رسم گفت‌وگو

احمد مازني در اعتماد نوشت:به طور كلي براي حل اختلافات و تنازعات در سطوح گوناگون روش‌هاي مختلفي وجود دارد يكي از اين روش‌ها روش جنگ است؛ استفاده از ابزار نظامي و نبرد مسلحانه كه درطول تاريخ از اين روش بسيار استفاده شده و خاطرات تلخ و شيرين از جنگ‌هاي تاريخ بشر به‌جا مانده است و ...

امروز هم اين روش به اشكال گوناگون دنبال مي‌شود، چه در شكل تحميل هژموني قدرت سلطه‌گران بين‌المللي و مزدوران منطقه‌اي آنها در مناطق مختلف ازجمله در خاورميانه و چه درصورت و شكل مقاوت كه در دفاع مقدس شاهد بوديم و سال‌هاست كه در خاورميانه شاهد آن هستيم.

با اين همه، راه و روش ديگري نيز براي حل منازعات وجود دارد و اين روش ديگر، راه و رسم گفت‌وگوست. ما معتقديم تا زماني كه انسان‌ها مي‌توانند با زبان با يكديگر تعامل و ارتباط داشته باشند، نبايد با اسلحه با يكديگر ارتباط برقرار كنند و تا زماني كه مي‌توانند از ابزار فرهنگي براي حل اختلافات‌شان استفاده كنند، نبايد از ابزار استفاده كنند. آنجا كه قلم مي‌تواند عامل ارتباط بين انسان‌ها باشد، نبايد از تفنگ استفاده كرد. استفاده از تفنگ در ضرورت‌ها و در مقام دفاع از ارزش‌هاي انساني ازجمله هويت، فرهنگ، خاك، دين و وطن جايز است اما تا زماني كه اين امكان وجود دارد كه با زبان شعر با يكديگر گفت‌وگو كنيم و با زبان داستان و رمان با هم تعامل كنيم، نبايد از ابزار ديگر استفاده كنيم.

نكته ديگر اين است كه اگر روش گفت‌وگو را براي حل منازعات به‌كار بگيريم، گام نخست را برداشته‌ايم و در گام دوم همواره با اين سوال مواجه مي‌شويم كه در چه موضوعاتي ورود كنيم؟ حال آنكه تجربه بنده مي‌گويد ورود به تعامل و گفت‌وگو بايد برپايه مفاهمات و مشتركات باشد. ما نيز مشتركاتي فراوان ازجمله قانون اساسي، انديشه امام(ره) و سياست‌هاي ابلاغي مقام معظم رهبري داريم و پافشاري بر اين مشتركات، مي‌تواند راهگشاي مشكلات باشد تا بتوانيم گرد يك ميز نشسته و چهره‌به‌چهره با يكديگر گفت‌وگو كنيم.

امروز كدام ايراني است كه نداند ما با مشكلات و بحران اساسي در حوزه آب و محيط زيست روبه‌رو هستيم، اما آيا اين درست است كه همه‌باهم، همچون يك كنسرت، آواز بحران آب سردهيم اما دركنار هم براي حل مشكل گام برنداريم؟! آيا اين درست است كه صرفا مشكلات جوانان اعم از اشتغال و مسائل معيشتي را بيان كنيم؟! شخصا معتقدم علت اصلي عدم رفع اين مشكلات ناهماهنگي شخصيت‌هاي تاثيرگذار در نظام اجرايي است. شخصيت‌هاي حقوقي همچون مجلس، دولت، قوه قضاييه، مجمع تشخيص مصلحت نظام، مجلس خبرگان، شوراي نگهبان، شوراي عالي امنيت ملي، شوراي عالي انقلاب فرهنگي، نيروهاي مسلح و... بايد همساز شده و هيچ‌كدام نبايد ساز ناكوك بزند. البته بايد در جلسات درباره همه جزييات بحث كنيم اما خروجي بايد هماهنگ و يكپارچه باشد و محور اين هماهنگي نيز قاعدتا بايد مقام معظم رهبري باشند. همچنين شخصيت‌هاي حقيقي نيز در اين حوزه كارسازند؛ ازجمله شخصيت‌هايي همچون امام خميني(ره)، شهيد بهشتي، شهيدمطهري، شهداي دفاع مقدس و ديگر بزرگاني كه البته امروز در كنار ما نيستند اما آرا و انديشه‌هاي‌شان هست و مي‌تواند منشأ اثر باشد. علاوه بر آن، شخصيت‌هاي حقيقي ديگري نيز هستند كه هم‌اكنون نيز درميان ما هستند اما كمتر از ظرفيت‌شان استفاده مي‌كنيم كه مي‌توانيم با استفاده از اين ظرفيت‌ها به‌سمت كامروايي پيش‌‌ رويم.

برچسب‌ها :

افزودن نظر جدید