاربریها تأمین میشود ، جمعیت پایتخت 4 تا 5 میلیون نفر افزایش یافته و وضعیت ایمن سازی ساختمانها هم با توجه با حادثه پلاسکو ، نیاز به توضیح بیشتری ندارد دست کم 50 ساختمان دیگر با شرایط مشابه در تهران هنوز روی پا ایستادهاند و به ایمن سازی در کمترین زمان نیاز دارند. چون یا سیستم اطفاء حریق ندارند یا از وسائل غیرایمن در ساخت آنها استفاده شده یا اصولاً از استحکام لازم برخوردار نیستند . رسیدگی به همه این موارد در شرح وظایف شهرداری قرار دارد و این شهرداری است که میتواند از تمام امکانات به خصوص نیروهای متخصص از جمله سازمان نظام مهندسی و دیگر انجمنها و تشکلهای مهندسی استفاده کند تا شهر به سامان برسد. اما متاسفانه مدیریت ایشان در شهرداری تهران مدیریتی کاسب کارانه و سوداگرانه است یعنی شهر را فروخته تا یا طرحی به مجلس ارائه میکردم تا به واسطه آن درآمد شهرداریها فروش تراکم جدا شود . همانطور که وقتی معاونت عمران وزارت کشور را در اختیار داشتم چنین طرحی را به دولت وقت ارائه کردم اما مقبول واقع نشد و مورد پیگیری قرار نگرفت .
به نظر شما درآمد شهرداریها باید از چه طریقی تأمین شود تا نیازی به فروش شهر نباشد؟
در تمام دنیا تأمین درآمد شهرداری از محل فروش تراکم و عواید ناشی از تغییر کاربری ممنوع است و بر طبق قانون به جای مالیات بر ارزش افزودهای که در ایران اخذ میشود تنها مصرف کننده نهایی مالیات میپردازند نه تولیدکنندگان . در نهایت هم 80 درصد این مالیات به خزانه میرود و دو درصد کاربری فروشی خارج شود دنیا آمده مالیات بر مصرف نهایی را وضع کرده نه مالیات بر ارزش افزوده را که تولیدکننده هم باید بخشی از مالیات را بپردازد در دنیا مصرف کننده نهایی مالیات میدهد و این مالیات 80 درصدش مالیات ملی و به خزانه میرود و 2 درصد هم در قالب مالیات محلی به دست شهرداریها میرسد به این ترتیب شهرداریها حتی اجازه فروش یک متر تراکم را هم ندارند و مجاز به تغییر کاربری خدمات عمومی و فضاهای سبز نیستند.
با وجود این مدل کارآمد ، شهرداری تهران تراکم میفروشد اما باز هم بدهی فراوان دارد . چرا شهر تهران گرفتار چنین شرایطی شده است؟
شما از هر گروهی از مردم سؤال کنید حتماً نمونه از شهر فروشی شهرداری تهران را سراغ دارند نمونههایی که زمینهایی که صرف خدمات شهری و فضای سبز شده را تفکیک کرده و فروختهاند تا به جای آنها ساختمان و برج بسازند نمونههای آن در پارکهایی در منطقه الهیه و محله سئول و بلوار آیت الله کاشانی دیده شده اعتراض مردم هم با جایی نرسیده و معترضان حتی تهدید هم شدند . این روش مدیریت را همه بلدند و توان اجرای آن را دارند یعنی برخورد سوداگرانه با شهر عاقبت محکوم به شکست است قطعاً تا 20 سال آینده هم هر کسی به سمت شهرداری پایتخت برسد با مصیبتی بزرگ مواجه خواهد بود چون عملاً درآمد پایداری برای شهر وجود ندارد . شهردار تهران در قریب به 12 سال گذشته عملاً شهر را فروختهاند و به عنوان مثال از محل همین فروش تراکم درآمد شهر را یکساله از 8 به 16 هزار میلیارد تومان رساندهاند اما به این فکر نکردهاند که سال بعد این رقم از چه محلی تأمین خواهد شد به همین دلیل هم بودجه سال آینده 8 هزار و 700 میلیارد تومان پیشنهاد شده تا دوباره از همین محل تأمین شود. سالهای بعد چطور میخواهد این میزان را تأمین کند با تراکم فروشی و کاربری فروشی چطور میخواهد سامان بدهد الان توش گیر کرده برای سال آینده پیشنهاد کرده 8 هزار و 700 میلیارد تومان تأمین منابع شهرداری از تراکم و کاربری فروشی . چنین روشی برای مدیریت قطعاً هنر به شمار نمیرود هنر آن است که 11 سال شهردار باشی و در پایان روشی برای توسعه پایدار و متناسب و همه جانبه به وجود بیاوری.
با وجود مشکلاتی که به آنها اشاره کردید شهردار تهران نه تنها حاضر به عذرخواهی نشد بلکه بر روش مدیریتی کارآمد خود اصرار هم دارد . به نظر شما چرا مدیران در ایران به جای پذیرش مسئولیت کارنامه و عملکرد خود ترجیح میدهند از روش فرار به جلو استفاده کنند؟
متاسفانه مدیران مغرور ما چنین ادعاهایی فراوان دارند .غرور مدیریتی آنها باعث میشود که پاسخگویی به مردم را مشی خود قرار ندهند. یعنی به جای پاسخگویی تنها توجیه میکنند. در خصوص حادثه اخیر من چند پرسش اساسی دارم . مدیریت بحران در شهر تهران با چه کسی است؟ چرا شهرداری بودجه ایمنی و آتش نشانی در تهران را به صورت کامل تأمین نمیکند؟ چرا تنها 20 درصد نیازهای آتش نشانها تأمین نمیشود ؟ چرا تجهیزات به روز در این حوزه خریداری نمیشود؟
مثال در این خصوص فراوان است از جمله این که برف روبی در جهان با ماشین آلاتی که آب نمک به آسفالت خیابان اسپری میکند انجام میشود و بعد از آن ضد یخ مورد استفاده قرار میگیرد اما در پایخت ایران بعد از یاده سال مدیریت شهری آقای قالیباف هنوز روش 100 سال پیش دنیا استفاده میشود یعنی دو نفر از پشت وانت شن و نمک میپاشند . کسی که ادعای مدیریت دارد باید توجه ویژه ای هم به وارد شدن دانش و تکنولوژی و تجهیزات داشته باشد.
نحوه دفاع شهردار تهران را تا چه اندازه تحت تأثیر شرایط قبل از انتخابات ریاست جمهوری می دانید؟
متاسفانه در آستانه هر انتخاباتی از هر حادثهای برای غوغاسالاری استفاده میشود و البته برای مطلوب جلوه دادن عملکردهای خود یعنی استفاده سیاسی از حوادثی مانند پلاسکو . به آقای قالیباف که چنین دفاعیه تنظیم کردهاند آدرسی مشخص میدهم . زمانی که قرار شد فرودگاه امام عملیاتی شود فرودگاه را بستند هواپیما جنگی به پرواز درآوردند و هواپیمای مسافری را تهدید کرد اگر 30 ثانیه دیگه از فرود منصرف نشود به سمتش شلیک خواهد شد در نهایت هم هواپیمای مسافربری تا اصفهان اسکورت شد و بعد از ساعتها معطلی مسافران به تهران منتقل شدند. در آن روز آقای قالیباف به عنوان فرمانده نیروی انتظامی مسئول بستن فرودگاه امام بود اما ایشان آن روز را فراموش کردهاند . در سالهایی که قالیباف در ساختمان بهشت شهرداری بود هر کسی در مورد مشکلات تهران انتقادی کرد یا با شانتاژ شهردار و طرفدارانش مواجه بود یا تطمیع شد .
افزودن نظر جدید