- کد مطلب : 12318 |
- تاریخ انتشار : 18 آبان, 1395 - 13:56 |
- ارسال با پست الکترونیکی
رضا رفیع:طنز در تلویزیون مانند راه رفتن روی لبه تیغ است
به گزارش امیدنامه به نقل از ایسنا، کارگاه «طنز در مطبوعات» با حضور رضا رفیع طنزپرداز و مجری برنامه «قندپهلو» امروز ۱۸ آبانماه در بیست و دومین نمایشگاه مطبوعات برگزار شد.
در این کارگاه رفیع با بیان اینکه لحظه به لحظه زندگی همه ما ایرانیها آمیخته با طنز است، گفت: یکی از شگردهای طنزپردازی این است که طنزپرداز اول یک سوزن به خودش بزند بعد به دیگران. کسی که در گوشهای بنشیند و درباره دیگران طنز بگوید موفق نخواهد بود. اما طنزپردازی که خودش را هم نقد کند میتواند دیگران را هم به انصاف نقد کند.
به گزارش ایسنا، این مجری و طنزپرداز دربارهی آغاز طنز در مطبوعات اظهار کرد: موضوع طنز در مطبوعات معمولا از زمان مشروطه و به توپ بستن مجلس توسط محمدعلی شاه مطرح میشود؛ البته آن زمان واقعا مجلس را به توپ بستند ولی در حال حاضر ممکن است با یک مقاله طنز نقادانه هم مجلس را به توپ بست. به هر حال طنز مطبوعاتی معاصر را از زمان مشروطه ریشهیابی میکنند.
رفیع خاطرنشان کرد: یکی از نمادهای طنز مطبوعاتی که در زمان خودش بسیار شهره بود و ۵۰ سال منتشر شد و البته با توقیفهای چند باره هم مواجه بود مجله توقیف بود که در رژیم گذشته منتشر میشد. این مجله دستِ بازی در انتشار سوژهها داشت و بسیار به خط قرمزهای سیاسی نزدیک میشد که این جسارتها بالاخره منجر به توقیف «توقیف» شد. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی برای مدتی به شدت آزادی بیان زیاد شد و از آنجا که نهادهای قانونی هنوز به صورت کامل شکل نگرفته بودند، حدود هشت ماه آزادی بیان زیاد شد و آن دوره به وفور طنز معروف است.
او پایان آزادی بیان و وفور طنز پس از پیروزی انقلاب اسلامی را شهریور ۵۸ اعلام کرد و گفت: شهریور ۵۸ قانون مطبوعات شکل گرفت و این نشریات محدود شدند. به دنبال آن طنز در مطبوعات در برخی از روزنامهها ادامه داشت ولی نه به آن زبان تند سیاسی. ادامه این روند تا دی ماه سال ۶۳ بود که مرحوم کیومرث صابری ستون «دو کلمه حرف حساب» را آغاز کرد و ما شاهد یک طنز متفاوت بعد از انقلاب بودیم که مختصات خاص خودش را داشت و زمینهساز مجله طنز «گلآقا» شد.
مجری برنامه «قندپهلو» در ادامه مطلب بالا یادآور شد: مرحوم صابری در طنز بعد از انقلاب با توجه به ارزشهایی که وجود داشت دو عنصر مهم را برای کارهایش در نظر گرفت. اول اینکه طنز خود را بر اساس نثر ادبی به معنای هم رعایت ادب و هم ادبیات مینوشت و عنصر دوم رعایت نجابت و انصاف بود که همیشه در طنزهایش این دو عنصر را رعایت میکرد. احترام به ارزشهای مردم و اذهان عمومی باعث شد که هیچگاه هیچ فرقه یا قومیتی علیه طنزهای او اعتراض نکنند یا حداقل من ندیدم.
رفیع با بیان اینکه مرحوم کیومرث صابری تلاش میکرد تا از بالا به جریانهای سیاسی و اجتماعی جامعه نگاه کند، اظهار کرد: طنزپرداز باید بتواند به تمام اتفاقات سیاسی و اجتماعی جامعه خودش مشرف باشد تا بتواند از بالا به این اتفاقات نگاه کند. مرحوم صابری نیز به جبههگیریهای روزنامههای مختلف آگاهی داشت و با توجه به شناخت خوبی که از اتفاقات سیاسی و اجتماعی جامعه داشت به ما یاد داد تا پخته به اخبار نگاه کنیم و طنزمان را سوار بر جهتگیری روزنامهای نکنیم.
او ادامه داد: این روند ادامه داشت و افراد بسیاری هم همزمان در روزنامههای مختلف ستونهای طنزی داشتند که گاهی زبانشان به «گلآقا» نزدیک و برخی هم دور بود. در دهه ۷۰ مجله «گلآقا» شکل گرفت و به دوره ریاست جمهوری آقای خاتمی هم رسید و با توجه به شعارهای توسعه فضای سیاسی و فرهنگی، فضای مطبوعات و طنز در آن دوره باز شد و بعضا طنزها خیلی صریح شده بود.
او با بیان اینکه جسارت و درشتگوییهایی که در طنز آن دوره رواج پیدا کرده بود باعث شد تا از طنز اصلی و فرهیخته فاصله بگیرد، گفت: این در حالی است که طنزپردازی زنده است که از عنصر صراحت در طنز خود استفاده نکند؛ چرا طنز حافظ هنوز زنده و فراتر از زمان است؟ یا چرا هنوز از طنزهای عبید زاکانی در موقعیتهای مختلف سیاسی یا اجتماعی استفاده میشود؟ چون آنها رندانه طنزپردازی میکردند و فراتر از زمان خودشان بودند.
رفیع در ادامه مطلب بالا با بیان اینکه مصداقها عوض میشود اما نگاهها ثابت میماند، گفت: به همین خاطر است که هنوز برای توصیف برخی مسائل سیاسی یا اجتماعی از اشعار حافظ یا عبید زاکانی استفاده میشود.
این طنزپرداز در ادامه سخنانش به جریانات طنز در دهه ۷۰ اشاره و اظهار کرد: جریانات طنزی که در این دهه شکل گرفت و با توجه به زبان صریحی که به کار میبردند «گلآقا» احساس کرد که از غافله عقب مانده است. در دهه ۷۰ دو طنز به موازات هم حرکت میکردند یکی زبان گلآقا یعنی طنز با ادب و نجابت و یکی هم جریان طنزی بود که با زبانی صریح، سیاسیتر و جناحیتر عمل میکردند. این دو جریان دوشادوش همدیگر را همراهی میکردند و کاری هم به کار یکدیگر نداشتند تا بالاخره کار به اینجا رسید که تکثر مطبوعاتی خیلی هم خوب نیست و بهتر است چند نشریه برای مدتی استراحت کنند و در نتیجه در سالهای ۷۹ و ۸۰ شاهد افول در طنز بودیم که عوامل تعطیلی مجله «گلآقا» را نیز میتوان در این چند سال جویا شد.
رفیع ادامه داد: در نهایت در آبان ماه سال ۸۱ و در یک تصمیم ناگهانی و به ظاهر یک شبه مرحوم صابری تصمیم گرفت که «گلآقا» توقیفی موقت داشته باشد. از این جهت میگویم موقت چون در آخرین شماره این نشریه خود مرحوم صابری در کاریکاتور صفحه اول در پاسخ به پرسشی که نشریه تا کی تعطیل میماند، میگوید «اجالتا» و فکر میکنم از آنجا که برای تک تک کلماتی که به روی جلد مجله «گلآقا» کار میشد فکری وجود داشت، ایشان هم امید داشتند که روزی فضا آنقدر مناسب شود که «گلآقا» میتواند دوباره منتشر شود.
او در بخش دیگری از سخنانش فضای فعلی طنز در مطبوعات را خوب برشمرد و گفت: مسئولان باعث خوب بودن فضای طنز مطبوعات نشدند بلکه ورود تکنولوژیهای جدیدی در عرصه رسانهای باعث این فضای باز شده است. گذشت دورهای که طنز باید از کانالهایی میگذشت تا به چاپ برسد. الان با پیشرفت تکنولوژیهای ارتباطی شرایطی برای طنزنویسان فراهم شده که هرگز سابقه نداشته است.
وی ادامه داد: ما بیش از آنکه در این زمینه مدیون مسؤولان باشیم مدیون تکنولوژیهای غربی هستیم. امروز دیگر نمیتوانیم فضای مجازی را نادیده بگیریم و حتی مسؤولان هم در این فضا حضور دارند و تلویزیون از آن بهره میبرد.
رفیع با بیان اینکه هر تکنولوژی با فواید و نکات منفی همراه است، اظهار کرد: از طرفی هم ورود تکنولوژیهای ارتباطاتی در حوزه رسانه باعث شده است تا دیگر امکان انتقال تجربه از پیشکسوتان به نسلهای جدید وجود نداشته باشد و هر طنز یا کاریکاتوری به راحتی در فضای مجازی مطرح میشود و هیچ کسی هم نیست به آنها بگوید بعضی از این طنزها هتک حرمت یا هجو است.
این طنزپرداز با بیان اینکه ما در حال حاضر در زمینه طنز مطبوعاتی پیشرفت کردهایم، یادآور شد: بعد از گذر از دهه ۷۰ و صراحتهای آن دوره در طنزنویسی و برخوردهایی که در پایان صورت گرفت، ترسی در مدیران مطبوعاتی ایجاد شد که تا مدتها تبعات آن وجود داشت و تبعات آن برای طنزنویسانی باقی ماند که میخواستند با ادب و انصاف طنز بنویسند و نه صریحانه.
او با بیان اینکه در حال حاضر مدیران تحمل بیشتری پیدا کردهاند، گفت: با وجود همه خط قرمزهایی که بخشی از آنها زیادی و زاید است، چشمانداز خوبی برای طنز در مطبوعات میبینم؛ البته برخی از خط قرمزها هم مثل توجه به منافع ملی، حفظ حرمتها و ادب و رعایت احترام به اقوام و مذاهب باید حتما رعایت شوند. از طرفی هم خود طنزپردازان باید به فضای طنز کمک کنند. گاهی برخی از طنزپردازان شعری میگویند که در آن هجو وجود دارد و ممکن است به فضای طنزنویسی آسیب برساند.
مجری برنامه «قندپهلو» با بیان اینکه طنزپرداز باید بتواند از زبان حاکم در جامعه استفاده کند، یادآور شد: طنزپرداز باید از حوزههایی که میخواهد به آنها بپردازد، لایههای اجتماعی، سیاسی و فرهنگی جامعه آگاهی کامل داشته باشد.
رفیع با بیان اینکه طنز در تلویزیون مانند راه رفتن روی لبه تیغ است، گفت: اگر اصول و روشهای طنز در رسانه ملی را ندانیم و به زیرلایههای اجتماعی جامعه آگاهی نداشته باشیم ممکن است در کسری از ثانیه اتفاقی بیفتد که دیگر برنامه ادامه پیدا نکند. به میزان شناختهای طنزپرداز از لایههای اجتماعی و سیاسی، طنز موفقتری خواهد داشت. سوار شدن بر ذهن مردم شگردهایی میخواهد و به هر قیمتی نباید مردم را خنداند.
او در پایان سخنانش درباره تعصب در طنزپردازی گفت: طنزپرداز نباید تعصب داشته باشد و اصلا به طور کلی تعصب کار خوبی نیست، حتی تعصب به امر درست. تعصب زمانی خوب است که با عقلانیت همراه باشد. به عنوان مثال ما زمانی میگوییم تهاجم فرهنگی داریم که تولید فرهنگی نداریم.
افزودن نظر جدید