- کد مطلب : 12760 |
- تاریخ انتشار : 7 دی, 1395 - 12:16 |
- ارسال با پست الکترونیکی
برخی مدیران استانی واقعاً ناکارآمد هستند
در انتخابات سال 92، آقای روحانی با سبد رأی اصلاح طلبان توانست، به پاستور راه یابد. فکر میکنید که آیا او توانسته این عقبه رأیش را حفظ کند؟
فکر میکنم که دولت تلاش خود را کرده که مشکلات را در تا حد امکان حل و فصل کند. اما باید یادمان باشد که دولت در چه فضایی شروع به کار کرد و در ادامه چه مشکلاتی داشت. یک جریان تخریب کننده به صورت سیستماتیک، به شدت برای القای عدم موفقیت دولت کار میکند. اینها میخواهند کاری کنند که مردم از حضور در صحنه پشیمان شوند. بنابراین علی رغم اینکه دولت موفقیتهایی داشته است اما گروهی در پی القای ناکامی دولت هستند. در واقع از طریق رسانههایشان هم این را به مردم انتقال میدهند که سبد رأی او ریزش داشته است. البته ما میپذیریم که دولت هم بی اشکال نبوده است.
آن اشکالات و ضعفها کجا بوده است؟
مثلاً ما بارها گفتهایم که تیم رسانهای دولت ضعیف است اما تا الان تغییری در این زمینه ایجاد نشده است. مثلاً در بحث فیشهای حقوقی، دولت نتوانست صحنه را مدیریت کند و به همین دلیل بود که جریانات افراطی از این موضوع استفاده کردند و ماههاست از این طریق دولت را تخریب میکنند. در حالی که حداکثر بحث 23 میلیارد مطرح بود. رقمی که برابر اختلاسهای کلان و گسترده دولت قبل زیاد نیست و جریان افراطی بحث اختلاسهای تاریخی دولت قبل که میشود، سکوت میکند. همین طور به تیم سیاسی دولت هم ایراداتی وارد است. مثلاً برخی مدیران استانی واقعاً ناکارآمد هستند. هر چند که تغییراتی رخ داده اما کافی نیست. همچنین ارتباط دو سویه دولت با جامعه و جریانهای مختلف، آنطور که باید و شاید نبوده است. البته این بخاطر گرفتاریهای دولت بوده اما این توجیه مناسبی نیست. این اشکالات بوده و است. کسی نمیگوید که دولت هیچ اشکالی نداشته اما منصفانه این است دولت تمام تلاش خود را کرده است.
همان ساز و کاری که اصلاح طلبان برای انتخابات گذشته، پیش گرفتند، در انتخابات 96 هم استفاده پیش خواهند گرفت؟
در انتخابات ریاست جمهوری یک نامزد داریم، بنابراین ائتلاف موضوعیت ندارد. در انتخابات مجلس، به دلیل تعدد، ائتلاف معنی دار بود. از طرفی هم فقط حامیان آقای روحانی، اصلاح طلبان نیستند و بخش قابل توجهی از اصولگرایان هم که متوجه خطرات کشور شدند، از آقای روحانی حمایت میکنند. بنابراین فکر میکنم که ساز و کار اصلی اصلاح طلبان این است که هر چه بیشتر بتوانند محوریت را حول آقای روحانی، ایجاد کنند تا رأی او بیشتر شود. در کنار اینها اصلاح طلبان مطالبات جدی خود را همچنان مطرح خواهند کرد و برای آینده هم امیدوارند که مذاکرات جدی داشته باشند تا وقتی اقای روحانی موفق شد، بتواند کارآمدی بیشتری داشته باشد.
آیا قرار است که شورای عالی سیاست گذاری با اصولگرایان معتدل جلسه و یا مذاکرهای داشته باشند؟ یا قرار است که هر کس راه خود را برود و در نهایت به آقای روحانی برسند؟
در این زمینه هنوز بحثی نشده و زود هم است. البته اصولگرایان هم هنوز بحثی مطرح نکردهاند. اما این موضوع بستگی به ستاد انتخاباتی آقای روحانی دارد که بتواند همه را جذب کند.
یکی از انتقاداتی که اغلب شنیده میشود این است که اصلاح طلبان میخواهند، بدون چون و چرا از روحانی حمایت کنند. چون همان طور هم که شما گفتید، انتقاداتی به روحانی وارد است. برای این انتقادات چه راهکاری دارید که این نقد حمایت بی چون و چرا را برطرف کند؟
دو بحث وجود دارد و یکی اینکه شما نامزدتان برای ریاست جمهوری چه کسی است؟این بدان معنی نیست که شما کاندیدا را دربست قبول دارید. برخی این 2 را مخلوط میکنند. معنی حمایت ما از روحانی هم این نیست که ما نقدی به روحانی نداریم و یا مطالبهای از او نداریم. این بدان معنی هم نیست که شرط گذاری شود. شرط گذاری زمانی است که شما با چند نفر مواجه هستید و میخواهید بین آنها یک نفر را انتخاب کنید. بنابراین با افراد مذاکره میکنید و شرط میگذارید. اما الان که ما می دانیم چه وضعی است و اگر نتواند این مأموریت خود را ادامه دهد، معلوم نیست که چه اتفاقی در سپهر سیاسی می افتد، دیگر موضوع شرط گذاری، موضوعیت ندارد. من بارها گفتم که آقای خاتمی هم که بلامنازع نامزد اصلاح طلبان بود، بیشترین انتقادات(درست یا نادرست) به خاتمی از طرف اصلاح طلبان بود. بنابراین کار منطقی و اصلاح طلبانه است که شما وقتی کسی را برمی گزینید، همواره او را پایش کنید که در راستای وعدههایش گام بردارد.
اینطور به نظر میرسد که اصلاح طلبان الان کاندیدای واحد دارند. اما جریان رقیب یعنی اصولگرایان هنوز کاندیدایی ندارند. فکر میکنید که آیا آنها بتوانند کاندیدایی معرفی کنند که بتواند رأی حسن روحانی را تحت تأثیر قرار دهد؟
اصولگرایان در سپهر سیاسی ایران، سه دسته هستند. یک دسته تندروی افراطی هستند. یک دسته هم اصولگرای سنتی و یک دسته هم اصولگرایان معتدل هستند. اصولگرایان معتدل با توجه به پیشینه هشت سال گذشته، الان مواضع دیگری دارند که سازنده است. این دسته پشت روحانی خواهند ایستاد که عده زیادی هم هستند. دو دسته دیگر اصولگرایان سنتی و افراطی هستند. مشکل اصولگرایان سنتی این است که خود را به اصولگرایان افراطی گره زدهاند و تا این لحظه هم نتوانستند، مرزی با آنها تعیین کنند. بیشترین آسیب هم از گره خوردن سرنوشتشان با افراطیون دیدهاند. یعنی افراطیون در کنار آسیبهای بسیار بزرگ و بعضاً جبران ناپذیر به کشور و انقلاب، به اصولگرایان هم آسیب زدهاند و آنها را زمین گیر کردهاند. در ماههای آینده نشان میدهد که آیا اصولگرایان سنتی سرنوشت خود را جدا میکنند و یا دوباره گره میخورند.
پیش بینی شما چیست؟
نمیدانم و نمیخواهم پیش بینی کنم اما آرزویم این است که سرنوشت خود را از اصولگرایان افراطی جدا کنند. کما اینکه در مجلس هم اصولگرایان سنتی نتوانستند مرزی با تندروها ایجاد کنند که واقعاً ما هم ناراحت شدیم. انشالله در ریاست جمهوری بتوانند فاصله بگیرند.
درباره رقیب جدی روحانی چه طور فکر میکنید؟
تا الان اصولگرایان کاندیدایی را مطرح نکردند. برای همین است که متاسفانه راهبردی که توسط جریان افراطی دنبال میشود، تخریب گسترده برای کاهش مشارکت مردم است. چون کاندیدایی ندارند و میخواهند مردم را نا امید کنند تا از این طریق شاید فرجی بر آنها شود.
برخی اصولگرایان گفته بودند که چون ما نمیتوانیم یک کاندیدای واحد داشته باشیم، در پی این هستیم که با چند کاندیدا وارد شویم تا رأی روحانی را بشکنیم.
به نظرم الان چیزی که احساس میشود این است که مشارکت مردم را کم کنند. این روش اما ضد منافع ملی است. آنها همواره تجربه کردهاند که هر وقت مشارکت پایین بوده، نیروهای اصیل به صحنه نمیآیند و در عوض کسانی میآیند که به مزاج آنها خوش میآید. بنابراین میخواهند این تجربه تکرار شود. در کنارش ممکن است با تعدد کاندیدا هم به این اتفاق دامن بزنند.
در انتخابات 94، انتقاداتی به میز استانها وارد بود.این انتقادات چه بود و آیا اعضای میز استانها قبول دارند؟
میز استانها که شکیل شده بود، تعدادی از چهرههای ملی از هر استان مشخص شدند که ساز و کار اجماع را در استان دنبال کنند. مشکل این بود که آنها در گزینششان بی دقتیهایی انجام داده بودند. این بی دقتیها هم برای این بود که برخی چهرهها سالیان سال، ارتباطشان با استان قطع بوده و در ریز مسائل سیاسی استان نبودند. در واقع به دلیل کم اطلاعاتی برخی مشکلات و یا واکنشها ایجاد شد. بنابراین انتقاد بر این اساس بود که کسانی که میخواهند رابط بین مرکز و استان باشند، باید استان را خوب بشناسند تا بتوانند به اجماع کمک کنند نه اینکه عاملی برای مشکل شوند. الان سعی شده که این دوره این اشکالات برطرف شود.
این میز استانها برای انتخابات شوراها کار میکند؟
الان چیزی تحت عنوان میز استانها نداریم. 3 نفر رابط از هر استان تعیین شدند. این افراد هم ارتباط آگاهانهای با استان دارند.
افزودن نظر جدید