- کد مطلب : 6891 |
- تاریخ انتشار : 13 بهمن, 1393 - 08:31 |
- ارسال با پست الکترونیکی
تلاش احمدی نژاد برای بازگشت به متن سياست با رونمايي از سايت رسمي و یك جمله مبهم
اما آنچه روز گذشته روي صفحه اصلي سايت احمدينژاد نقش بست با محتواي اين سايت در شامگاه شنبه متفاوت بود. شنبه شب براي ساعاتي سايت رسمي احمدينژاد بخشهاي مختلفي را بارگذاري و در معرض دسترسي عمومي قرار داد؛ بخشهايي كه بلافاصله با مراجعه كاربران و انتشار آن در شبكههاي مجازي مواجه شد. در يكي از بخشهاي اين سايت آخرين سمت اجرايي احمدينژاد رياستجمهوري در سال ٨٤ عنوان شده بود. گردانندگان سايت احمدينژاد عامدانه يا به سهو از رياستجمهوري او در سال ٨٨ چشمپوشي كردند. آيا آنها ميخواستند بگويند در چهار سال دوم اختيارات احمدينژاد به قدري كاهش يافته بود كه او ديگر عنوان رييسجمهور را براي خود نميپسنديد؟ يا اينكه به سهو فراموش كرده بودند احمدينژاد از سال ٨٨ تا ٩٢ نيز رياست دولت را در اختيار داشت؟بخش ديگر سايت احمدينژاد كه با واكنش گسترده كاربران شبكههاي اجتماعي مواجه شده بود، عنوان «احمدينژاد بدون روتوش» را داشت. مسوولان سايت احمدينژاد در اين بخش به مهمترين جنجالها و وقايع پيرامون احمدينژاد پرداختهاند و در قالب گزارشهاي تاريخي مطول تمام آنچه از حاشيه و متن اين وقايع منتشر شده بود را روي خروجي قرار دادند. نخستين موضوع انتخابي آنها بحث معاون اولي اسفنديار رحيم مشايي، نزديكترين فرد به احمدينژاد بود. در اين گزارش تمام موضعگيريهاي اصولگرايان و وقايعي كه پيرامون انتخاب مشايي رخ داده بود آورده شده و البته ادعا شده بود: «احمدينژاد پس از دريافت نامه مقام معظم رهبري در پي رايزني با ايشان و تغيير نظر معظم له بود و به همين دليل محتواي نامه منتشر نشد اما درز كردن خبر اين نامه به رسانهها توسط برخي نمايندگان مجلس تلاشهاي احمدينژاد را بيثمر كرد.»
ديگر موضوعي كه در احمدينژاد بدون روتوش منتشر شد بحث ارتباط رحيم مشايي با مرتاض ٤٠٠ساله هندي بود كه در زمان طرحش سر و صداي زيادي در رسانهها به پا كرد. در اين گزارش مستنداتي از پاسخهاي مشايي و سخنان اصولگرايان منتشر شد كه در نهايت به تبرئه مشايي از ارتباط با مرتاض ميپرداخت. با اين حال محتواي وبسايت رسمي احمدينژاد روز ١٢ بهمن از دسترس خارج و به جاي آن عكسي خندان از وي منتشر شد و جمله «به زودي ميآييم» زير عكس او نقش بست. اما چقدر بايد اين بازگشت احمدينژاد را جدي گرفت؟ اساسا راهاندازي يك سايت توسط رييس سابق دولت آيا محملي تازه براي دور جديد فعاليتهاي سياسي احمدينژاد است يا بايد دوباره با موضوعي شبيه «ليست مفسدين اقتصادي در جيب او»، تهديد به بيان ناگفتهها در جريان مناظرههاي انتخاباتي و «بهار ميآيد» مواجه شويم؟٢٢ بهمن دو سال قبل بود. او به عنوان رييس دولت مطابق تمام سالهاي گذشته به عنوان سخنران در مراسم حضور داشت. شايد خيليها منتظر بودند احمدينژاد در حد كد دادن هم كه شده اظهاراتي را مطرح كند. او البته حاميانش را چشم انتظار نگذاشت و مانند سخنرانياش در سازمان ملل همان سال اظهاراتش را با تكرار سه باره شعار «زنده باد بهار» به پايان برد تا بهار تبديل به كليدواژه حاميانش شود. كليدواژهاي كه در بهار سال ٩٢ به كرات توسط احمدينژاد به كار برده شد. آنها با شعار بهار ميآيد به استقبال رياستجمهوري مشايي رفتند. استقبالي كه البته با سد شوراي نگهبان و ناكامي احمدينژاد در رايزني با سطوح بالا هرگز به آزمودن نرسيد. با اين حال آنها كليد واژه بهار را براي خود حفظ كردند و با راهاندازي سايت دولت بهار تلاش كردند هيجان حضور احمدينژاد در فضاي سياسي كشور را حفظ كنند. حالا او ديگر رييس دولت نيست اما آن روحيهاي كه خروجياش «بگم بگم» در مناظره مشهور انتخاباتي سال ٨٨ بود حفظ شده است. آيا احمدينژاد در طول دوران رياستجمهورياش يك افشاگر بزرگ بود يا بايد براي او نقش ديگري در نظر گرفت. نقش كسي كه بيش از به كار بردن گفتههاي افشاگرانه تنها به افشاگري تهديد ميكرد؟چند تهديد او عملي شد؟ آيا احمدينژاد هميشه براي تهديدهايش به افشاگري برگ برندهاي در اختيار داشت؟ روزي كه او در يك مصاحبه تلويزيوني عنوان كرد كه ۳۰۰ نفر در ايران ۶۰ درصد منابع مالي را بلوكه كردهاند و دولت نيز از قوه قضاييه درخواست برخورد با آنها را كرده ولي قوه قضاييه اقدامي انجام نداده است. احمدينژاد بيشتر از هر عملي كه منجر به رفع تهديدهاي سياسي و اقتصادي از كشور باشد تهديد به افشاگري پيرامون نام متخلفان ميكرد. او هنوز هم با اين ترفند ميتواند فضاي سياسي ايران را با هيجان مواجه كند. احمدينژاد و مشاورانش به خوبي متوجه شدهاند كه شاخكهاي حساس جامعه ايراني به دنبال افشا است. مردم نه در ايران كه در جوامع ديگر هميشه علاقه بيشتري به پشت صحنه دارند. پشت صحنه فيلم سياست چيزي نيست كه به اين راحتي بتوان از آن گذشت. به همين دليل ساده گفتههاي احمدينژاد و تحركاتش هميشه قابليت ايجاد موجهاي كوتاه و بلند را دارد. عدهاي دلشوره بازگشتش را دارند و عدهاي در انتظار آن به سر ميبرند. چندي پيش بود كه عبدالرضا داوري، از نزديكان احمدينژاد در گفتوگو با «اعتماد» از به جمعبندي نرسيدن حاميان احمدينژاد سخن گفت. او گفته بود كه تكثر آرا در مورد ادامه حيات سياسي احمدينژاد آنقدر دچار واگرايي است كه نميتوان گفت رييس دولتهاي نهم و دهم ارادهاي معطوف به قدرت دارد. اما آيا ميتوان تصور كرد احمدينژاد امروز در ميان هزار و يك فكري كه دارد به قدرت و روزهاي حضور در پاستور حتي فكر هم نميكند؟
ديگر موضوعي كه در احمدينژاد بدون روتوش منتشر شد بحث ارتباط رحيم مشايي با مرتاض ٤٠٠ساله هندي بود كه در زمان طرحش سر و صداي زيادي در رسانهها به پا كرد. در اين گزارش مستنداتي از پاسخهاي مشايي و سخنان اصولگرايان منتشر شد كه در نهايت به تبرئه مشايي از ارتباط با مرتاض ميپرداخت. با اين حال محتواي وبسايت رسمي احمدينژاد روز ١٢ بهمن از دسترس خارج و به جاي آن عكسي خندان از وي منتشر شد و جمله «به زودي ميآييم» زير عكس او نقش بست. اما چقدر بايد اين بازگشت احمدينژاد را جدي گرفت؟ اساسا راهاندازي يك سايت توسط رييس سابق دولت آيا محملي تازه براي دور جديد فعاليتهاي سياسي احمدينژاد است يا بايد دوباره با موضوعي شبيه «ليست مفسدين اقتصادي در جيب او»، تهديد به بيان ناگفتهها در جريان مناظرههاي انتخاباتي و «بهار ميآيد» مواجه شويم؟٢٢ بهمن دو سال قبل بود. او به عنوان رييس دولت مطابق تمام سالهاي گذشته به عنوان سخنران در مراسم حضور داشت. شايد خيليها منتظر بودند احمدينژاد در حد كد دادن هم كه شده اظهاراتي را مطرح كند. او البته حاميانش را چشم انتظار نگذاشت و مانند سخنرانياش در سازمان ملل همان سال اظهاراتش را با تكرار سه باره شعار «زنده باد بهار» به پايان برد تا بهار تبديل به كليدواژه حاميانش شود. كليدواژهاي كه در بهار سال ٩٢ به كرات توسط احمدينژاد به كار برده شد. آنها با شعار بهار ميآيد به استقبال رياستجمهوري مشايي رفتند. استقبالي كه البته با سد شوراي نگهبان و ناكامي احمدينژاد در رايزني با سطوح بالا هرگز به آزمودن نرسيد. با اين حال آنها كليد واژه بهار را براي خود حفظ كردند و با راهاندازي سايت دولت بهار تلاش كردند هيجان حضور احمدينژاد در فضاي سياسي كشور را حفظ كنند. حالا او ديگر رييس دولت نيست اما آن روحيهاي كه خروجياش «بگم بگم» در مناظره مشهور انتخاباتي سال ٨٨ بود حفظ شده است. آيا احمدينژاد در طول دوران رياستجمهورياش يك افشاگر بزرگ بود يا بايد براي او نقش ديگري در نظر گرفت. نقش كسي كه بيش از به كار بردن گفتههاي افشاگرانه تنها به افشاگري تهديد ميكرد؟چند تهديد او عملي شد؟ آيا احمدينژاد هميشه براي تهديدهايش به افشاگري برگ برندهاي در اختيار داشت؟ روزي كه او در يك مصاحبه تلويزيوني عنوان كرد كه ۳۰۰ نفر در ايران ۶۰ درصد منابع مالي را بلوكه كردهاند و دولت نيز از قوه قضاييه درخواست برخورد با آنها را كرده ولي قوه قضاييه اقدامي انجام نداده است. احمدينژاد بيشتر از هر عملي كه منجر به رفع تهديدهاي سياسي و اقتصادي از كشور باشد تهديد به افشاگري پيرامون نام متخلفان ميكرد. او هنوز هم با اين ترفند ميتواند فضاي سياسي ايران را با هيجان مواجه كند. احمدينژاد و مشاورانش به خوبي متوجه شدهاند كه شاخكهاي حساس جامعه ايراني به دنبال افشا است. مردم نه در ايران كه در جوامع ديگر هميشه علاقه بيشتري به پشت صحنه دارند. پشت صحنه فيلم سياست چيزي نيست كه به اين راحتي بتوان از آن گذشت. به همين دليل ساده گفتههاي احمدينژاد و تحركاتش هميشه قابليت ايجاد موجهاي كوتاه و بلند را دارد. عدهاي دلشوره بازگشتش را دارند و عدهاي در انتظار آن به سر ميبرند. چندي پيش بود كه عبدالرضا داوري، از نزديكان احمدينژاد در گفتوگو با «اعتماد» از به جمعبندي نرسيدن حاميان احمدينژاد سخن گفت. او گفته بود كه تكثر آرا در مورد ادامه حيات سياسي احمدينژاد آنقدر دچار واگرايي است كه نميتوان گفت رييس دولتهاي نهم و دهم ارادهاي معطوف به قدرت دارد. اما آيا ميتوان تصور كرد احمدينژاد امروز در ميان هزار و يك فكري كه دارد به قدرت و روزهاي حضور در پاستور حتي فكر هم نميكند؟
بخشهايي از متن پيام احمدينژاد به مناسبت آغاز ايامالله دهه فجر و افتتاح پايگاه اطلاعرساني وي
انقلاب اسلامي از جنس نهضت انبياء الهي و تداومبخش بعثت خاتم آنان حضرت محمد مصطفي(ص) و پي جوي آرمان حماسي كربلا و عاشورا و همه آرمانهاي بلند انساني و الهي است و به فضل الهي تا بر آمدن كامل بهار انسانها ادامه خواهد داشت.
هيچ دسته، گروه و فردي نميتواند ادعاي مالكيت انقلاب و دستاورد بزرگ آن، يعني جمهوري اسلامي، را داشته باشد. انقلاب به هيچ فردي بدهكار نيست و ارثيه كسي يا گروهي محسوب نميشود.
نظارت هوشمندانه بر عملكردها، حفظ وحدت، صيانت از حقيقت، آرمانها و اهداف انقلاب و تامين كاركردهاي درست جمهوري اسلامي وظيفهاي همگاني و ضامن تداوم انقلاب و اصلاح روندها و ساختارهاست.
شيطان و همراهان و همكاران او با استفاده گسترده از ابزار تبليغاتي، به ياسآفريني، فريب، دروغ، سياه نمايي، تفرقهافكني، اتهام زني به عناصر پاك و خدوم و تخريب تمام پيشرفتهاي ايران عزيز دست يازيدهاند و با انتقام كشي از ملت بزرگ ميكوشند تا مشكلات تحميل شده بر ملت ايران و ديگر ملتهاي آزاديخواه را دستمايهاي براي جدا كردن آنان از آرمانهاي الهي و انقلابي و اثبات ناتواني انقلاب قرار دهند و متاسفانه برخي اشخاص، گروهها، رسانهها و بعضي از كارگزاران و اجزاي جمهوري اسلامي نيز به دلايل گوناگون از جمله فراموش كردن آرمانهاي انقلاب در اين دام گرفتار آمدهاند.
رفتار و اقدامات تاسف بار و غمانگيز برخي افراد دورمانده از حقيقت انساني خويش و بيگانه شده با آرمانهاي انقلاب، هيچ سنخيتي با جهتگيريهاي اصيل انقلاب اسلامي ندارد اما بيترديد ملت رشيد و خبير ايران همچنان به حركت صعودي خود به سمت مطلوب و اهداف بلند انساني استمرار ميبخشد و از وراي حوادث و جريانات تلخ، دستاورد شيرين پايداري خود را ميچيند.
ملت بزرگ و تاريخ ساز ايران، پيشاپيش همه ملتهاي عالم، امروز آگاهتر و مصممتر از هر زمان ديگري، خواهان استمرار خط توحيد و عدالت، مهرباني، پاكي، عزت و مردم مداري است و قاطعانه در برابر هرگونه تلاش مذبوحانه اغيار براي خارج كردن قطار انقلاب از ريل اصلي آن خواهد ايستاد.
روند حركت پرشتاب ملت ايران و جامعه بشري، حاكي از تلاشي مجاهدتآميز براي تحقق توحيد، عدالت، عشق و آزادي در سرتاسر جهان است. ارادهها معطوف به همدلي، وحدت و تلاش جمعي است و افق نگاهها در سپيده دم به سوي طلوع خورشيد حياتآفرين انسان كامل و گرمي بهار انساني دوخته شده است.
ياد و خاطره امام، شهيدان، جانبازان، آزادگان و همه فداكاريهاي ملت عزيز و عزتآفرين ايران هميشه سرفراز و همه مجاهدان راه ارزشهاي الهي و انساني را گرامي ميداريم و همصدا با تمامي دلباختگان و عدالتخواهان عالم و با تلاشي خستگيناپذير، اميدي روز افزون و ايماني راسخ به تحقق اراده الهي در استقرار حيات طيبه در زمين و وراثت مستضعفين، آمدن بهار را به انسانهاي چشم انتظار نويد ميدهيم.
ماه كنعاني من مسنـد مصر آن تو شد / وقت آنست كه بدرود كني زندان را
افزودن نظر جدید