دکتر محمدرضا بهشتی در نشست نخبگان و فرهیختگان اصلاح‌طلب استان مازندران:

برخی با قشری‌گری و تعصب مجال ظهور حقیقت را از دیگران گرفته اند/اسلام، دین زور و زر نیست

دومین گردهمایی و نشست علمی- تحلیلی نخبگان و فرهیختگان اصلاح‌طلب استان مازندران از سوی شورای هماهنگی دانشجویان و جوانان اصلاح‌طلب مازندران برگزار شد.

به گزارش پایگاه خبری-تحلیلی امید،دراین گردهمایی که با عنوان "قیام عاشورا، مبارزه با تحریف" و با حضور چهره‌های فعال فرهنگی و علمی و دانشگاهی اصلاح‌طلب مازندران در ساری برگزار شد،دکتر محمدرضا حسینی بهشتی طی سخنانی مبارزه با تحریف را انگیزه‌ی قیام عاشورا و یکی از اهداف مهم این قیام دانست و گفت: در طول تاریخ، در تمام تمدن‌ها، دگرگونی‌های مهمی نسبت به آرمان‌های ابتدایی رخ داد. اما حرکتی پایدار خواهد بود که در جهت کمال و تکامل‌یافتن حرکت کند و در مواجهه با مسائل مختلف، بتواند واقع‌بینانه برخورد کند و در برابر پرسش‌های اساسی، پاسخی درخور بدهد، وگرنه رفته‌رفته مقبولیت‌اش در جامعه را از دست خواهد داد.

وی آرمان‌گرائی و ایده‌آلیسم را از ضروریات یک حرکت دانست و ادامه داد: یک حرکت، دوام نخواهد داشت، مگر اینکه واقع‌بینانه مسائل را ببیند و راه‌حل بدهد، نه واقع‌گرایانه. که این دو با هم تفاوت دارند. واقع‌گرایی یعنی تن دادن به شرایط موجود و هرجا این اتفاق بیا‌فتد، آن حرکت شکست خواهد خورد. چرا که باید واقع‌بینانه، صورت مسائل را به درستی دید و برای آنها راه حل داد. هرجا، هر حرکتی به اینصورت باشد، آرمان‌گرا و واقع‌بین، خواه ناخواه، موفق و ماندگار خواهد شد.

ایشان در پاسخ به این پرسش که چرا اسلام در جائی مانند عربستان ظهور کرد و اگر اسلام، دین کامل و پاسخگوی نیازهای جوامع بشری بود، چرا در تمدن‌های بزرگ آن دوران ظاهر نشد؟! گفت: دوری از تمدن نوین و شهرنشینی مانند امپراطوری‌های ایران و روم و به نوعی صافی و بکر بودن مردم بیابان‌های عربستان، می‌دانست.
وی در کنار این حسن بکری و آمادگی برای شکل‌پذیری مردم عربستان در زمان ظهور اسلام، عیب‌هائی را هم ذکر می‌کند: بخش بسیاری از جامعه‌ی آن زمان، در ابتدائی‌ترین وضعیت تمدنی و فرهنگی بودند و درک و فهم‌شان نیز در همان حد بود. مسئله‌ی بعدی، نظام قبیله‌ای حاکم بر آن جامعه است که برخی مفاهیم کلیدی اسلام، مانند «امّت»، درک نمی‌شود و مجال حضور پیدا نمی‌کند و بعد از پیامبر نیز، این مناسبات قبیله‌ای، دوباره بر سر کار می‌آیند.
دکتر بهشتی، افزود: به مرور و در فراز و نشیب‌های زمان، ممکن است اتفاقات گوناگونی رخ دهد که بعضی از عواملی که قرار بوده در ابتدا، محرّک یا آرمان آن حرکت باشند، به طور عکس ظاهر شوند.
وی با اشاره به مذهب، علیه مذهب دکتر شریعتی، ادامه داد: مقابله‌ی پیامبر، مقابله‌‌ی با تنزیل بود، اما دشواری‌هائی بر سر تأویل به وجود می‌آید. در داخل، دو جریان در تقابل با یکدیگر قرار می‌گیرند که هر دو در ظاهر دینی و اسلامی هستند و با آرمان اولیه قرابت دارند. میدان، میدان ِ شبهه‌هاست و اگر افراد، معیار روشنی نداشته باشند، سر در گم می‌شوند.

او در ادامه با بیان سخنی از امام علی (ع) گفت: در این شرایط است که احساس می‌شود دین، مانند پوستینی است که آنرا وارونه به تن کرده‌اند، آستین و یقه و ... اش سر جاست، اما آنرا وارونه پوشیده‌اند.

وی با بیان هدف قیام کربلا، که تصحیح و اصلاح دین امت پیامبر بود، گفت: چهره‌ی محوری این حرکت، خودش را کسی می‌داند که برای مبارزه با تحریف وارد میدان شد. اما مگر در آن پنجاه‌ سال چه گذشته بود؟!
این استاد دانشگاه  ادامه داد: اولین مسئله‌ای که در مورد آن تحریف شد، اصل توحید است. چرا که اسلام، دین رهایی بندگان از بندگی انسان‌ها و رساندن آنها به بندگی خدا هست.
وی با رد این تفکر غلط که می‌گوید: اسلام، دین شمشیر است، گفت: اگر اسلام در آغاز، پیروز شد، مسلّماً به دلیل زور و زر نبود. اسلام به هیچ عنوان دین شمشیر نبوده و نیست، چرا که با شمشیر نمی‌شود ماندگار بود. اصلاً امکان چنین چیزی برای هیچ دینی وجود ندارد که بخواهد با شمشیر و خونریزی، باقی بماند.
دکتر بهشتی، یکی از انحرافات ایجاد شده را تحریف در تفسیر آیه‌ی السابقون السابقون.. و استفاده از آن در تقسیم بیت‌المال و منصب‌ها دانست، به طوری که به گفته وی  در بنی‌امیه، سیاست ابلهانه‌ی قومی‌گزینی و برتربینی نسبت به سایر نژادها از شرایط اصلی اعطای منصب می‌شود و همین مسئله، در آینده موجبات شکست‌شان را فراهم می‌کند. ایشان رفتار امام حسین (ع) در عدم پناهجوئی از بنی‌هاشم را در مقابله با این تحریف دانست. امام حسین با این رفتار خود، نشان داد که قیام‌اش، یک دعوای قبیله‌ای و یا خانوادگی نبود.
بهشتی با انتقاد  از روش‌‌ مرسوم در عزاداری‌های امروز گفت: متأسفانه در منابر و برخی سخنرانی‌ها، دقیقاً همان چهره‌ای معرفی و تثبیت می‌شود که امام حسین، نمی‌خواست از دین و از این قیام دیده شود.این ابراز عواطف و احساسات، هرچند باارزش است، اما به هیچ وجه، کفاف نمی‌دهد که این روزها و روزهای بعد، بگذرند و در ما هیچ تغییری حاصل نشود و فقط ابراز احساسات کرده باشیم.

وی  ظهور نهضت عاشورا‌ را برای شکستن برخی تحریف‌ها دانست و گفت: متأسفانه ما برایش مراسم تشکیل می‌دهیم و همان کارهایی را انجام می‌دهیم که امام به مقابله با آنها برخاسته بود.
بهشتی با بررسی صورت ظاهری این قیام گفت: اگر این جنگ را با جنگ‌هایی که پس از آن اتفاق افتاد مقایسه کنیم، یک شورش سرکوب‌شده محسوب می‌شود، اما چه چیزی در آن نهفته بود که هنوز آن چنان زنده است که ما از آن حرف می‌زنیم و امروز، خودمان را در آنجا حاضر می‌بینیم. تفاوت اینجاست که حرکتی آغاز می‌شود که پایش خون کسی مانند حسین‌ ابن علی ریخته شده است.
وی با اشاره به برخی ناهنجاری‌ها در فضای کشور، گفت: اگر از همان ابتدا جلوی تعدی به اموال دیگران، انتصاب افراد نزدیک به خود‌شان و ... را بگیریم، دیگر شاهد اینگونه مسئله نخواهیم بود که 65 درصد  توان و امکانات کشور در کانونی قرار بگیرد که توان سیاسی و اقتصادی و نظامی را یکجا دارد.
وی با دعوت به آگاهی فردی و همچنین آگاهی بخشیدن به دیگران گفت: برخی با قشری‌گری و تعصب در ظاهر، مجال ظهور حقیقت را از دیگران و رفته‌رفته از خود، سلب می‌کنند. اما با کوشش به آگاهی خود و آگاهی‌بخشی به دیگران، و با نقد منصفانه و واقع‌بینانه نسبت به خودمان در حرکتی واقع‌بینانه که واقع‌گرایانه نیست، پای بگذاریم، که البته در این حرکت‌ها، احتمال اینکه افراد مختلف در فراز و نشیب‌ها کنار بروند، هست.
بهشتی در پایان تاکید کرد: بسیاری حرکت‌ها با آرمان‌های بلند انسانی پدید آمدند و بعداً منحرف شدند، حتی گاهی به ضد آن آرمان‌های اولیه‌شان رسیدند. پوسته‌ها و قشرها مجال بروز و ظهور حقایق را می‌گیرد

افزودن نظر جدید