اگر مطالبات مردم بی‌پاسخ بماند، چه می‌شود؟

یک استاد ارتباطات می‌گوید: «مشکل این است که مراجع تصمیم‌گیری، مراجع واحدی نیستند. خود دولت باید نظرها و تصمیم‌گیری‌هایی برای گشایش مطالبات اجتماعی داشته باشد اما مرجع تصمیم‌گیرنده‌ای وجود ندارد و تا زمانی که این وضعیت باشد امید اجتماعی تقویت نمی‌شود.»

به گزارش امیدنامه به نقل از خبرآنلاین، اعتراض‌های دی‌ماه به وضعیت اقتصادی و معیشتی، جنگ آب، معضل بیکاری و مشکلات اقتصادی و ... تنها نمونه‌هایی از مطالباتی است که به بحران بدل شده است؛ مطالباتی مسالمت‌آمیز که از سر بی‌توجهی به کف خیابان رسید و بازهم با بی‌توجهی سرکوب شد. مسئله‌ای که می‌توان آن را در سه ضلع مورد بررسی قرار داد؛ ضلع اول مردم و مطالباتشان هستند که وقتی با طرح‌کردن آنها جوابی نمی‌گیرند مجبور به اعتراض می‌شوند تا شاید صدای بلندشان را کسی بشنود. ضلع دوم دولت است که باید پاسخگوی مطالبات باشد و در کنار آن فضا برای پاسخگویی و اجرایی‌کردن تصمیماتش داشته باشد. ضلع سوم و آخرین ضلع هم مربوط به رسانه‌ها است که شرایطی را ایجاد کنند که در عین واقع‌گویی و شفافیت، مسئولین دولتی و حاکمیت را به اجرایی‌کردن مطالبات جامعه و پاسخگویی ملزم کنند. سه ضلعی که در شرایط امروز جامعه در وضعیت به‌سامانی قرار ندارد و زمانی بهبود پیدا می‌کند که در اولویت اول دولت زمینه را برای پاسخگویی به مطالبات جامعه فراهم کند؛ البته این در حالی است که برای دولت هم این زمینه فراهم شود.

اما مطالبات اجتماعی چه رابطه‌ای با افزایش امید در جامعه دارند؟ تا زمانی که فضایی برای گفت‌وگو و بیان مطالبات نباشد و عملکرد حکومت هم شفاف نباشد، طبیعی است که فضای بی‌اعتمادی در جامعه به‌وجود بیاید و بین مردم و حکومت تقابلی جدی به‌وجود بیاید. به این صورت که نه حکومت مطالبات مردم را قبول می‌کند، نه مردم به اقدامات حکومت اعتماد می‌کنند. به‌دنبال این فضای بی‌اعتمادی، ناامیدی هم تزریق می‌شود و اعتراضات مردم به کف خیابان می‌آید. در این شرایط هم اعتماد مردم از بین می‌رود. در حالی که وقتی فضا برای شنیدن حرف مخالف فراهم باشد، جامعه سرکوب نمی‌شود و با کوچک‌ترین حمایتی آرام می‌گیرد؛ هرچند کوتاه‌مدت. کم‌ترین اثری که می‌تواند داشته باشد این است که اعتماد و امید شکل می‌گیرد.

افزایش امید با توجه به مطالبات اجتماعی

در همین میان غلامرضا غفاری، جامعه‌شناس و هیئت‌علمی برنامه‌ریزی اجتماعی دانشگاه تهران در پاسخ به این سوال که توجه مطالبات اجتماعی تا چه اندازه در افزایش امید در جامعه موثر است؟ به «خبرآنلاین» می‌گوید: «اساسا امید را می‌شود گفت یک واقعیتی است که به‌عنوان دستاورد باید تلقی شود. در واقع باید به‌عنوان یک امر اکتسابی تلقی شود که حصول آن برمی‌گردد به داشته‌ها و به‌نوعی به پنداشت‌‌ها و قضاوتی که جامعه نسبت به آن چه که حاصل می‌شود، به دست می‌آورد. اگر جامعه نسبت به مطالبات و انتظاراتی که دارد، پاسخ درخور و مورد توجهی پیدا کند، امید آن هم افزایش و ارتقا پیدا می‌کند و به تعبیری نیرویی برای استمرار و ادامه راه و فعالیت‌ها پیدا می‌کند.» او با اشاره به اینکه جامعه مطالبات زیادی دارد، می‌گوید: «اگر در یک جامعه‌ای افراد نسبت به مطالباتی که دارند که می‌تواند صورت‌های مختلفی داشته باشد، پاسخ درخور توجهی را پیدا نکنند و به اقناع نرسند و رضایت نداشته باشند، مشخص است که امید اجتماعی کاهش پیدا می‌کند. البته نمی‌خواهم بگویم که این امید به یاس تبدیل می‌شود ولی به‌هر حال امید کاهش پیدا می‌کند و اگر استمرار داشته باشد، به یاس هم می‌رسد.»

غفاری که مسئولیت معاونت اجتماعی و فرهنگی وزارت علوم را هم دارد، با اشاره به نقش دولت در این روند می‌گوید: «دولت می‌تواند نقش تعیین‌کننده‌ای داشته باشد. البته نه فقط دولت که مجموعه‌های مختلف و کل حاکمیت باید بر اساس توان و قوتی که در پاسخگویی به مطالبات دارد، سهم و نقشی که در اقناع جامعه دارد و همچنین سهم و نقشی که مسئولین دارند، می‌تواند تعیین‌کننده باشد که در این میان نوع احساسی که مردم به عدالت و امید اجتماعی دارند، بسیار مهم است. به میزانی که این احساس مثبت‌تر شود، طبیعی است که عملکرد و فعالیتی که انجام می‌شود، مثبت و اثرگذار تلقی می‌شود و در ادامه آن امید هم افزایش پیدا می‌کند.» این جامعه‌شناس با اشاره به نقش رسانه‌ها نیز می‌گوید: «طبیعی است که رسانه‌ها می‌توانند نقش‌های متفاوتی را ایفا کنند. یک بخش این است که وظایف مسئولین را به آنها گوشزد می‌کنند و آنها را مجبور به پاسخگویی می‌کند. علاوه بر این رسانه باید اقدامات مسئولین را هم با همه سنگ‌اندازی‌ها و .. منعکس کند تا توازن ایجاد شود.»

مشکل اصلی؛ نبود مرجع تصمیم‌گیری واحد

محمدتقی روغنی‌ها، استاد و کارشناس ارتباطات نیز درباره این موضوع به «خبرآنلاین» می‌گوید: «آنچه در سال‌های اخیر نشان داده شده، مبنی بر این است که برای مطالبات اجتماعی اهمیت بیشتری قائل هستند تا مطالبات اقتصادی. مانند ماجرای تلگرام که به‌عنوان یک مطالبه اجتماعی مطرح شد و شاید در مقایسه با دیگر اتفاقات آن‌قدر به چشم نمی‌آمد، اما فضایی که برای انتقاد به‌وجود آمد بسیار گسترده بود. این مسئله نشان می‌دهد موضوعاتی از این دست و تساهل در این زمینه‌ها، میزان امید اجتماعی را بالا ببرد و فضای یاس را از بین ببرد. در واقع مشکل این است که مراجع تصمیم‌گیری، مراجع واحدی نیستند. خود دولت باید نظرها و تصمیم‌گیری‌هایی برای گشایش مطالبات اجتماعی داشته باشد اما مرجع تصمیم‌گیرنده‌ای وجود ندارد و تا زمانی که این وضعیت باشد امید اجتماعی تقویت نمی‌شود. در واقع باید شرایطی لحاظ شود تا دولت برنامه‌ها و تصمیم‌گیری‌هایش را در حوزه توجه به مطالبات مردم اجرایی کند.» روغنی‌ها با اشاره به نقش رسانه‌ها نیز می‌گوید: «مهم‌ترین نکته در این حوزه، واقع‌بینی رسانه‌ها است. رسانه‌ها نباید بدون توجه به شرایط عمومی فضای جامعه، توقعات مردم را افزایش دهند؛ زیرا در این شرایط امکان تحقق توقعات وجود ندارد.»

افزودن نظر جدید