- کد مطلب : 22508 |
- تاریخ انتشار : 17 فروردین, 1399 - 08:47 |
- ارسال با پست الکترونیکی
بعد از بازی
وقتی روز 11 فروردین، راهاندازی «کارگروه ویژه فضای مجازی» از زیرمجموعههای ستاد ملی مدیریت و مقابله با ویروس کرونا (کمیته اطلاعرسانی و عملیات روانی) اعلان شد، بیدرنگ به یاد این سکانس این فیلم افتادم که تماشاچی بعد از مسابقه رسیده بود. با این تفاوت که این نوجوان برای دیدن این مسابقه خیلی تلاش کرده بود و دیر رسیده بود اما اینها این تلاش را هم نداشتند و دیر رسیدهاند.این کارگروه در حالی راهاندازی شده که یکونیم ماه از شیوع کرونا در کشور گذشته و از همان آغاز این فضای مجازی مورد اشاره، منتظر کسی نمانده، کار خود را کرده و افکار عمومی را تحت تأثیر قرار داده است؛ اما اینک ما به فکر راهاندازی تشکیلاتی برای آن افتادهایم. چقدر دیریم!این کندی، واکنش دیرهنگام و خواب سنگین ستاد و کمیته آن دستکم در این مورد، در حالی بود که برخی کارشناسان رسانه و فعال و پرسهزن در این فضا، از همان اوان شیوع کرونا در کشور به ضرورت حضور پاسخگویانه و مسئولانه و البته با سعهصدر ستاد در شبکههای اجتماعی پی برده بودند.درباره جدیت و میزان تأثیر شیوع ویروس کرونا بر زندگی بشر و شکلگیری دوران «پساکرونا» در این مدت سخن کم گفته نشده اما آنچه برای صاحبنظران رسانه مسجل شده این است که مبارزه با کرونا بهعنوان بیماری عالمگیر، بدون عموم مردم یا همان مخاطب مصطلح در ادبیات ارتباطات و رسانه، کاری پیش نمیبرد. واقعه کرونا بیش از هر زمان دیگر رابطه حکومت و مردم و لزوم وجود همدلی و تفاهم متقابل فراگیر را در این زمینه برجسته و در منظر ملی و جهانی قرار داده است. آنچه در این شرایط، همدلی مذکور را رنگ و سنگینی دیگری بخشید، نیاز متقابل جدی و بدون تعارف این دو سوی رابطه به هم برای مقابله با این پدیده کشنده بود. دولت برای کنترل امور و سامان جامعه به همکاری و همراهی مردم نیاز داشت و مردم نیز برای تداوم حیات خود و پرهیز از زیان، به کمک و هدایت دولت نیاز داشتند.
به دلیل سیاستهای ارتباطی حاکم بر کشور (که شرح آن از حوصله این یادداشت خارج است) بخشی از مردم و نسل «اهل اقناع»، مخاطبان جستوجوگر، اطلاعجو و بعضا دیرباور یا بدبین از توجه به رسانههای داخلی بهسوی فضای مجازی رسانههای اجتماعی و خارجی کوچانده شدهاند. برخی عملکردها در برخی حوادث سال 98 هم در تقویت این سوق مؤثر بودهاند. این فضا هم برخلاف ظاهر آن بهشدت غبارآلود، مملو از اخبار راست و دروغ و البته فعالیتهای سازمانیافته هدفمند و سیاسی خارج از ایران برای تأثیر بر مخاطب ایرانی است که گزینش واقعیت در این خرمنگاه، کار هر کسی نیست و اگر هست، بس سخت است و کار عموم نیست.حال در چنین شرایطی که تعداد قابلاعتنایی از ایرانیان در این فضا حضور دارند، اطلاعات به دست میآورند و پرسه روزانه میزنند، کرونا وارد کشور میشود، شیوع مییابد و این فضا بهطور خودکار دستور کار خود را مییابد؛ از حمله به اساس دین با طرح نوی مسئله کهنه تقابل دین با علم (بر سر موضوع لیسیدن ضریح) و نشاندادن ناکارآمدی نظام و دولت در اداره و کنترل کرونا تا ساخت و زیر سؤال بردن و تقویت بیاعتمادی به عملکرد و مواضع دولت و ستاد کرونا و متهمکردن آنها به پنهانکاری اطلاعاتی تا... بسیاری از مسائل دیگر که مبدل به محورهای جریان اطلاعاتی مسلط بر فضای مجازی میشوند.در هر صورت افکار عمومی ایران نسبت به کرونا تحت تأثیر چنین فضایی شکل گرفته است و اگر تا اواخر اسفندماه به بسیاری از فراخوانهای بهداشتی ستاد ملی کرونا و دولت پاسخ عمومی لازم داده نمیشد، یکی از دلایلش همین شکلگیری افکار عمومی تحت تأثیر آن فضا و وجودنداشتن مجرای ارتباطی(اطلاعاتی) میان دولت(ستاد ملی کرونا) با مردم بود. بهصورت مصداقی بخشی از مردم ما اساسا صداوسیما را تماشا نمیکنند که بتوانند از طریق آن هشیارسازی و اطلاعرسانی رسمی ستاد را دریافت کنند. خود ستاد هم که در فضای مجازی حضور نداشت.حال کارگروه ویژه فضای مجازی بعد از 45 روز در چنین فضای تاختوتاز اطلاعاتی شبکههای اجتماعی و شکلدادن به افکار عمومی، از راه رسیده اما دیر و موقعی که بازی تمام شده است. حال هم که آمده و به سنت مرسوم نظام اداری ما گسترش تشکیلات و فربهسازی اداری، بیش از تحقق هدف اهمیت مییابد، بهتر بود دستکم با اولین اطلاعیه اعلام موجودیت خود، از زبان تحدید و تهدید درنمیآمد.
افزودن نظر جدید