- کد مطلب : 22329 |
- تاریخ انتشار : 23 دی, 1398 - 15:42 |
- ارسال با پست الکترونیکی
تبعات "بیخبری" رئیسجمهور
به گزارش امیدنامه به نقل از فرارو، پس از این بود که موجی از واکنشها درباره بیاطلاعی از این حادثه از سوی برخی شخصیتهای دولتی و حتی رئیس مجلس برخاست.
چنانچه علیرضا معزی، معاون ارتباطات و اطلاعرسانی دفتر رئیسجمهوری بلافاصله بعد از بیانیه حسن روحانی درباره فاجعه سقوط هواپیما در توییتی خبر داد که رئیس جمهور عصر روز جمعه از حادثه اصابت موشک به هواپیما مطلع شده است «و بیانیه ایشان نیز در ساعات پایانی دیشب آماده بود و پس از اطلاعیه ستاد کل منتشر شد.»
همچنین حسامالدین آشنا، مشاور روحانی نیز در توییتی نوشت: گول خوردیم. بیخبری رئیس جمهور از این واقعه هر چند عجیب مینمود، اما در ماجرای افزایش قیمت بنزین نیز حسن روحانی گفته بود تازه صبح جمعه از گران شدن بنزین باخبر شده است.
بیخبری رئیس جمهور برای حاکمیت مضر است
امانالله قراییمقدم استاد دانشگاه و جامعهشناس در این باره گفت: «در ماجرای سقوط هواپیما رؤسای دولت و مجلس میگویند از ماجرا بیاطلاع بودیم. چگونه مردم به رئیس جمهوری که از امور کشور بیخبر است، به دولت و تصمیماتش اعتماد کنند.»
قراییمقدم ادامه داد: «رئیس جمهور با این سخنان، اقتدار مشروع بوروکراسی را تضعیف میکند. او میگوید من از این ماجرا اطلاعی نداشتم. مگر میشود ۱۷۶ نفر بر اثر اصابت یک موشک از بین بروند، آبرو و وجهه نظام در خطر بیفتد و رئیس جمهور بیاطلاع باشد.»
وی اظهار داشت: «جامعه از لحاظ سیاسی و روحی و روانی دچار نابه سامانی شده و هجمه عظیمی به نظام صورت گرفته است و رئیس جمهور در این شرایط اظهار بیاطلاعی میکند.»
او افزود: «بیخبری رئیس جمهور از امور جاری کشور، تبعات روانی، اجتماعی و فرهنگی دارد. این امر موجب رواج بیاعتمادی میشود و مهمترین عنصر سرمایه اجتماعی یعنی اعتماد را به خطر میاندازد.»
این جامعهشناس اظهار کرد: «از مهمترین تبعات آن، بیاعتمادی و بیاعتنایی جامعه نسبت به بوروکراسی اداری و سیاسی و اقتدار رئیس جمهور و دولت است. همانگونه که در شعارهای اعتراضی هم میشنویم مردم دولت را سازمانی بیفایده و بیاثر میدانند.»
وی ادامه داد: «این روند نشان دهنده این است روحانی نه یک رئیس جمهور بلکه یک کارگزار است. آنچه بیاعتباری ساختار حکومتی، رئیس جمهور و هیئت دولت را آشکار میکند.»
این کارشناس اذعان داشت: «رئیس جمهور پس از این واقعه هر حرفی بزند یا تصمیمی بگیرد مردم به آن بیتوجه و برایش ارزش قایل نمیشوند.»
وی افزود: «این بیاعتنایی نسبت به بوروکراسی و رئیس جمهوری در آینده نیز گریبان رؤسای دولتها و مجالس بعدی را نیز میگیرد و به آنها نیز آسیب میزند، چون تصور مردم این است آنها کارهای نیستند. در این صورت، آنها چگونه میتوانند مملکت را اداره کنند.»
قراییمقدم گفت: «این سخنان رئیس جمهور و بیخبریاش توهین به مردم و فهم و شعور آنها است. توهین به کسانی است که به او رأی دادند. توهین به کشتههای این حادثه و خانوادههای آنهاست.»
وی ادامه داد: «این تنها مسئله قوه مجریه نیست بلکه همه قوا و همه حاکمیت را در بر میگیرد. مردم از خود میپرسند این چه نظامی است که رئیس جمهورش پس از کشته شدن ۱۴۶ نفر میگوید من بیاطلاعم.»
او افزود: «این امر حاکی از این است که شأن و منزلت رئیس جمهور پایینتر از شخصی است که این موشک را شلیک کرده است.»
این استاد دانشگاه تصریح کرد: «بیخبری دولت، نه تنها برای مردم که برای حکومت مضر است. این گونه سخنان موجب اعتراض اجتماعی میشود و بحرانساز است و از هم پاشیدگی اجتماعی را تسریع میکند و آشوب به راه میاندازد.»
وی بیان کرد: «به عبارتی نشان میدهد رئیس جمهور اندازه یک گروه الیگارشی و صاحب نفوذ، قدرت ندارد. وقتی رئیس جمهور اظهار بیاطلاعی میکند نشان از هم پاشیدگی است و معلوم نیست چه کسی تصمیمگیرنده یا مجری است.»
او افزود: «این امر فرهنگ مشارکت انفعالی را ترویج میکند و به فرهنگ تودهها ضربه میزند. این توهین به ملت و حکومت است که رئیس جمهورش از امور جاری کشور مطلع نباشد. این بدترین آموزش فرهنگی است و از نظر روحی و روانی جامعه را مشوش کرده است.»
این کارشناس ادامه داد: «بیخبری دولت و اظهار به بیخبری به ویژگی شخصی آقای روحانی برمیگردد. او شخصیتی محافظهکار دارد و از واکنش گروهها واهمه دارد. اینکه این حرف یا کردار او موجب ناراحتی یا خوشامد فرد یا گروهی شود برایش مهم است.»
وی گفت: «بیاطلاعی رئیس قوه مجریه امری غمبار و دلهره آور است و جامعه را دچار هراس اجتماعی میکند. اینکه رئیس قوه مجریه از آنچه درون جامعه رخ میدهد خبر ندارد ترس اجتماعی در پی دارد. در چنین جامعهای رشد و توسعه سیاسی، اقتصادی و فرهنگی صورت نمیگیرد.»
او افزود: «رئیس جمهوری از مسئلهای به این بزرگی اظهار بیاطلاعی میکند. در حالی که ریاست قوه مجریه یعنی او باید از کوچکترین امور در جامعه باخبر باشد. وقتی او در جریان امور عمرانی است اینکه مثلا کجا سدسازی شده چه طور از چنین موضوع بزرگی بیاطلاع است. این یعنی دولت و او هیچ یعنی اثری در جامعه ندارد.»
قراییمقدم با اشاره به سه نوع مشروعیت سنتی، عقلانی و کاریزماتیک تصریح کرد: «رئیس جمهور باید اقتدار و مشروعیت عقلانی خود و نظام سیاسی را نشان دهد.»
وی افزود: «مردم چه طور از او تبعیت کنند. او باید طبق مواد قانون اساسی عمل کند. طبق قانون اساسی او پس از رهبری شخص دوم مملکت محسوب میشود. ولی جامعه به آن، بی تفاوت شده است. البته این در گذشته هم در زمان رؤسای جمهور پیشین در جامعه ما رخ داده، ولی آقای روحانی از همه بدتر است.»
او ادامه داد: «محدودیت اختیارات رئیس جمهور موجب شده تا او فقط نظارهگر باشد. اما او همان اقتدارات قانون اساسی را هم اجرا نمیکند. چون گروههای الیگارشی و صاحب نفوذ مانع از اجرای این اختیارات هستند.»
این جامعهشناس اظهار کرد: «این گروههای الیگارشی و صاحب نفوذ، متعدد هستند و رئیس جمهور را محصور کردند. به او اجازه نمیدهند حرفی بزند یا کاری کند.»
او افزود: «این امر در نظام سیاسی ما تا تداوم چنین وضعیتی وجود خواهد داشت. تنها آقای احمدینژاد علیرغم همه کردارهای ناصوابش، جسارت داشت که معترض اختیاراتش شود ولی روحانی همین جسارت را هم ندارد.»
وی اذعان داشت: «همین هم موجب شده تا دانشجویان سر رئیس جمهور فریاد بزنند شما چه کارهاید. این تأسف بار است و برای رئیس جمهور، نظام سیاسی و آینده مملکت خوب نیست. اگر قرار است اختیارات رئیس جمهور محدود و از آنچه در امور مملکت رخ میدهد بیخبر باشد موجب میشود تا این جایگاه بیاعتبار شود.»
قراییمقدم افزود: «بیاعتباری جایگاه رئیسجمهوری، مردم را نسبت به این جایگاه و در نتیجه رئیس جمهور بعدی نیز بیاعتنا میکند. همانطور که هم اکنون درباره نمایندگان مجلس و وزراء و آقای روحانی میگویند اینها اختیاری ندارند.»
وی ادامه داد: «هنگامی که رئیس جمهور نسبت به امور اظهار بیاطلاعی میکند تمام تقصیر و مسئولیت را از دوش خود برمیدارد و به دوش سطوح بالاتر میاندازد. این مایه تأسف و برای کشورهای دنیا موجب خنده است.»
این جامعهشناس گفت: «در این مواقع، بهتر است رئیس جمهور سکوت کند، چون با اظهار بیاطلاعی جامعه را از رأی دادن نومید میکند. در واقع او میگوید من مأمورم و معذور. همین، مشارکت را تضعیف میکند و بر انتخابات تأثیر میگذارد و بدبینی مردم را نسبت به نهادهای سیاسی بیشتر میکند.»
قراییمقدم افزود: «تبعات دیگر این امر وقوع اعتراضات اجتماعی، پراکندگی متنوع درون جامعه و افزایش یأس و نومیدی است و در کل برای جامعه و حاکمیت مضر است.»
افزودن نظر جدید