محمدرضا عارف در گفت‌وگو با روزنامه همشهری:

بی‌توجهی روحانی به گفتمان اصلاحات باعث عدم همراهی پشتوانه اجتماعی با رئیس‌جمهور شده است/اعتدال را یک جریان نمی‌دانم

  روزنامه همشهری نوشت: امیدواری عارف به جریان‌ساز ماندن اصلاحات و حل مشکلات کشور از طریق گفت‌وگوی ملی بود اما دایره گلایه‌هایش بزرگ‌تر بود و این گلایه‌ها  از تعامل دولتمردان و شخص رئیس‌جمهور با فراکسیون امید تا رویه برخی از اعضای فهرست امید در بهارستان که سبب حذف نام اصلاحات از فراکسیون لیست امید در مجلس شد، جذب‌شدن برخی از اعضای فهرست امید‌ به چهره‌‌های بانفوذ بهارستان، چرایی پابرجاماندن مسئله حصر، آفت لیست امید و ضرورت واکاوی آن و ... را دربر می‌گرفت.  مشروح گفت‌وگو با محمدرضا عارف را در ادامه بخوانید.

نزدیک به 2سال پیش در انتخابات دهمین دوره مجلس شورای اسلامی در صدر فهرست امید از تهران وارد بهارستان شدید و رأی اول تهران را به‌خود اختصاص دادید و بر کرسی ریاست فراکسیون امید تکیه زدید. فارغ از روند فعالیت مجلس دهم و حتی فراکسیون امید و نقاط ضعف و قوت این فراکسیون و با توجه به اینکه شما بیشتر به عنوان یک مدیر اجرایی شناخته می‌شوید، از دوسال گذشته تاکنون زمانی بوده است که از ورود به مجلس احساس پشیمانی کنید و با خودتان بگویید بهتر بود وارد این میدان نمی‌شدید؟

براساس نگاه و اعتقادی که من آن را یک نگاه گفتمانی می‌دانم انگیزه و تلاش چهره‌‌های انقلاب خدمت است. براساس این گفتمان و نگاه، من هم به‌عنوان یک نیروی اصلاح‌طلب خدمت به مردم و تلاش برای محقق‌شدن ارزش‌های انقلاب و نظام را وظیفه خودم می‌دانم.

به‌عنوان یک سرباز کوچک انقلاب از ابتدای فعالیت‌های اجرایی و سیاسی‌ام همواره به آرمان‌ها و ارزش‌های انقلاب تعصب داشته و دارم. البته این تعصب راهبرد جریان ما یا بهتر بگویم هر جریانی است که خودش را داخل نظام تعریف می‌کند. در همین راستا من هم همواره سعی کرده‌ام خدمتگزار مردم باشم.

قبل از انقلاب آرزوی ما سربازی برای نهضت امام‌خمینی با هدف پیروزی نهضت بود و بعد از انقلاب هم فرصتی استثنایی و افتخار خدمت نصیب ما شد. به همین دلیل هم محل خدمت چندان نباید مهم باشد؛ آنچه مطرح است این است که بتوانیم در خدمت آرمان‌ها و ارزش‌‌های انقلاب باشیم. براساس همین نگاه، افراد یک روز ماموریت خدمت در قوای مجریه، مقننه و حتی قضاییه را به‌دست می‌آورند و روز دیگر باید بروند سر کلاس درس بدهند و در امر آموزش نقش‌آفرینی کنند. شاید هم روزی خانه‌نشین شوند. به‌نظر من کاهش فعالیت‌های سیاسی و اجتماعی می‌تواند در راستای خدمت به انقلاب باشد و اگر لازم باشد افراد باید در برخی مواقع خانه‌نشین هم بشوند.

 بعد از کناره‌‌گیری شما به نفع ائتلاف اصلاح‌طلبان و اعتدالگرایان در خرداد 92 شما می‌توانستید وارد بدنه دولت شوید و همچون گذشته سمت اجرایی داشته باشید چه شد که نمایندگی را انتخاب کردید؟

دهه90 برای ما دهه متفاوتی بود و از آنجا که ما گفتمان اصلاحات را گفتمانی اصیل و متعلق به انقلاب می‌دانستیم در دهه90 تصمیم به بازسازی جایگاه آن در عالم سیاست در هر شرایطی گرفتیم و به‌طور خیلی طبیعی به رویکرد حضور در هر شرایطی رسیدیم. به همین دلیل پیش از ورود به نخستین کارزار سیاسی در دهه90 یعنی یازدهمین دوره انتخابات ریاست‌جمهوری، شرایط اصلاحات در فضای سیاسی کشور را به دقت بررسی کردیم. در این بررسی عملکرد چهره‌های اصلاح‌طلب، برخوردهای صورت‌گرفته با این جریان و حتی حذف چهره‌های اصیل انقلابی و واکنش‌های قهری‌ صورت‌گرفته با این گفتمان در دهه‌های 70 و 80 را مرور کردیم و در نهایت به این نتیجه رسیدیم که نباید در برابر نگاهی که عزم حذف اصلاحات را دارد تسلیم و خانه‌نشین شویم. جمع‌بندی کلی ما این بود که باید در عرصه سیاست حاضر و نقش‌آفرین باشیم. انگیزه ما همان انگیزه اولیه گفتمان اصلاحات یعنی حضور برای خدمت به مردم و انقلاب بوده و هست.

در همین راستا در انتخابات ریاست‌جمهوری سال92 این راهبرد را کلید زدیم و جواب هم گرفتیم. یادتان هست در انتخابات مجلس در سال90 نگاه‌ها به حضور جریان اصلاحات چه سمت و سویی داشت؟ ما در انتخابات یازدهمین دوره ریاست‌جمهوری همان نگاه را داشتیم اما با تصمیمی منطقی که در جریان اصلاحات گرفته شد توانستیم در انتخابات92 حضوری جدی و مؤثر داشته باشیم.

بعد از انتخابات ریاست‌جمهوری سال92 خیلی طبیعی بود که راهبردمان ادامه این مسیر باشد. به همین دلیل از بهمن ‌‌ماه همان سال- سال92- راهبرد حضورمان را برای دهه90 و انتخابات دهمین دوره مجلس که در اسفندماه 94 برگزار می‌شد، نهایی و در کنگره یکی از احزاب اصلاح‌طلب از آن رونمایی کردیم. باید تاکید کنم که من در این مدت همواره و آگاهانه از ضمیر «ما» به جای «من» استفاده می‌کردم و راهبرد اعلامی دهه90 را راهبرد جریان اصلاحات می‌دانستم نه شخص من و خودم را فردی در این جریان می‌دانستم.

براساس همین نگاه هم بود که ضرورت کاندیداتوری‌ام در انتخابات مجلس دهم تا مدت‌ها برایم مبهم بود و همواره از خودم می‌پرسیدم کاندیداتوری‌ام در انتخابات مجلس برای ادامه مسیر احیای حضور اصلاحات در سیاست ضرورت دارد یا نه؟ برای من با توجه به عقبه اجرایی‌ام خیلی راحت‌تر بود که بیرون از مجلس فعالیت کنم و مجلس را به بزرگان و عزیزانمان بسپارم ولی با توجه به حذف‌ها و ردصلاحیت‌هایی که صورت گرفته بود، در نهایت تصمیم جمعی کاندیداتوری من در انتخابات مجلس سال94 بود. من هم تمکین کردم و در لیست امید تهران قرار گرفتم. مردم هم انصافا برای ما سنگ تمام گذاشتند و ما را شرمنده کردند و در فضایی که حتی برای خود ما باورنکردنی بود همه لیست امید در تهران راهی مجلس شدیم. خوب است در اینجا به 2تفاوت انتخابات مجلس دهم برای اصلاح‌طلبان اشاره کنم: اول اینکه ما در انتخابات94 موفق شدیم برعکس ادعای همیشگی رقیب که عقبه جریان اصلاحات را طبقه متوسط و نخبه به بالا و روشنفکر جامعه می‌دانست و فکر می‌کرد تنها می‌توانیم این عقبه را جذب کنیم، این‌بار موفق شدیم رأی توده‌های مردم را در شهر‌ها و روستاها به‌صورت آشکار در سبد رأی خودمان ببینیم و این برای ما امیدبخش و شادی‌آفرین بود.

تفاوت دوم انتخابات مجلس دهم این بود که ما قبل از ورود به مجلس برای حضورمان برنامه‌‌ریزی کرده بودیم و می‌دانستیم با حضور در مجلس باید براساس چه برنامه‌ای حرکت کنیم. تا پیش از این سابقه نداشت فراکسیون‌ها و جریانات سیاسی حاضر در مجلس برای فعالیت‌هایشان در مجلس برنامه ارائه کنند اما ما برنامه «بر جا» را ارائه کرده بودیم. از آنجا که به حرکت با برنامه‌ اعتقاد دارم و اجرای برنامه را حتی اگر دارای اشکالات و کاستی‌هایی باشد بهتر از حرکات سلیقه‌ای می‌دانم ‌در این مسیر قرار گرفتم.

در دو سال گذشته زمانی بوده که با خودتان بگویید بهتر بود وارد این میدان نمی‌شدید؟

از روندی که در این مدت طی‌شده راضی‌ام؛ چراکه حضور در مجلس برای من افتخار است و نمایندگی در بهارستان برایم تجربه جدیدی بود.

 نهاد قانونگذاری یک سازوکار متفاوت از سلسله مراتب دولتی دارد. بالاخره در نظام اجرایی سلسله مراتب از صدر تا ذیل را داریم اما در مجلس همه نماینده‌ها مستقل از تعداد رأی و رتبه‌شان حقوق مساوی دارند. پس می‌بینید که 2 مدیریت، کاملا متفاوت است و اگر ظرفیت و مدیریت بچه‌های اصلاح‌‌‌طلب نبود من آن‌طور که می‌خواستم نمی‌توانستم در مجلس کاری بکنم و برنامه تدوین‌شده را پیش ببرم. اما همراهی و محبت و سعه‌صدر اعضای فراکسیون امید، وضعیت خوبی را از فراکسیون امید و عملکرد آن نشان می‌دهد.

 در دوسال گذشته پیش‌آمده از حضورتان در مجلس احساس پشیمانی کنید؟

هرگز، قبل از حضور در مجلس به‌عنوان نماینده تهران، پست‌هایم همیشه اجرایی و انتصابی بوده‌اند. البته گاهی از مجلس رأی گرفته‌ام و وزیر هم شده‌ام اما پیش از این هیچ‌وقت خودم را در معرض رأی مستقیم مردم نگذاشته‌ بودم. حقیقتا مردم مرا شرمنده کردند و من هم از موقعیتی که به‌عنوان نماینده تهران دارم راضی هستم. بدون تعارف همین حالا هم از اعتماد مردم تشکر می‌کنم و خود را مدیون مردم عزیزمان می‌دانم و فکر می‌کنم فراکسیون امید با همراهی و کمک تک‌تک اعضا موفق بوده است.

در این مدت گلایه‌ها و دشواری‌های مسیرتان چه بوده؟

ما هرگز از فراکسیون امید گلایه نداشته‌ایم، گلایه ما بعضا از افراد لیست امید بوده و هست. ما با لیست امید به مجلس رفتیم و انتظار این بود کسانی که از سرمایه این لیست به مجلس راه یافته‌اند در ادامه وفاداریشان را نشان دهند.

 اما برخلاف این انتظار، از همان روزهای اول با زمزمه جدایی برخی از دوستان و سازمان یافتن لیست امیدی‌ها روبه‌رو شدیم. بخشی از این مسئله به‌خاطر محافظه‌کاری برخی افراد بود، بخش دیگر فرار رو به جلو بود. شما می‌دانید که به برخی اعضای فراکسیون امید برچسب تندروی زدند! جمعی برای فرار از انگ تندروی به لیست امید پشت کردند. همان حرفی را که رقبای ما در ادوار گذشته می‌زدند این‌بار برخی از هم‌لیستی‌هایمان تکرار کردند. این در حالی بود که خودشان برای قرار گرفتن در لیست امید اصرار داشتند. جالب است که به زعم آنها لیست امید در زمان انتخابات تندرو محسوب نمی‌شد اما بعد از ورود به مجلس و تشکیل فراکسیون امید بعضا گفتند ما نمی‌خواهیم تندرو باشیم!

البته ما از کسی برای حضور در لیست امید تعهد نگرفته بودیم و تنها یک میثاق‌نامه را به امضای اعضای لیست امید رسانده بودیم که تعهد اجرایی و قانونی نداشت و فقط فرد را اخلاقا موظف به تعهد به ائتلاف امید می‌کرد. براساس همین میثاق‌نامه هم انتظار داشتیم روند ائتلاف قبل از انتخابات و بعد از حضور در مجلس و در زمان تشکیل فراکسیون استمرار یابد. اما برخی نیامدند و برای اینکه خودشان را توجیه کنند به ما اتهام تندروی زدند.

خوب است این را هم بگویم که در ابتدای تشکیل مجلس دهم بنای ما تشکیل فراکسیون اصلاحات بود و تصمیم‌مان در این‌باره خیلی هم جدی بود اما برخی مدعی شدند که انتخاب نام اصلاحات برای این فراکسیون شاید تعبیر به تندروی شود. ما هم برای اینکه روند امید و روند دهه90 را استمرار دهیم، به‌رغم اینکه بیش از 85درصد منتخبان لیست امید اصلاح‌طلب بودند پرونده تشکیل فراکسیون اصلاحات را بستیم و گفتیم چون با نام امید که دربرگیرنده اصلاحات و جمعی از میانه‌روهای طرفدار دولت است آمده‌ایم همین نام را برای فراکسیون انتخاب خواهیم کرد.

 چه کسانی شما را تندرو خطاب می‌کردند؟ آیا این برچسب تندروی مستقیم از سوی منتخبان لیست امید به هیأت موسس فراکسیون امید زده می‌شد؟

ما این اتهامات را بیشتر از طریق رسانه‌ها می‌شنیدیم و بعضا هم نمایندگانی که برگه عضویت در فراکسیون را امضا نکرده بودند برای اینکه خودشان را تطهیر کنند می‌گفتند تشکیل فراکسیون امید تندروی است و اینها می‌خواهند تندروی کنند.

تندروی برچسبی بود که از جانب بعضی از اعضای لیست امید به ما زده شد؛ برچسبی که تا به حال اصولگرایان مجلس در قبال عملکرد فراکسیون امید از آن استفاده نکرده‌اند. حقیقتا باید بگویم در این دوسالی که با اصولگرایان در مجلس کار می‌کنم روش و رفتارشان با اصلاح‌طلبان و فراکسیون امید بسیار پسندیده‌‌تر از برخی نمایندگانی است که از لیست امید به مجلس آمدند و ساز جدایی زدند. اصولگرایی که باکاندیدای ما در لیست امید در یک شهرستان رقیب بود تا به امروز به ما اتهام تندروی نزده است.

 چرا بعضی از افراد بعد از اینکه رأی مردم را می‌گیرند و به‌عنوان نماینده مردم وارد مجلس می‌شوند به‌جای اینکه در راستای شعارها و خواسته‌های مردمی که وکالتشان را دارند تلاش کنند برای جلب نظر حاکمیت اقدام می‌کنند؟

 این موضوع مهمی است که نه‌تنها در این مقطع که در ادوار گذشته هم در سطوح مختلف شاهد آن بوده‌ایم. به‌نظر من چگونگی تشکیل لیست‌ امید در انتخابات مجلس دهم و بعد از آن تشکیل فراکسیون امید و عملکرد اعضای لیست‌ امید در برابر آن می‌تواند به‌صورت جدی از سوی نخبگان کشور محل کنکاش و تحقیق قرار گیرد تا با آسیب‌شناسی دقیق آن، فضای سیاسی کشور رشد یابد. شخصا برای حرکت در این مسیر و ایفای نقش چالشی و مستمر در این بحث اعلام آمادگی می‌کنم تا در آینده از جمع‌بندی آن استفاده کنیم. موضوعی که مطرح شد به طور خاص جای کنکاش و آسیب‌شناسی دارد تا هر فرد منتخب مردم، همواره خود را متعهد به وعده‌های داده‌شده و وام‌دار مردم بداند.

 در مجلس دهم برخی گفتند ما اصولگرای اعتدالی هستیم به‌نظرتان اصولگرای اعتدالی یعنی چه؟

واقعا نمی‌دانم منظورشان از این ترکیب‌ها (اصولگرای اعتدالی) چیست؟ معتقدم که در نظام جمهوری اسلامی 2 جریان اصیل و ریشه‌دار شناخته‌شده داریم. برای هر دو جریان هم تا زمانی که اندیشه‌ها و برنامه‌هایشان روشن است و پنهان‌کاری ندارند احترام قائلم. فکر می‌کنم دغدغه هر دو جریان پیشرفت کشور و تحقق آرمان‌‌های انقلاب است و امروز به اصلاح‌طلبان و اصولگرایان دسته‌بندی شده‌اند. حالا اینکه ما گفتمان جدیدی بسازیم جای پرسش دارد. تا‌کنون بستری برای ایجاد گفتمان سوم در کشور ندیده‌ام. اعتدال را یک رویکرد می‌دانم که هم می‌تواند در منش اصلاح‌طلبی باشد و هم در منش اصولگرایان اما اینکه آن را یک جریان بدانم نه، چنین اعتقادی ندارم.

 اما عده‌ای هستند که با این تعابیر و توصیفات از عملکردشان در مجلس(که جذب چهره‌‌های بانفوذ بهارستان شده‌اند و در راستای منافع آنها رایزنی و لابی هم می‌کنند) دفاع می‌کنند خاستگاه این افراد کجاست؟

این را باید از خودشان بپرسید. ما از دوستان‌مان خواستیم که در مواضع‌شان حتی‌الامکان تند یا کند عمل نکنند. ما تلاش می‌کنیم کار را در فضای همدلی پیش ببریم. شما فضای مجلس دهم را با فضای چند مجلس آخر مقایسه کنید. آرامشی که میان فراکسیون‌‌های سیاسی مجلس دهم برقرار است در ادوار اخیر مجلس کم‌‌سابقه بوده است. همدلی در مجلس دهم چنان است که وقتی اصولگرایان مجلس طرحی را در موضوعات اقتصادی- اجتماعی و... تدوین می‌کنند با ما هم مشورت می‌کنند و حتی‌الامکان نگاه ما و فراکسیون امید را هم در طرح‌هایشان لحاظ می‌کنند. از طرف دیگر من هم برای اینکه برخی طرح‌ها، سیاسی تعبیر نشود آنها را امضا نمی‌کنم تا مانع ایجاد شائبه سیاسی‌کاری از جانب فراکسیون شوم. ما هم درباره طرح‌های پیشنهادی با دیگر دوستان مجلس مشورت و در حد امکان نظرات آنها را در طرح لحاظ می‌کنیم.

 درباره لوایح چطور آیا دولت هم در تدوین لوایح از نظرات فراکسیون امید استفاده می‌کند؟

حالا که رابطه فراکسیون امید با دولت را مطرح کردید باید بگویم ما این دولت را برآمده از اصلاحات می‌دانیم؛ چراکه در سال‌های92 و96 رسما رأی اصلاحات بود که سرنوشت رقابت‌های انتخابات ریاست‌جمهوری را تعیین کرد در همین راستا هم ما انتظار همکاری بیشتری با دولت داشتیم. با آقای روحانی در سال‌های اخیر 2جلسه داشته‌ایم و در آن جلسات الگوی همکاری دولت اصلاحات با مجلس پنجم را مطرح کردیم. در مجلس پنجم کمیته تعامل دولت و مجلس را داشتیم. معمولا مسائل مهم آنجا مطرح و تصمیم‌گیری می‌شد و بعد در قالب لایحه در صحن مجلس مطرح می‌‌شد یا در مجلس با تفاهم اکثریت، طرحی نوشته می‌شد و با رایزنی با دولت در دستور کار قرار می‌گرفت که نمونه مشخص و قابل اعتنای آن هم قانون برنامه سوم توسعه بود. این قانون با تفاهم بالای 90درصد میان دولت و مجلس پنجم نوشته و تصویب شد.

الگوی تعامل مجلس پنجم و دولت را ما به آقای روحانی پیشنهاد کردیم ایشان هم تأیید کرد اما هیچ‌وقت چنین کمیته‌ای تشکیل نشد. متأسفانه باید بگویم دولت آقای روحانی از توانایی کل مجلس آنطور که باید استفاده نکرده است. به همین دلیل ما از دولت انتظار تعامل بیشتری با مجلس و به‌طور مشخص فراکسیون امید را داریم؛ چرا که اعضای فراکسیون امید عمدتا دغدغه‌هایشان ملی و فرامنطقه‌ای است و حمایت از دولت و موفقیت دولت همواره مدنظرشان بوده است.

 دلیل کم‌کاری دولت چیست؟

باید از دولت بپرسید.

 اما آقای نوبخت برعکس شما در گفت‌وگوی اخیرش با همشهری از روابط خوب دولت با فراکسیون امید سخن گفته و می‌گوید شخصا در بعضی موارد از شما مشورت هم گرفته است و جلسات منظمی با فراکسیون امید هم دارد... .

اولا که وظیفه ماست خدمت ایشان برسیم اما هیچ‌وقت نه ما خدمت آقای نوبخت رسیده‌ایم و نه ایشان جلسات منظمی با ما داشته‌اند و باید اعلام کنم که هر وقت دولتمردی در فراکسیون حاضر شده بر حسب ضرورت بوده. ببینید، وقتی در مواردی مثل معرفی وزرا یا استیضاح وزیری فراکسیون از وزرا و دولتمردان برای پاسخگویی دعوت می‌کند آنها موظف به حضورند. این با تعامل و گفت‌وگو مورد نظر ما متفاوت است.

 فراکسیون امید در این سال‌ها خواستار طرف مشورت‌بودن با دولت است نه اینکه دولت به‌خاطر جایگاه نظارتی مجلس بیاید و در موارد ضروری به اعضای فراکسیون توضیح بدهد. نمونه مشخص این عدم‌تعامل روند تدوین لایحه بودجه97 است که متأسفانه هیچ همفکری‌ای حداقل با فراکسیون امید نشد. مثلا در مورد حامل‌های انرژی که دولت در خواست افزایش قیمت را داده بود ما هم در لایحه ارائه شده متوجه در خواست دولت شدیم یا در بحث اصلاحات ساختاری یا یارانه‌ها و... خب اینها موارد مهمی است که اگر دولت بر سر آنها پیش از تدوین لایحه با مجلس تعامل می‌کرد بهتر می‌شد برنامه‌ریزی کرد.

 مدتی است که روحانی درفضای رسانه‌ای کابینه را متهم به ترسوبودن و ناکارآمدی می‌کند، چرا روحانی نقدها از دولتمردانش را رسانه‌ای کرده است و ارزیابی‌‌تان از این موضوع چیست؟

این سؤال را باید از شخص آقای روحانی بپرسید. من سخنگوی آقای روحانی نیستم و از آنچه در کابینه می‌گذرد بی‌اطلاع هستم. ولی وقتی رئیس‌جمهور اختیار ترمیم یا اصلاح کابینه را دارد شاید نقد رسانه‌ای چندان لازم نباشد.

 در آستانه یک‌سالگی کابینه دوازدهم هستیم، ارزیابی‌‌تان ازعملکرد دولت دوازدهم با توجه به شعارهای انتخاباتی حسن روحانی مبنی بر رونق اقتصادی، ‌گشایش فضای سیاسی و... چیست؟

برای بررسی دقیق کارنامه دولت در ابعاد مختلف به زمان بیشتری نیازمندیم. البته فراکسیون امید در کمیته‌های چندگانه خود مطمئنا نسبت به بررسی عملکرد دولت نظرات خود را بعد از بررسی‌های همه‌جانبه به شخص رئیس‌جمهور اعلام خواهد کرد ولی در مجموع به‌رغم تلاش‌هایی که دولت به‌خصوص در حوزه اقتصادی انجام داده اما انتظارات در این حوزه هنوز محقق نشده است و وضعیت معیشتی مردم و فضای کسب و کار متأسفانه بهبودی نیافته است. ما در فراکسیون امید در موضوعات مختلف وزرای مربوط به هر حوزه را به فراکسیون دعوت می‌کنیم و ضمن شنیدن توضیحات آنان، نظرات خود را درخصوص وضعیت کشور و مسائل بین‌المللی و راه‌حل برون‌رفت از برخی چالش‌ها اعلام می‌کنیم. به‌عنوان مثال درخصوص تلاطم بازار ارز، رئیس‌کل بانک مرکزی و وزیر اقتصاد و دارایی به فراکسیون امید دعوت شدند و نگرانی‌های خودمان را از وضعیت آشفته بازار ارز مطرح کردیم. البته تأکید کنم برای موفقیت دولت باید همه ارکان نظام به دولت کمک کنند. متأسفانه برخی از اینکه دولت در تنگنا قرار بگیرد خوشحال می‌شوند و بعضا در تریبون‌‌ها دولت را تخریب می‌کنند که اینگونه اعمال به هیچ‌وجه با منافع ملی سازگار نیست. تیم اقتصادی دولت باید منسجم‌تر عمل کند و در مهار تورم، رونق اقتصادی و فعال‌شدن صنعت را پیگیری کند.

 مدتی است در شبکه‌های مجازی موج «پشیمان نیستم»، در دفاع از جایگاه اجتماعی روحانی راه افتاده، این در حالی است که اوضاع بدمعیشتی، گرانی‌ها و بی‌ثباتی بازار ارز و طلا به‌عنوان محرکی سبب نارضایتی شدید اجتماعی حامیان انتخاباتی روحانی از عملکرد دولت دوازدهم شده است و پشتوانه اجتماعی او تا حدودی افت کرده است؛ چه شد که آن همه امید به تغییر در دولت دوازدهم، به این سرخوردگی مبدل شد؟

همانگونه که مطلع هستید پشتوانه اصلی رأی‌آوری آقای روحانی در 2 انتخابات سال‌های۹۲ و ۹۶ اصلاح‌طلبان بودند. اگرچه آقای روحانی هیچ‌گاه خود را اصلاح‌طلب معرفی نکرد و خاستگاه جریانی او هم مشخص است اما گفتمان اصلاحات با عبور از منافع جریانی خود در 2 انتخابات ریاست‌جمهوری از ایشان حمایت کرد. انتظار بود آقای روحانی نسبت به عقبه رأی‌آوری خود اهتمام بیشتری داشته باشد که متأسفانه اینگونه نشد و به‌نظر می‌رسد یکی از دلایل عدم‌همراهی پشتوانه اجتماعی با آقای روحانی بی‌توجهی و عدم‌ارتباط نزدیک به گفتمانی بود که باعث رأی‌آوری ایشان شد. البته بالابردن سطح انتظارات که در شعارهای انتخاباتی مطرح شد و عدم‌توفیق در تحقق این انتظارات هم می‌تواند یکی از دلایلی باشد که می‌توان در پاسخ به سؤال شما مطرح کرد.

 به‌عنوان رئیس شورای سیاستگذاری اصلاحات و حامی روحانی در کارزار یازدهمین دوره انتخابات ریاست‌جمهوری که حتی رأی اصلاحات را به سبد او ریختید از اعلام حمایت از روحانی پشیمان شده‌اید؟

همانگونه که در جواب سؤال قبلی مطرح کردم، گفتمان اصلاحات با عبور از منافع جریانی خود، از آقای روحانی حمایت کرد. زمانی که شورای‌عالی سیاستگذاری اصلاح‌طلبان در انتخابات سال۹۶ می‌خواست از آقای روحانی اعلام حمایت کند، بحث‌های جدی در جلسه‌ای که با حضور رئیس ستاد انتخاباتی ایشان داشتیم مطرح شد ولی در نهایت با اجماع، شورای‌عالی اصلاح‌طلبان از آقای روحانی حمایت کرد. انتظار بود آقای روحانی در موضوعات مختلف از نظر مشورتی جریان اصلاح‌طلب استفاده کند که اینگونه نشد. با این حال راهبرد گفتمان اصلاحات تداوم حمایت کلی از دولت است و البته این حمایت همراه با لحاظ‌کردن منافع مردم است و مطمئنا برای بهبود وضعیت کشور انتقادات سازنده خود را مطرح خواهیم کرد و بر عملکرد وزرا و دستگاه‌های اجرایی در چارچوب برنامه‌های مصوب، نظارت جدی خواهیم داشت.

 البته اخیرا گفته بودید که وزرا اختلاف‌نظرهایشان را به تریبون‌‌های رسمی کشانده‌اند؛ چه شده که خروجی کابینه‌ای که قرار بود اعتدالی باشد و فراجناحی، به جدل رسانه‌ای کشیده شده است؟

البته سؤال شما نوعی بزرگ‌نمایی از صحبت‌های من است. تلقی جدل رسانه‌ای تلقی درستی نیست. من در باب ضرورت «گفت‌وگو» در کشور، به مسئله‌ای که بعضا مشاهده می‌کنم و آن اینکه برخی مسئولان در تریبون‌ها با هم صحبت می‌کنند هشدار داده بودم. رسم بدی در کشور ایجاد شده است که برخی افراد تا تریبونی به‌دست می‌آورند به‌جای آنکه در چارچوب موضوع سخنرانی خود صحبت کنند شروع می‌کنند با کنایه با دیگران سخن گفتن و دیگران را زیر سؤال‌بردن. و این معضل نشان می‌دهد که هنوز مسئولان ما به گفت‌وگو با هم باور ندارند. این موضوع بعضا از سوی برخی وزرا هم مشاهده شد که سعی کردم از رهگذر ضرورت گفت‌وگوی ملی نکاتی را مطرح کنم.

 طرح ایده گفت‌وگوی ملی به فراکسیون امید و در صدر آن به شما منتسب می‌شود.آخرین خبرها از این ایده که از آن به‌عنوان راه برون‌رفت مشکلات کشور یاد می‌شود چیست؟ فکر می‌کنید گفت‌وگوی ملی چه زمانی رسما در دستور کار سیاستمداران  قرار می‌گیرد؟

اولین‌بار بحث گفت‌وگوی ملی در سخنان میان‌دستور احمد مازنی، یکی از همکاران ما در فراکسیون امید در مهرماه 95 و در مجلس شورای اسلامی مطرح شد و من در سخنرانی اخیرم مطرح کردم که یکی از اولویت‌های اصلی کشور گفت‌وگوی ملی است. در مرحله نخست این موضوع را داخل پارلمان مطرح کردیم که خوشبختانه استقبال خوبی از آن شد و در مرحله بعد به‌دنبال جامعیت گفت‌وگوی ملی در سطح ملی هستیم که جلسات خوبی با برخی شخصیت‌های اصولگرا داشتیم. به‌نظر می‌رسد که استقبال خوبی از ایده گفت‌وگوی ملی شده است؛ البته تا رسیدن به نتایج مورد انتظار فاصله داریم. ما بر این باوریم که اشتراکات 2 جریان اصیل سیاسی در کشور بسیار زیاد است و باید به‌دنبال تقویت این اشتراکات باشیم. اگر همه مسئولان به ضرورت گفت‌وگوی ملی اعتقاد داشته باشند مطمئنم می‌توانیم بر بسیاری از چالش‌های درون نظام فائق آییم. ما گفت‌وگوی ملی را برای تقویت همبستگی و وحدت ملی، اولویت‌دادن به منافع ملی و پرداختن به مهم‌‌ترین چالش‌های کشور در حوزه‌های مختلف مطرح کردیم و بر این باورم که با توسعه گفت‌وگوی ملی می‌توانیم خیلی از چالش‌ها و مشکلات کشور را ساماندهی کنیم.

 می‌خواهم به بحث عملکرد فراکسیون برگردم؛ در کنار مواردی که شما گلایه‌وار به آنها اشاره کردید فراکسیون امید به آفت دیگری هم دچار شده است که...

گلایه‌های من از فراکسیون امید نبود. فراکسیون امید آفتی ندارد فهرست امید یا لیست امید آفت داشت.

 اما مدتی است که در مورد برخی از اعضای فراکسیون امید خبرهایی در شبکه‌های اجتماعی و در راهروهای مجلس شنیده می‌شود که نه زیبنده اصلاح‌‌طلبان است و نه فراکسیون امید با ریاست شما؛ مثل ماجرای لابی با برخی وزرا برای گرفتن رانت‌ها یا موقعیت‌های مدیریتی برای منصوبان برخی نماینده‌ها یا ماجرای لابی برخی نمایندگان تهران با معاون مالی رئیس‌مجلس برای گرفتن حق دفاتر در شهر تهران که تا‌کنون به هیچ نماینده تهرانی اختصاص نیافته است.ارزیابی‌تان از این تکاپوی غیرمعمول چیست؟

تاکنون چنین اطلاعاتی به‌دست ما نرسیده است و می‌توانم آنها را تکذیب کنم. قطعا اگر گزارشی در این زمینه‌‌ها دریافت شود با همکاران در میان می‌گذاریم و چاره‌اندیشی می‌شود.

ببینید ! باید دقت کنیم که در کشور ما احزاب قوی نداریم که بر جزء جزء رفتار اعضایشان نظارت و رسیدگی شود، هر چه که هست و ما داریم حاصل کار جبهه‌ای است که بیشتر از این هم نمی‌شود از آن توقع داشت. این امور، اخلاقی و شخصی‌اند و تا حد زیادی هم نظارت‌ناپذیرند.

در مورد دفاتر نمایندگان تهران هم باید بگویم که برای نخستین بار در مجلس دهم و با هزینه نمایندگان 4دفتر مشترک در شهرستان‌های اسلامشهر، پردیس، شمیرانات و شهرری تاسیس شده است و همه نمایندگان تهران با برنامه از‌قبل‌مشخص‌شده و برای پیگیری مسائل و مشکلات موکلان خود در آن دفاتر حاضر می‌شوند. اخیرا برای حضور نمایندگان تهران در مناطق تهران هم برنامه‌ریزی شده است و نمایندگان به اتفاق اعضای شورای شهر و شهرداران مناطق و نمایندگان استانداری تهران یا فرماندار در مناطق تهران حاضر می‌شوند و به مسائل منطقه و مردم می‌پردازند.

 در گذشته مجمع نمایندگان تهران در بخش‌های مذکور دارای دفتر مشترک ارتباط با مردم بوده‌اند. اما برخی از نمایندگان می‌گویند که رفت‌وآمد مردمی زیادی هم در این دفاتر صورت نمی‌گرفته است، پس چه نیازی به راه‌اندازی دفاتر شخصی برای نمایندگان تهران حتی با حداقل هزینه 2میلیون و 500هزارتومان برای هر شهرستان بوده است که در این دوره ،جمعی از نمایندگان تهران به‌دنبال آن هستند؟

تا آنجا که من اطلاع دارم تشکیل دفاتر مشترک در مجلس دهم اتفاق افتاد و توصیه ما هم حضور مؤثر نمایندگان تهران در دفاتر مشترک است ولی علی‌الاصول هر نماینده هم حق دارد با هزینه شخصی به راه‌اندازی دفتر بپردازد و نمی‌توان مانع چنین کاری شد.

پس شما این مسئله را  که جمعی از نمایندگان تهران به‌دنبال ایجاد دفاتر نمایندگی شخصی در شمیرانات، پردیس، اسلامشهر و شهری ری با هزینه مجلس هستند تکذیب می‌کنید؟

بله، تکذیب می‌کنم؛ چرا که نه مجلس از پس هزینه آن بر می‌آید و نه نمایندگان شهرستان‌ها در قبال آن سکوت می‌کنند. با این کار صدای اعتراض نمایندگان شهرستان‌ها بلند می‌شود. 4دفتر اشاره‌شده با هزینه مشترک نمایندگان تهران تاسیس شده است.

 نظام مالی- اداری مجلس بحث پیچید‌‌ه‌ای است و اکثر نمایندگان درباره روند مالی - اداری مجلس اظهار بی‌اطلاعی می‌کنند. فراکسیون امید عزمی برای ورود به بحث شفافیت مالی بهارستان دارد؟

برخی نمایندگان در این زمینه نگرانی‌هایی دارند که با من هم مطرح کرده‌اند. سطح این نگرانی‌ها چنان بوده که برخی نمایندگان به‌گزینه تحقیق و تفحص از مجلس هم رسیده‌اند و قرار شده یکی از اعضای فراکسیون این بحث را به‌صورت جدی پیگیری کند و با مدیریت مجلس مذاکره کنند و اگر تشخیص دادند که بحث تحقیق و تفحص از مجلس ضروری است و مشکلات و مسائل موجود با پیگیری قابل رفع نیست، طرح تحقیق و تفحص از خود مجلس شورای اسلامی را به جریان بیندازیم. بر این باوریم که باید شفافیت را از خود مجلس شروع کنیم و به همین دلیل هم آقای صادقی-رئیس فراکسیون شفافیت مجلس- به جد پیگیر این موضوع هستند و اگر به ضرورت تحقیق و تفحص برسیم هرگز در این زمینه کوتاهی نخواهیم کرد.

 مدتی است که خبرهایی درباره تشکیل و راه‌اندازی حزبی منتسب به شما در رسانه‌ها منتشر می‌شود، این درحالی است که بنیاد امید ایرانیان نیز از تشکل‌های منتسب به شماست که مدت‌هاست شائبه تبدیل‌شدن آن به حزب رسمی مطرح است. می‌خواستم بدانم چرا شما به‌دنبال تاسیس حزب جدیدی هستید و اگر نیاز به ساماندهی امور در قالب یک حزب وجود دارد چرا از پتانسیل بنیاد امید ایرانیان استفاده نمی‌کنید؟

البته خبر تشکیل حزب خبر جدیدی نیست. پیش از توضیح درباره آن باید درباره بنیاد امید ایرانیان توضیحاتی بدهم. بنیاد امید ایرانیان یک تشکل راهبردی است و نقش اتاق فکر را، هم برای جریان اصلاحات و هم کل نظام به‌عهده دارد. بنیاد امید حزب نیست. خیلی مراقبت کرده‌ایم که بنیاد وارد فعالیت‌های سیاسی و حزبی نشود. بنیاد امید در همه انتخابات‌ در تدوین و تهیه راهبردهای انتخاباتی فعال و تأثیر‌گذار بوده است. برنامه برجا، برنامه راهبردی شوراهای شهر و روستا را بنیاد امید تدوین و طراحی کرده است اما خودش هیچ‌وقت کاندیدای مشخصی برای هیچ انتخاباتی نداشته است.

 ما در مرامنامه و اساسنامه بنیاد هم قید کرده‌ایم که بنیاد در 10سال اول حق شرکت در فعالیت‌های سیاسی- انتخاباتی را ندارد، بعد از 10سال مجمع عمومی می‌تواند تصمیم‌گیری کند که بنیاد حزب بشود یا نه ؟ الان هم که در سال دهم تاسیس بنیاد امید هستیم تا‌کنون جمع‌بندی‌ها این بوده که بنیاد تبدیل به حزب نشود و به‌نظرم باید در همان مسیر دهه اول و باشتاب و سرعت بیشتر کار کند.

اما در مورد حزب باید در مقدمه توضیحاتی بدهم، بعد از خرداد92 گروه‌های مختلف اجتماعی در دیدارهایشان با من درخواست‌هایی داشتند که یکی از آنها تشکیل حزب فراگیر بود. در مورد این مطالبه- تشکیل حزب فراگیر- 2 دیدگاه وجود داشت؛ یکی اینکه ما باید به‌سمت تشکیل احزاب فراگیر گام برداریم تا در جریانات مختلف سیاسی پاسخگو باشیم؛ چراکه فعالیت جبهه‌ای معمولا برای پیروزی تشکیل می‌شود و اگر شکست بخورد عملا کسی مسئولیت نمی‌پذیرد. نمونه آن هم عدم‌مسئولیت‌پذیری جبهه اصولگرایان در قبل از شکست دولت‌های نهم و دهم است که به‌رغم اینکه جبهه بزرگی از اصولگرایان آن را حمایت می‌کردند امروز حاضر به پذیرش اشتباهشان نیستند. این واقعیت حرکت‌های جبهه‌ای است لذا برای پرهیز از تکرار چنین تجربه‌هایی ما ملزم هستیم به سمت احزاب فراگیر گام برداریم.

دیدگاه دوم این بود که با توجه به تشکیل شورای‌عالی سیاستگذاری اصلاح‌طلبان که هم احزاب اصلاح‌طلب در آن عضو هستند و هم چهره‌های برجسته اصلاحات برای تشکیل حزب فراگیر ،خیلی توجیه‌پذیر نیست که من مسئول یک حزب شوم و ممکن است اختلافاتی ایجاد کند. در پی طرح این دیدگاه، یک کارگروه متشکل از موافقان و مخالفان حزب فراگیر تشکیل شد و چند‌سالی موضوع را مورد بررسی قرار دادند و در نهایت جمع‌‌بندی این شد که لازم است حزب جدیدی در زمان مناسب تاسیس شود؛ البته به‌دلایل مختلف و ازجمله مشغله‌های کاری فراوان هنوز هیچ اقدام عملی‌ای صورت نگرفته است.

هیأت مؤسس این حزب چه کسانی هستند؟

نقش هیأت مؤسس، فقط طی روند قانونی تاسیس و اخذ مجوز حزب خواهد بود و کار اساسی پس از عضو‌گیری و در مجمع عمومی انجام می‌شود. قاعدتا برای تسریع در روند ثبت و تاسیس هیأت مؤسسان جمع کوچکی خواهند بود که مراجع چهارگانه هم به راحتی صلاحیت آنها را مورد تأیید قرار بدهد. به‌هرحال درصورت قطعی شدن تشکیل حزب جدید هیأت مؤسس آن هم معرفی می‌شود.

تشکیل حزب الان در چه مرحله‌ای‌ است؟

الان یک کارگروه محدود درگیر بحث تاسیس حزب هستند و مشغول انتخاب حداقل نفراتی که بتوانند به‌عنوان مؤسس معرفی شوند.

اسم حزب را انتخاب کرده‌اید؟

چند اسم مطرح است اما اسم نهایی هنوز انتخاب نشده است.

بازهم ترکیبی از امید خواهد بود؟

امید برند ماست.

یکی از دستور کار‌های فراکسیون که هم خیلی خبرساز است و هم انتظار پشتوانه اجتماعی فهرست امید، موضوع رفع حصر است، از روند فعالیت‌های کمیته ویژه فراکسیون برای حل مسئله حصر برایمان بگویید.

موضوع رفع حصر یکی از موضوعات جدی و قابل پیگیری فراکسیون امید بود و برای آن کارگروه ویژه تشکیل شد. بر این باورم که نباید تشکیل کارگروه رفع حصر رسانه‌ای می‌شد. معتقدم اگر مباحث رسانه‌ای نمی‌شد امور رفع حصر راحت‌تر پیگیری می‌شد.

رفع حصر دغدغه اصلی و همیشگی فراکسیون بوده و هست. اما چون بحث رفع حصر از جانب افراد دیگری هم مطرح می‌شد ما برای اینکه انسجامی در موضوع ایجاد شود کارگروه وی‍ژه رفع حصر را تشکیل دادیم. جمع‌بندی این بود که از طریق نهاد‌های ذی‌ربط موضوع را به‌صورت مستمر و جدی برای حصول نتیجه پیگیری کنیم. با این نهاد‌ها، جلسات ویژه‌ای داشتیم و بعضی جلسات مابین این نهاد‌ها و کارگروه رفع حصر فراکسیون بوده؛ در برخی از جلسات شخصا حضور داشته‌ام و در برخی جلسات که ضرورتی نداشته همه حضور داشته باشند 3-2 چهره تأثیر‌گذار به نمایندگی از بقیه دوستان مسئله را پیگیری کرده‌اند.

نهادهای ذی‌ربط کدام نهادها هستند؟

 نهادی‌های ذی‌ربط علی‌الاصول اعضا و نهادهای عضو شورای‌عالی امنیت ملی هستند. از آنجا که سران قوا و وزرای مربوط - یعنی وزرای کشور و اطلاعات - و افراد تأثیرگذاری که در این شورا عضویت دارند، کمیته ویژه رفع حصر که نقش اصلی را در روند پیگیری رفع مسئله حصر بر عهده دارد و قرار بر این شده تا با تک‌تک عزیزان عضو شورای‌عالی امنیت ملی جلساتی را برای پیگیری انجام دهد که البته برخی جلسات برگزارشده و برخی دیگر در دست پیگیری است.

 در این زمینه ملاقاتی هم با رئیس‌جمهور داشته‌اید؟

با رئیس‌جمهور برای پیگیری مسئله حصر تقاضای وقت کرده‌ایم اما متأسفانه مدتی از آن گذشته و هنوز به کارگروه وقتی داده نشده است. امیدواریم این وقت تنظیم شود!

پیگیری رفع حصر به‌خاطر جنس شعار‌ها و وعده‌های انتخاباتی، هم خواسته حامیان حسن روحانی در انتخابات ریاست جمهوی بوده و هم خواسته حامیان فهرست امید در انتخابات دهمین دوره مجلس، اما اخیرا غلامرضا حیدری، نماینده تهران و از اعضای کمیته وی‍ژه رفع حصر اعلام کرده‌اند که رفع حصر جزو دغدغه‌های اصلی حسن روحانی نیست و او باید این را به مردم اعلام کند. برداشت شما از روند اقدامات رئیس‌جمهور درباره مسئله حصر هم شبیه آقای حیدری است؟

من نمی‌خواهم این برداشت منفی را از هیچ مقامی داشته باشم. برداشت من این است که همه مسئولان و مقامات دلشان می‌خواهد این مسئله حل شود. امیدوارم با تلاش افراد و مسئولین ذی‌ربط هرچه سریع‌تر این مسئله که حل آن قطعا به‌نفع تفاهم و همبستگی ملی است حل و فصل شود.

 شما احساس کرده‌اید که آقای روحانی قدم‌های محسوسی را برای رفع این مسئله برداشته است؟

گزارش کار آقای روحانی را که من نباید بدهم، خودشان یا دفترشان باید بیایند بگویند در این زمینه چه کرده‌اند. این حق شماست که از ایشان سؤال کنید.

اما انتظار پشتوانه اجتماعی اصلاحات، همگرایی دولت و فراکسیون امید برای حل این موضوع است

در جلساتی که تاکنون داشته‌ایم نتایج رضایت‌بخش بوده است؛ یعنی احساسی که از جلسات با روسای قوای مقننه و قضاییه و دبیر شورای‌عالی امنیت ملی و وزرای کشور و اطلاعات داشته‌ایم این است که بخش مهمی از مشکلات حل شده است و روند پیش‌رو برای حل گره حصر رضایت‌بخش است. اما انتظار بزرگ‌تر و بیشتر ما این است که رئیس شورای‌عالی امنیت ملی که همان رئیس‌جمهور است، مسئله حصر را جدی‌‌تر دنبال کند. توقع اصلی فراکسیون امید است.

 آیا این توقع را به رئیس‌جمهور منتقل کرده‌اید؟

بله.

 از چه طریقی؟

از طریق نزدیکان رئیس‌جمهور به او پیام داده‌ایم که انتظار ما در این زمینه نقش‌آفرینی جدی ایشان در این مسئله است.

واکنش‌ها به این توقع چه بوده است؟

هیچ فردی واکنش منفی به این موضوع نداشته است و همه با هم هم‌نظرند که مسئله حصر باید هرچه‌زودتر حل شود.

موضوع دیگری که شما شخصا در فراکسیون امید برای آن وقت گذاشته‌اید بررسی چگونگی فوت کاووس سیدامامی - استاد شناخته شده دانشگاه امام‌صادق(ع)- در زندان اوین است. روند بررسی‌ها و پیگیری‌هایتان در این موضوع به کجا رسیده است؟

در بحث فوت آقای سیدامامی جلسات متعددی   با سازمان اطلاعات سپاه تهران، وزارت اطلاعات و مسئولان زندان اوین و نماینده قوه‌قضاییه برگزار  و بخشی از فیلم خودکشی او را مرور کردیم. بعد از این جلسات گروهی، شخصا در جلسه‌ای که با سخنگوی قوه‌قضاییه داشتم نظرات و دغدغه‌هایم در این زمینه را بیان کردم و ایشان هم وعده رسیدگی داد.

نکته‌ای که در پرونده آقای سیدامامی برای ما مبهم است، رفتارش در ساعت‌های پایانی عمرش در زندان است که همچنان برایمان سؤال جدی است. سؤال ما از مسئولان زندان اوین این است که چرا مأموران زندان نسبت به کسی که در این حالت عصبی است و مانیتور هم می‌شده بی‌اعتنا بوده‌اند  و به‌موقع اقدام لازم را انجام نداده‌اند؟

رابط ما با قوه‌قضاییه به‌صورت مستمر پیگیر مسائل مربوط به پرونده محیط‌زیستی‌هاست و امیدوارم هر چه سریع‌‌تر تکلیف این پرونده مشخص و نکات مبهم آن روشن شود.

افزودن نظر جدید