- کد مطلب : 22533 |
- تاریخ انتشار : 23 فروردین, 1399 - 20:43 |
- ارسال با پست الکترونیکی
جامه مندرس سیاست
به گزارش امیدنامه ، در بخشهایی از سرمقاله روزنامه شرق میخوانیم: «دولت دوازدهم تجربههای تلخی را پشت سر میگذارد؛ تجربههایی که دولتهای پیشین با آن روبهرو نبودهاند. تقدیر چنین حکم کرده که خطاهای انباشتهشده پیشینیان هم گریبان دولت روحانی را بگیرد. وقایع و حوادث، از دی ۹۶ تاکنون، چنان زنجیروار حادث شده که مجال نگاه به گذشته و جبران خطاها را نمیدهد. اگر رؤسای جمهور پیشین در مواجهه با نهادهای رسمی و جریانهای سیاسی و قدرتهای موازی دچار تلاطمهای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی میشدند، این بار حتی نهادهای رسمی به کمک دولت روحانی آمدند تا آن را از وضعیتهای توفانی و بحرانی همچون سیل، زلزله، اعتراضات دی ۹۶ و آبان ۹۸ رها کنند؛ اینک که دیگر شرایط اظهر من الشمس است. از این رو آن تضادهایی که دولتهای پیشین با نهادهای رسمی داشتند، به ظاهر رخت بربسته و دولت روحانی هم وابستگیاش به دولت بماهو دولت و نهادهای رسمی بیش از پیش شده است ... وضعیت کنونی ... مطلوب هیچکس نیست اما نباید نادیده انگاشت حوادث پیدرپی که برشمردیم و ناکامیهای دولت روحانی در تحقق برنامههایش که مبتنی بر آشتی ملی و جناحهای سیاسی و مدارای جهانی بود، ضربات سنگینی به لحاظ اقتصادی و سیاسی بر دولت او و جامعه وارد کرد. اگرچه جامعه در سیطره ویروس کرونا روزهای تلخی را سپری میکند، مخالفان و رقبای دولت روحانی خرسندند و در کمین نشستهاند؛ در کمین روزهای بهتر و شرایط عادی. آنان میدانند بالاخره هر بیماری را بهبودی است و دوره نقاهتی. دولت روحانی اگر از این ویروس کرونا جان سالم به در برد، مستلزم گذراندن یک دوره نقاهت است که مصادف است با پایان دولت دوازدهم. دولت روحانی وارث خرابیهای بسیاری بود اما ارثیه بهجامانده از آن، جامعه بیسیاست و سیاست بدون جامعه است. جامعه بیسیاست، نابینا و سیاست بیجامعه تهی از معناست و به کار هیچ دولتی نمیآید.
اگر سیاست را تدبیر قدرت بگیریم و قدرت را آنگونه که فوکو میفهمد، هدایت رفتارها و اثرگذاری بر اعمال مردم و هنر واداشتن دیگران به انجام کارها تعبیر کنیم، رابطه سیاست با جامعه، اگر نگوییم ناممکن، بسیار دشوار است. وضعیتی که مخالفان و رقبای روحانی تمایل به تأمل در آن ندارند. شاهد این مدعا، رقابت جناحهای سیاسی برای تصاحب صندلی ریاست مجلس است؛ رقابتی آشکار در سیطره بیماری فراگیر کرونا. مسئله اینجاست که مخالفان یا رقبای روحانی که در انتخابات مجلس یازدهم به پیروزی رسیدهاند، کدامیک از طبقات اجتماعی را نمایندگی میکنند. اینک سخنگفتن از آرای پایین این نمایندگان، بیش از طعنه و کنایه سیاسی، واقعیت پیش رو را آشکار میکند. این نمایندگان در ستیزهای طبقاتی چه نقشی را ایفا خواهند کرد و نمایندگان چه طبقهای خواهند بود؟ آن هم جامعهای که با سیاست وداع کرده و عطایش را به لقایش بخشیده است. سیاست داخلی ایران در آینده چه اسلوبی خواهد داشت؟ برخی از نمایندگان مجلس یازدهم، پیش از این، نامزد ریاستجمهوری بودهاند و هنوز این سودا را در سر میپرورانند که مستقیم یا غیر مستقیم در مهمترین جایگاه اجرائی کشور نقشآفرینی کنند.
پرسش اساسی اینجاست که با چه اسلوبی؟»
افزودن نظر جدید