تضعيف دستگاه ديپلماسي

فریدون مجلسی در اعتماد نوشت:

اتفاقات جلسه علني روز يكشنبه مجلس شوراي اسلامي و برخورد نمايندگان با وزير امور خارجه به‌گونه‌اي بود كه بيننده مي‌پنداشت «دشمن» به ميان نمايندگان ملت رفته و نمايندگان مي‌خواستند از «دشمن» انتقام بگيرند. جريان‌هاي سياسي متفاوت و متكثري در ايران وجود دارند اما به ‌طور كلي در هر انتخابات دو جريان كه يكي طرفدار تعامل با جهان است و ديگري كه تعامل با جهان را مساوي با ذلت مي‌داند، روبه‌روي يكديگر قرار مي‌گيرند و مردم در اين ميان دست به انتخاب مي‌زنند. جريان مخالف با تعامل كه در دوره‌هاي اخير چندين‌بار رقابت را به رقيب واگذار كرده است، از سويي اصرار دارد سياست‌هاي هزينه‌زا و تقابلي از سوي قوه مجريه دنبال شود و ازسوي ديگر به سبب نتايجي كه از اين سياست‌ها حاصل مي‌شود، دولت و دستگاه ديپلماسي را سرزنش مي‌كند. در جهان امروز ايستادن در برابر جريان غالب و نظم موجود، هزينه‌ دارد. زماني كه مجلس شوراي اسلامي موافق ايستادن در برابر امريكا و ايفاي نقش موثر در برابر سياست‌هاي امريكا در منطقه است، چگونه مي‌تواند وزارت امور خارجه را كه مجري سياست‌هاي كلي نظام است، به دليل هزينه‌هاي ناشي از اين سياست‌ها سرزنش كند؟ انتظار مي‌رود اين جريان همان‌طور كه همواره در شعارهاي خود مطرح مي‌كنند، به جاي سرزنش دولت و نكوهش وزير خارجه به سبب اجراي سياست‌هاي نظام، از ايثارگري سخن بگويند، اما آنها مي‌خواهند هم آرمان ايستادگي در برابر امريكا را دنبال كنند و هم مسووليت تبعات ناشي از اين موضوع را نپذيرند و دولتي را كه با شعار تعامل با جهان بر سركار آمد، مقصر تلقي كنند. تبعات ايستادگي در برابر امريكا همان تحريم‌هاي يكجانبه و غيرقانوني است كه كشور با آن دست و پنجه نرم مي‌كند و مستقيما معيشت مردم ايران را مختل كرده است.

جاي بسي تعجب است كه نمايندگان مجلس شوراي اسلامي در شرايطي كه رييس‌جمهور و وزير امور خارجه تلاش دارند با اقدامات يكجانبه‌گرايانه امريكا در شوراي امنيت سازمان ملل مقابله كنند و همه تلاش‌ خود را به كار بسته‌اند تا ايالات‌متحده و دولت آقاي ترامپ به اهداف خود دست نيابند، آنها را مورد حمله قرار داده و درصدد تضعيف موقعيت‌شان در مجامع بين‌المللي برمي‌آيند. اينكه بهارستان‌نشينان با اعضاي قوه مجريه و به‌خصوص با رييس دستگاه ديپلماسي به زباني صحبت مي‌كنند كه پيش از اين با مقامات حزب بعث صحبت مي‌كردند، به معناي آن است كه تقابل‌هاي فكري و جناحي به حدي پررنگ شده است كه ديگر ارجحيت منافع ملي براي آنها مطرح نيست و ترجيح مي‌دهند با تحت فشار گذاشتن دولت، مسووليت وضع كنوني را از دوش خود برداشته و بر گردن دولت بيندازند تا در رقابت‌هاي انتخاباتي آينده از اين موضوع بهره‌برداري كنند. حملات به دولت در حالي صورت مي‌گيرد كه مي‌دانيم اختيارات و مسووليت‌هاي دولت متوازن نيست و همان‌طور كه رييس‌جمهور بارها اشاره كرده، دولت اختيار كافي براي پيشبرد سياست‌هاي مدنظر خود را ندارد، از همين رو است كه طي سال‌هاي گذشته آقاي روحاني به موضوع رفراندوم در حوزه سياست خارجي اشاره كرده و خواستار برگزاري همه‌پرسي تعامل يا تقابل شده بود. اين يعني در سال‌هاي اخير دولت بدون اينكه اختياري داشته باشد، عهده‌دار مسووليتي بوده كه تبعات زيادي براي كشور  در پي داشته است. وقتي در اين شرايط به دولت حمله مي‌شود يعني خواست نمايندگان و جناح متبوع آنها اين است كه خود اختيار قوه مجريه را در دست گرفته و مشكلات را اصلاح كنند. پيشنهاد من آن است كه اگر نمايندگان مجلس شوراي اسلامي همان‌طور كه در جلسه روز يكشنبه عنوان كردند، برجام را براي كشور مضر مي‌دانند، دست به كار شده و با اختياراتي كه قانون اساسي به قوه مقننه محول كرده، دولت را ملزم به خروج از اين توافق بين‌المللي كنند. به اين شرط كه مسووليت رفتار خود را بپذيرند و تضمين بدهند كه در آينده دولت را براي خروج از برجام و به تبع آن بازگشت تحريم و قطعنامه‌هاي بين‌المللي سرزنش نخواهند كرد. نمايندگان اما اين كار را نخواهند كرد، چراكه خود مي‌دانند خروج از برجام و بازگشت تحريم‌هاي بين‌المللي و قطعنامه‌هاي پيشين سازمان ملل متحد چه تبعاتي در پي دارد.

افزودن نظر جدید