- کد مطلب : 12019 |
- تاریخ انتشار : 15 مهر, 1395 - 23:28 |
- ارسال با پست الکترونیکی
تاختن و تهدید با روح حرکت پیامبران معارض بوده است/این دنیا جای اصلاح است نه انقلاب/انسان نباید داوطلبانه سرنوشت خود را به دست جباران بسپارد
به گزارش امیدنامه به نقل از آنا، ناصر مهدوی با تأکید بر اینکه «خداوند به دنبال عشق در انسان است»، گفت: خداوند بنده خود را دوست دارد اما از جایی به بعد عملکرد انسان باعث میشود که نسبت به او بیتفاوت شود. سخن گفتن از قیامت در قرآن برای انذار انسان و به نوعی شیوه و آیات تربیتی است تا در برابر سرکشی انسانها ایستادگی شود. خداوند در سوره آل عمران میفرماید عذاب انسان زمانی است که هیچ توجهی به انسان نشود. ممکن است مال و مکنت فراوان هم به فرد داده شود اما وجدان خفته آدمی بیدار نمیشود تا در نهایت عذاب الهی فرا میرسد.
این دنیا جای اصلاح است نه انقلاب
وی تصریح کرد: قانون آفرینش این است که با ملک و مال، آدمی را آزمون نمیکنند بلکه این خداوند است که به انسان توجه و انذار نمیکند. در واقع به او همه چیز میدهد، جز درد تغییر رفتار. اینجاست که فرد شیوههای غلط خود را تا جایی تکرار میکند تا در نهایت میمیرد.
این دینپژوه با اشاره به رویه برخی افراد در حذف و دور شدن از آموزههای اسلامی تأکید کرد: در این صورت بحرانهای اجتماعی شکل میگیرد.
مهدوی با بیان اینکه «توجه به دین در فضاهای دانشگاهی بیشتر شده و این، موجب خرسندی است»، گفت: کسانی که از خرد بالا برخوردار هستند، میدانند این دنیا جای اصلاح است نه انقلاب. درحالی که دنیا از نقص و بحران پر شده اصلاحگری روش خردمندانهای است همانطور که هیچ پیغمبری نیامده بود تا جامعه خود را زیر و رو کند و آن را از نو بسازد. پیامبر اسلام(ص) با اینکه در عصر جاهلیت مبعوث شد اما اعتقادات مردم را به یکباره از بین نبرد بلکه به تدریج زهر عقاید آنها را بیرون ریخت و به هویت آنها محتوایی جدید داد.
وی با بیان اینکه «انقلاب برخاسته از شور است»، خاطرنشان کرد: وقتی تفکر عاقلانه وجود دارد انسان به سمت اصلاح میرود.
این استاد دانشگاه، نقصان در عالم هستی را ویژگی جداییناپذیر آن خواند و گفت: هر جا که بروید درون تهی بودن و نقصان را میبینید و این عقل است که اقتضا میکند فرد در برابر مسائل بنشیند و آن را حل کند. ویژگیهایی از جمله زدودن، تاختن و تهدید با روح حرکت پیامبران معارض بوده است و این درحالی است که مخالفان پیامبران آنها را تهدید کرده و بستر فشار را برای آنان فراهم میکنند و پیامبران از خود بردباری نشان میدهند. قرآن حضرت ابراهیم(ص) را صالح میخواند و صالح به این معناست که فردی با عقل، شیوههای اخلاقی و تدریجی مشکلات را حل میکند نه با فشار و تهدید.
مهدوی دگرگونی تفکر، بلوغ اخلاقی و انسانی را لازمه شکسته شدن بتها خواند و گفت: این مسیر خردمندانه و اصلاحطلبانه است. شعور وقتی بالا برود انسانها داوطلبانه برده جباران و بتها نمیشوند.
وی با بیان این مقدمه، تصریح کرد: عاشورا نیز راوی همین واقعیت است. معتقدم امام حسین(ع) در عاشورا نیت قیام نداشت بلکه هدفش اصلاح تفکر مردم خفته بود که داوطلبانه بردگی جباری مانند یزید را پذیرفتهاند. امام(ع) آمده بود تا تحولی ایجاد کند و مردم به بلوغ اخلاقی و عقلانی برسند و رسما اعلام میکند من برای اصلاح امت جدم می روم.
این دینپژوه با بیان اینکه «خوشبختانه نسل امروز ما با سرعت به سوی تقویت بنیانهای عقلانی پیش میرود و به بلوغ عقلانی میرسد»، گفت: بشر امروزی میداند هیچکس مالک حقیقت نیست و آرمانهای بدون روش پذیرفته نیست. نمیتوان برای این اتفاق دیوار گذاشت و این تنها راه علاج ماست تا از این نابالغی به درآییم و با دین و با همه چیز رفتار مصلحانه کنیم نه اینکه مأیوس شویم. سوء استفاده برخی از دین و تلقیهای ناصواب از آن را کنار بزنیم و ردای سوء استفاده از دین را از تن دیگران درآوریم.
وی در ادامه با بیان یک روایت از روز عاشورا، خاطرنشان کرد: روایت است که غروب عاشورا امام حسین(ع) لبخندی زد وبا تعجب از او دلیل خوشحالیش را پرسیدند، امام حسین در پاسخ گفت درست است مظلوم واقع شدم اما از اینکه ردای پیغمبر را از تن جباری همچون یزید درآوردم خوشحالم.
مهدوی یادآور شد: بدترین نوع انتقام از سوء استفادهگران دین این است که به آنها بیاعتنایی کنند. اینکه روایت عاشورا به دانشگاهها کشیده شده باعث ترس عدهای شده است و خوشبختی ما این است که از این هویت دست نمیکشیم. اگر اصلاح تفکر دینی در جامعه دینی ما صورت نگیرد امکان رسیدن به زندگی دموکراتیک کار سختی است.
این استاد دانشگاه با بیان اینکه «امام حسین(ع) به دنبال کشته شدن در عاشورا نبود»، خاطرنشان کرد: حسین(ع) یک مصلح بود که در گفتوگوهایش از بیعدالتی و ظلم مینالد و هرگز به خاطر ستاندن قدرت و خلافت قیام نکرد. حقیقت این است که آدم دیندار نمیتواند زیر سایه ظلم زندگی کند زیرا در فضای استبدادی اخلاق و اندیشه رشد نمیکند و امام حسین برای بیداری امت و اصلاح امور قیام کرد.
وی با بیان اینکه «بزرگان ما به دنبال عدالت برای تأمین حقوق انسانها بودند»، گفت: آنها به دنبال تأمین حریم شخصی، حرمت و آزادی انسانها بودند تا انسانها وسیلهای برای کامجویی صاحبان سلطه نباشند زیرا به هیچ عنوان نمیتوان قیم انسانها بود. در سراسر نهج البلاغه امام علی(ع) میگوید اگر مردم جمع نشوند و رأی ندهند، امامت را تشکیل نمیدهد و مرتب این توصیه را به حاکمان خودش میکند. معروفترین این هشدارها به مالک است وقتی میگوید بگذار مردم بیترس در برابر تو سخن بگویند. او به مردم میگوید در احوال من نظارت کنید. امام حسین(ع) نیز میدانست مردم زمانهاش در خواب غفلت بودند؛ او درد عدالت داشت و از این رو قیام کرد.
وی خاطرنشان کرد: امام علی(ع) با تمام بزرگی خود دو جا میشکند؛ یک جا بعد از شهادت حضرت زهرا(س) و دیگری از دست مردم خفته زمانه خود که حاضر به تاوان دادن و هزینه کردن نبودند؛ آنها به گفته حضرت امیر(ع) به بلوغ عقلی نرسیده بودند و ضعف خرد داشتند درحالی که پیکرهای فربهی داشتند. امام (ع) در وصف آنها میگوید ظاهر دین را دارند اما بیمحتوا و از درون خاموش هستند و به راحتی و برای متاعی دنیا را به هم میزنند. امام حسین(ع) نیز آگاه است وقتی این مردم در خواب عمیق هستند نمیتوان به دنبال برچیده شدن ظلم بود. امام حسین(ع) به دنبال نهضت و جهاد نبود. او میدانست تا مردم تصمیم نگیرند، بیدار نشوند و زنجیر حقارت را از گردن خود درنیاورند سیستم ظلم از بین نمیرود. بزرگترین مصیبت ما خفتگی مردم است، آدم نباید داوطلبانه سرنوشت خود را به دست جباران بسپارد.
مهدوی ادامه داد: عقل، ابزاری برای درست زندگی کردن است. جهان به میل ما نیست و ما هم مسلط به این واقعیت نیستیم و جزء کوچکی از آن هستیم. امام حسین(ع) به دنبال زندگی با درجه بالایی بود و چون شعور بالا داشت، سقف زندگی که انتظار داشت بالا بود و میدانست اگر دنیا را هم به انسان بدهند اما او آزاد نباشد زندگی پر از نکبت خواهد شد. کسی که در این دنیا با هر سازی برقصد در آخرت نمیتواند سربلند باشد. هرکس قبل از هر چیز انسان است و باید پاسخگوی خداوند باشد و مسئول است. امام حسین(ع) میدانست خوب بودن سخت است اما این راه را رفت چراکه میدانست کسی که اینجا فاخر نباشد در آن دنیا هم فاخر نخواهد بود.
افزودن نظر جدید