امید

 جريان اصلاحات از طرفي با حاكميتي رو‌به‌رو است كه بخش‌هاي تاثيرگذار آن به انتخابات رقابتي و با مشاركت حداكثري اعتقادي ندارد و مسوولان اجرايي انتخابات هم پيرو تفكر آيت‌الله مصباح‌يزدي هستند كه خود پيداست اعتقادي به جمهور ندارند.  از طرفي هم با مردمي رو‌به‌رو هستند كه به دليل حذف تدريجي طبقه متوسط و تغيير نسلي كه در حال شكل‌گيري است هم اعتمادشان را به حاكميت و جريان‌هاي سياسي از دست دادند و هم به دليل فشار شديد معيشتي و اقتصادي موضوعاتي همچون انتخابات براي آنها از اساس هيچ‌گونه موضوعيتي ندارد و به همين دليل نگاه حداقلي به موضوعات سياسي اينچنيني دارند. از طرفي جبهه اصلاحات كه قرار بود باعث انسجام جريان اصلاحات شود در يك بي‌عملي محض به سر مي‌برد و توان تصميم‌گيري قاطع را براي موضوعاتي همچون انتخابات ندارد. از سوي ديگر هم برخي چهره‌هاي تاثيرگذار جريان اصلاحات هم به دليل برخي تحفظ‌ها و همين‌طور براي جلوگيري از تلقي موازي‌كاري با جبهه اصلاحات كنش و بازيگري خاصي انجام نمي‌دهند كه به اعتقاد نگارنده اتفاقا مقطع فعلي زمان ميدان‌داري چهره‌هاي تاثيرگذار اين جريان است، چراكه در فقدان حضور موثر و كنشگري فعال آنها فضا براي فرصت‌طلبان فراهم مي‌شود كه با عناوين جعلي همچون اعتدال بخواهند همانند سال‌هاي گذشته بر اريكه قدرت تكيه بزنند و سرمايه جريان اصلاحات را به حراج بگذارند. بايد در مقطع فعلي چهره‌هاي تاثيرگذار جريان اصلاحات ميدان‌داري كنند و طرحي نو دربيندازند و نگذارند گفتمان اصلاح‌طلبي توسط فرصت‌طلبان ذبح شود. راهبران اصلاحات بايد بسيار مراقب باشند كه سرنوشت ملت و كشور را در يد اختيار كساني قرار ندهند كه تصميم و تدبيرشان، مكمل تدبير و تصميم يكدست‌سازان است  هرچند تصميمي كه اين چهره‌ها بخواهند اتخاذ كنند مطمئنا با شرايطي كه در اين يادداشت شرح آن داده شده تصميمي سخت خواهد  بود.