- کد مطلب : 7946 |
- تاریخ انتشار : 3 خرداد, 1394 - 09:03 |
- ارسال با پست الکترونیکی
توفیقی: مدیران دولت احمدینژاد باید پاسخگو باشند/صدای دانشگاه و چند صدایی در آن را خاموش کردند/برایم تخلفها در وزارت علوم غیرقابل باور است
به گزارش امید،متن این گفتوگو به شرح زیر است:
شما در دوره اصلاحات وزیر علوم بودید، به عنوان یک استاد دانشگاه بفرماییدوضعیت آموزش عالی در کشور طی چند دهه گذشته چگونه بوده است؟ مهمترین دستاورد اصلاحات در آموزش عالی چه بود؟
به عقیده بسیاری از همکاران من در دوره ۸ ساله اصلاحات؛ چه در زمان دکتر معین و چه در زمان بنده، تحول گستردهای در حوزه آموزش عالی رخ داد که محصول اجرای سیاستهای کلی برنامه سوم و چهارم توسعه کشور در دولت هفتم و هشتم بود. از جمله مهمترین بحثها تلاش برای به روز کردن این وزارتخانه و تبدیل وزارت فرهنگ و آموزش عالی به وزارت علوم تحقیقات و فناوری است. هدف اصلی از ایجاد چنین تغییراتی پدید آوردن یکپارچگی در مسائل آموزشی و تحقیقاتی کشور بود. در دوره اصلاحات مسائل مربوط به تجاری سازی پژوهش که امروز یکی از نقاط قوت کشور و سیاستهای است که همه به دنبال آن هستند در برنامه چهارم توسعه تحت عنوان اقتصاد دانش بنیان و تجاری سازی نتایج پژوهشی درج شد و متعاقب آن بحث دانشگاههای کارآفرینی مطرح شد؛ پارکها و مسائل رشد حاصل سیاستهای وزارت علوم در دوره اصلاحات است. شاید یکی از مهمترین دستاوردها این بود که اعلام کردیم پارکها و مراکز رشد طبق قوانین مناطق آزاد اداره شوند. از دیگر بحثهای مطرح شده افزایش اختیارات هیات امنای دانشگاهها بر اساس بند ۴۹ قانون چهارم توسعه بود. بر این اساس دانشگاهها از کلیه قوانین کشور مستثنی شدند و صرفا با مصوبات هیات امنای دانشگاهها اداره میشدند. به تنظر من انتخابی شدن روسای دانشگاهها در دوره اصلاحات نقطه عطفی در مشارکت دانشگاهیان در تصمیم گیریها بود. شاید بتوانم بگویم یکی از بهترین تجربههای ما در انتخاب روسای دانشگاهها همین مسئله انتخابی بودن آنها بود. در فضای دانشجویی، هیچ دورانی به مانند دوران اصلاحات فضای باز و پر امید در میان دانشجویان شکل نگرفته بود. به واقع چند صدایی در فعالیتهای دانشجویی و داشگاهی پایه گذاری شد هر چند دیری نپایید که در دوران دولت پس از اصلاحات ما شاهد خاموش شدن صدای دانشگاه و چند صدایی در آن بودن بودیم. در دوران اصلاحات تشکلهای متعدد دانشجویی هم به لحاظ کمیت و هم به لحاظ کیفیت شکل گرفتند و بسیار حمایت شدند. به طور کل ما دانشگاه را جایی برای آزاد اندیشی و تضارب میان آراء و افکار در نظر گرفته بودیم.
از سال ۸۴ به بعد چه تحولی در وزارت علوم و دانشگاهها پدید آمد. چرا آن انتظاراتی که طبق برنامه توسعه انتظار داشتیم محقق نشد؟
وقتی وزارت علوم را تحویل دادیم؛ درخشانترین دوران آموزش عالی کشور شکل گرفته بود. دانشگاهها از استقلال کافی برای امور خودشان برخوردار بودند. اما این مسائل به دلیل تغییر نگاه مدیران همگی به محاق رفت. یعنی فضای علمی که در مدیریت دانشگاهی کشور به فضای سیاسی و سلیقهای بدل شد.
مسئله جذب هیئت علمی در دوران پس از اصلاحات و دانشجویان بورسیه امروز حاشیه گریبانگیر دولت یازدهم است؟
مسئله دانشجویان بورسیه؛ و جذب هیات علمی در دوران اصلاحات به روش اطمینان بخشی صورت میگرفت. به هر حال مدیران ما از فضای سیاسی دور بودند اما نگرش مدیران دولت نهم و دهم به حوزه آموزش عالی سیاسی و سلیقهای بود. همین دیدگاه غیر علمی، حاشیههای بورسیه و جذب هیات علمی ناکارآمد را پدید آورد. که امروز آثار آن را میبینیم. به هرحال نوع نگرش مدیران باعث شد تا این اتفاقات ناگوار در محیط علمی کشور رخ دهد.
و البته اختلاس در وزارت علوم؟!
برایم بحثها بورسیهها و تخلف در وزارت علوم که مکانی دانش بنیان است هنوز هم غیر قابل باور است. متاسفانه در کشور ما مسئولیتها سلیقهای است و افراد جدا از آنکه مسئولیتهایشان باید در چارچوب برنامه توسعه باشد بر اساس سلیقه شخصی اقدام میکنند.
در ۸ سال گذشته توسعه کمی دانشگاهها زیاد بود؟
در ۸ سال گذشته ما شاهد رشد کمی فوق العادهای در افزایش تعداد دانشجو و دانشگاه بودیم که هم غیر منطقی و خلاف برنامههای توسعه پیش بینی شده برای کشور بود. عامل بسیاری از بیکاریهای فارغ التحصیلان همین سطحی نگریستن به مدیریت علمی در ۸ سال گذشته بود.
امروز شرایط چگونه است؟
هنوز تا بازگشت به فضای عادی و علمی فاصله داریم. با محدودیتهای که برای تشکلهای دانشجویی فراهم شد، فضای دانشگاه در واقع کسل کننده و غیر شاد بود. قطعا همه مواردی که از جذب هیئت علمی گرفته تا مواردی مانند بورسیهها تا محدودیت تشکلهای دانشجویی را باید مدیران دولت نهم و دهم پاسخگو باشند. امروز ما باید دانشگاه را غیر سیاسی و جدا از سلیقههای شخصی اداره کنیم. برنامه توسعه کشور بهترین راهکار را برای ما مشخص کرده است
افزودن نظر جدید