دولت بهره اساسی را از ائتلاف برد

ائتلافی که در انتخابات دهمین دوره مجلس شورای اسلامی بین اصلاح‌طلبان و اصولگرایان معتدل و به عبارتی حامیان دولت شکل گرفت، اصول و قواعد خاصی نداشت. ازاین‌رو شاید نقش‌آفرینی افرادی که در چارچوب این ائتلاف رأی آوردند، در نخستین گام مجلس دهم که انتخاب رییس مجلس بود، به‌گونه‌ای خارج از انتظار بود به‌طوری‌که شاید انتظار می‌رفت هر چند که قواعد و قانونی برای تعهد وجود ندارد اما افرادی که در لیست امید رأی آورده‌اند، پایبندی به اهداف این ائتلاف داشته و همبستگی بیشتری در کارهای جمعی داشته باشند. حسین کمالی، یکی از اعضای شورای‌عالی سیاست‌گذاری اصلاح‌طلبان و وزیر کار دولت سازندگی، معتقد است که ائتلاف شکل گرفته در نهایت هر نتیجه‌ای که داشت به نفع دولت بوده است چراکه هم حامیان‌شان به مجلس راه یافته‌اند و هم اینکه جمع زیادی از اصلاح‌طلبان که در سیاست‌ها حامی دولت هستند، به مجلس راه یافته‌اند. ازاین‌رو این انتخابات و این ائتلاف بیش از آنکه برای اصلاح‌طلبان سودمند باشد برای دولت سودمند است.چگونگی این ائتلاف و ماجراهایی که در پشت پرده این ائتلاف صورت گرفت موضوع محوری این گفت وگو با حسین کمالی از اعضای کارگروه تعامل شورای عالی سیاست گذاری انتخاباتی اصلاح طلبان است که مشروح آن در پی می‌آید:

 

پرسش من اینست که ائتلاف‌ها در سایر کشورها چگونه شکل می‌گیرد و در مورد ائتلاف امید، سازوکار این ائتلاف چه‌طور و به پیشنهاد چه کسی یا گروهی شکل گرفت؟

لازم است توضیحی درباره ائتلاف‌ها بدهم. ائتلاف به هر شکل و صورتی می‌تواند باشد و به هر قاعده سیاسی و غیرسیاسی قابل شکل‌گیری است و می‌تواند هر حرکتی را در بر بگیرد. آنچه درباره ائتلاف‌ها و به‌ویژه ائتلاف اصلاح‌طلبان با حامیان دولت موسوم به امید بحث می‌شود، به انتخابات اسفند سال گذشته برمی‌گردد. اینکه این ائتلاف چه وجهی داشته نیز به گفت‌وگوهای اولیه برمی‌گردد. در ارتباط با این بحث حزب اعتدال و توسعه به‌عنوان کسانی که تا حدودی عنوان حامیان دولت را به خود اختصاص داده بودند و جمعی از اعضای آنها عضودولت بودند، براساس توصیه آقای خاتمی در مجموعه حرکت اصلاح‌طلبان جا پیدا کردند. به این معنا که ما مطلبی برای ایجاد توافق بین شورای راهبردی، شورای هماهنگی جبهه اصلاحات و مجموعه همکاران آقای دکتر عارف تهیه کردیم. ازاین‌رو ایشان هم توصیه کرده بودند که چند گروه دیگر به آن اضافه شوند ازجمله آن دبیرکل حزب ندای ایرانیان همچنین حزب اعتدال و توسعه. بر این اساس حزب اعتدال هم به مجموعه مذاکرات دعوت شد اما بعد از چند جلسه، نماینده این حزب دیگر در جلسات شرکت نکرد ولی در مراحل بعد، مذاکرات خود را با کارگروه تعامل شورای عالی سیاست‌گذاری شروع کردند.

 

هدف از این ائتلاف چه بود؟

هدفی که اصلاح‌طلبان در نظر گرفته بودند، برد 100در صدی در تمام مراحل نبود بلکه این بود که کسانی که دارای افکار تند سیاسی هستند و جامعه را متشنج می‌کنند، به مجلس راه پیدا نکنند. در حقیقت دستاوردهای دیگری هم که در کنار این نتیجه خوب حاصل می‌شد، هدف اصلی جایگزینی عناصر معتدل و منطقی به‌جای عناصر تندرو بود که تا حدود زیادی هم محقق شد. یعنی اصلاح‌طلبان توانستند تعدادکسانی را که در جامعه تشنج ایجاد می‌کردند در مجلس شورای اسلامی به حداقل برسانند. این یک پیروزی و دستاورد بزرگ بود. نکته دیگر اینکه اصلاح‌طلبان مدت‌ها تفاوت نظراتی داشتند که براساس آن شورای‌عالی سیاست‌گذاری به‌وجود آمد و باعث شد نوعی همدلی شکل بگیرد که قبل از آن هم سابقه نداشت. جریان مقابل همیشه به شیوه‌های مختلف از روش ایجاد تفرقه بین اصلاح‌طلبان استفاده می‌کرد و سعی می‌کردند که با اختلاف ایجاد کردن، وحدت خود را بیشتر کنند. در این دوره هم تلاش زیادی شد که بین اصلاح‌طلبان تفرقه ایجاد شود، از صداوسیما گرفته تا برخی رسانه‌های مکتوب در این راستا تلاش کردند اما ناموفق بودند چون مجموعه اصلاح‌طلبان به هوشیاری رسیده و می‌دانستند که در این وضع نباید اتحادشان بهم بخورد و این دستاورد مهم دیگری بود که در این بخش حاصل شد. دستاورد سوم هم این بود که اصلاح‌طلبان از درگیری‌های لفظی و حاشیه‌ای رها شدند و به سمت انتخابات براساس برنامه رفتند. اصلاح‌طلبان سیاست خود را برای انتخابات ارایه و اعلام کردند که ما در طول انتخابات از این روش‌ها استفاده می‌کنیم و حاضر نیستیم به هر قیمتی کاندیداهای خود را به مجلس بفرستیم. این خط و مشی واضح و روشنی بود که در سیاست‌گذاری و برنامه‌ریزی‌ها تصویب شده بود. این نخستین بار بود که انتخابات براساس برنامه برگزار می‌شد. یک طیف سیاسی در کشور این پیام را می‌داد که اگر ما در اکثریت قرار بگیریم طبیعتا به این وعده‌های اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی عمل خواهیم کرد. یعنی با مردم براساس برنامه‌ها گفت‌وگو کردند و نه اینکه به مردم بگویند که به‌خاطر مدرک تحصیلی، شغل، قیافه و سابقه ما، به ما رأی دهید. درست است که لیست امید به نوعی در اکثریت قرار گرفت ولی این لیست ترکیبی از اصلاح‌طلبان و حامیان دولت بود.

 

اگر این ائتلاف شکل نمی‌گرفت چه می‌شد؟ چون نهایتا ممکن بود که دو لیست ارایه شود و در این شرایط یعنی اصلاح‌طلبان رأی نمی‌آوردند؟

اتفاقا با این شرایط چند لیست هم ارایه شد. اصولگرایان و اصلاح‌طلبان هر کدام لیست خود را ارایه دادند و گروه میانه‌رو مثل آقای مطهری هم لیست خود را ارایه داد. یعنی ایشان باتوجه به اینکه در لیست اصلاح‌طلبان بودند، باز هم یک لیست مستقلی ارایه دادند و جمع زیادی از اصولگرایان در لیست‌شان بودند. اینکه برخی می‌گویند که اگر ائتلاف صورت نمی‌گرفت، اصلاح‌طلبان برنده نمی‌شدند، اشتباه است چون باوجود اینکه اصلاح‌طلبان گروهی از میانه‌روها را در لیست خود قرار دادند، همچنان آنها سعی کردند که لیست مستقلی ارایه دهند و دادند. کسانی هم که لیست مستقل دادند، نشان دادند که باور نداشتند اصلاح‌طلبان موقعیت برتر را دارند، در حالی که ما می‌دانستیم که موقعیت برتر را داریم. من با یکی از مقامات سیاسی در آن زمان صحبت کرده و اشاره کردم که حتی اگر چند لیست پی‌درپی از اصلاح‌طلبان ردصلاحیت شوند، باز هم مردم به اصلاح‌طلبان رأی می‌دهند. ایشان پرسید چه‌طور این تصور را دارید؟ و من گفتم که رأی مردم به مجموعه اصلاح‌طلبان است. یعنی موقعیت اصلاح‌طلبان در شرایطی بود که هر کسی را در لیست می‌گذاشتند، مردم به آنها رأی می‌دادند چون مردم تصمیم گرفته بودند که تغییری ایجاد کنند و لیستی هم که درتهران کامل رأی آورد، می‌بینید که باوجود اینکه افراد خوبی در لیست هستند اما شاید به دلیل موقعیت اجتماعی که ناظر بر فعالیت‌شان بوده، ناشناخته بودند اما مردم به همان ناشناخته‌ها هم رأی دادند. در حقیقت به آنچه اصلاح‌طلبان می‌گفتند، اعتماد کردند. بنابراین من فکر می‌کنم که این‌طور نیست که اگر این ائتلاف شکل نمی‌گرفت، اصلاح‌طلبان به پیروزی نمی‌رسیدند چراکه دیدیم که برخی لیست مستقل هم دادند اما هیچ‌کدام از افراد لیست‌شان رأی نیاوردند ولی نام آنها به‌خاطر قرار گرفتن در لیست اصلاح‌طلبان رأی آورد.

 

بنابراین اگر ائتلاف هم صورت نمی‌گرفت، باز اصلاح‌طلبان رأی می‌آوردند.

در آن مقطع بله. این یک قاعده نیست ولی در مقطع زمانی مذکور وضعیت جامعه طوری بود که هر کسی که در لیست اصلاح‌طلبان بود، مردم به آن روی می‌آوردند. بنابراین کسانی که فکر می‌کنند که اگر ائتلاف نمی‌شد ما موفق نمی‌شدیم، اشتباه فکر نمی‌کنند. اما در مجموعه کل کشور، مجموعه حامیان دولت در انتخابات کنار اصلاح‌طلبان حرکت کردند اما در نقاطی کاندیدای خود را داشتند چون ما در بعضی بخش‌ها نتوانستیم با آنها به توافق برسیم و در نتیجه آنها در بعضی شهرها کاندیدای خود را داشتند و ما هم کاندیدای خود را داشتیم. در اکثر این موارد هم کاندیداهای ما بودند که رأی آوردند. منتها نوعی همکاری در استان‌ها هم وجود داشت. در مجموعه‌ای یک ائتلافی صورت گرفت که می‌توانست در بعضی بخش‌ها کامل نباشد و می‌توانست ائتلافی باشد که در مرکز باشد و در شهرستان نباشد اما به هر روی نتیجه را دیدیدم.

 

برخی بر این باورند که این ائتلاف شکننده بوده و نمودش هم انتخاب ریاست مجلس بود، این‌طور است؟

دقیقا هم مشکل از اینجا شروع شد که وقتی از دوستان اعتدال و توسعه می‌پرسیدیم آنها می‌گفتند که این ائتلاف در تمام دوران مجلس است و این ائتلافی نیست که تا دم در مجلس باشد. از اینجا اشکال وارد می‌شود که اگر این ائتلاف صورت گرفته و گفت‌وگو کرده‌ایم، چرا این‌طور شد. چون آنها بارها در نشست‌های گروه تعامل گفتند که ما باید همکاری‌ها و تعاملات‌مان را ادامه بدهیم ادامه‌دار باشد. بنابراین اشکال از اینجا بروز می‌کند که اگر قرار است که ادامه پیدا کند، نباید در یک جایی رفتار متعارض دیده شود. البته شاید ایراداتی در عملکرد شورای‌عالی سیاست‌گذاری یا اصلاح‌طلبان وجود داشته باشد و شاید برخی مواقع باید به حقوق اقلیت که حامیان دولت بودند، توجه بیشتری می‌شد. اما به هر حال باید در همان مجموعه قرار گرفته و با هم تصمیم می‌گرفتند. حرکت‌های غیرشفاف و دوگانه در یک مجموعه سیاسی، زیبنده یک جامعه رشدیافته نیست. باید اساس کار این باشد که آنچه را که می‌گوییم با آنچه که فکر و عمل می‌کنیم یکی باشد. این را قرآن کریم هم تاکید کرده است. البته من نمی‌خواهم همه تقصیرها را متوجه گروه خاصی کنم اما اگر ائتلافی صورت می‌گیرد، در ابتدای کار قبل از اینکه بخواهیم به پیروزی مقطعی فکر کنیم باید ابعاد، زمان و میزان ائتلاف مشخص شود. در گفت‌وگوی اولیه من نبودم اما در گفت‌وگوهای مرحله دوم من جزو مجموعه‌ای بودم که وارد مذاکره شدند و بیشتر مسایل و اختلاف دیدگاه‌ها باز شد. در یک مقطعی شاید فکر می‌کردیم که باید از این مرحله بدون اینکه ابعاد کار مشخص شود گذر کرد اما در مرحله دوم موضوع به این سادگی نبود.

 

باتوجه به این صحبت‌ها، قطعا اصلاح‌طلبان پیش‌بینی نمی‌کردند که کسانی که از لیست‌شان رأی آوردند، در مجلس به گونه دیگری عمل کنند. به‌عنوان مثال اینکه در انتخابات ریاست مجلس به آقای لاریجانی رأی دهند.

بله. آنچه گفت‌وگو شده این بود که این مجموعه کارشان را ادامه خواهند داد. بنابراین ما تصوری غیر از این نداشتیم که حامیان دولت در کنار اصلاح‌طلبان حرکت خواهند کرد. آنچه که بحث شده بود این بود که ما باید کار را با هم ادامه دهیم.

 

در نهایت این ائتلاف به نفع حامیان دولت شد چون آنها با لیست اصلاح‌طلبان به مجلس راه یافتند.

کلا دولت بهره‌مند اصلی این صحنه است و دلیلش هم این است که دولت از حمایت اصلاح‌طلبان در انتخابات 92 استفاده کرد. اصلاح‌طلبان در دولت نقش آنچنانی هم نگرفتند. در انتخابات مجلس هم اصلاح‌طلبان سعی کردند که مجلسی را روی کار بیاروندکه کمک‌کننده دولت باشد تا از فشارها رها شود. یعنی در این مرحله هم باز اصلاح‌طلبان سعی کردند که دولت را در شرایط بهتری قرار دهند. گرچه برخی حامیان دولت این مساله را در نظر نگرفتند و با کسانی که به آنها کمک می‌کردند رفتار نامناسب سیاسی داشتند.

 

بعضا شنیده می‌شد، به‌دلیل ردصلاحیت گسترده اصلاح‌طلبان، آنها برای پر کردن لیست‌های‌شان از حامیان دولت یا اصولگرایان معتدل استفاده کردند. این را می‌پذیرید.

خیر. حداقل از حزب ما 10 نفر نامزد انتخابات در شهر تهران بودند که جمعی از آنها سابقه نمایندگی و معاونت وزارت داشتند اما این افراد را حذف کردند و از حامیان دولت و اصولگرایان معتدل استفاده کردند تا این ائتلاف شکل بگیرد. افراد زیادی در لیست می‌توانستند قرار بگیرند که در مجلس شاهد رفتارهای متناقض آنان نباشیم ولی برای اینکه ائتلاف شکل بگیرد، این کار را کردند. شاید این را بتوان درباره برخی انتخابات دیگر مطرح کرد اما درباره این انتخابات و به‌ویژه در شهر تهران، اصلا این نظریه تایید نمی‌شود.

 

آینده این ائتلاف چه خواهد شد؟

باید مقداری زمان بگذرد.

 

افزودن نظر جدید