امید

به گزارش امید،در این یادداشت با عنوان "وقتي طنز برخي رسانه ها نيز تلخ مي شود!" آمده است:

در معاني طنز مي گويند «طنز، گفتاري شيرين است براي بيان هدفي تلخ»

آنچه طي دو سه روز اخير در بعضي از رسانه هاي به اصطلاح اصولگراي طيفي خاص در كشور اتفاق افتاد، به واقع نعل وارونه اي در طنز پردازي بود. سخناني با ژست خيرخواهانه!! غمناك كه اهداف شيريني را براي گروهي خاص در خود نهفته داشت.

واقعيت قصه اين است كه از دو هفته قبل از سفر آيت الله هاشمي رفسنجاني به استان كرمان و با توجه به تجربه موفق سفر قبل ايشان به استان كرمانشاه، انتظار حاشيه سازي ها توسط اين طيف از رسانه ها و محافل افراطي، نسبت به چرايي و چگونگي آن كاملا طبيعي به نظر مي رسيد و حتي رگه هايي از آمادگي قبلي براي خبرسازي، مصاحبه سازي، بيانيه سازي هاي جعلي البته به اسم مردم!! و تشكل هاي تك نفره دانشجويي و صنفي نيز در بعضي از همين رسانه ها با هدف جنجال سازي و تهديد و ارعاب به چشم مي خورد.

اما سفر، به رغم ميل و اراده و سم پاشي هاي آنان، آنچنان منظم و با استقبال پرشور مردم شهر هاي كرمان، رفسنجان و بهرمان و حتي روستا هاي مسير حركت آيت الله هاشمي رفسنجاني و اجتماع پرشور دانشجويان دانشگاههاي آزاد اسلامي كرمان و رفسنجان برگزار شد كه به جز عصبانيت، جاي هيچ اما و اگري را براي حاشيه سازي رسانه هاي معاند باقي نگذاشت و به اصطلاح دستشان از سوژه سازي خالي ماند. اما ستون هاي مطبوعاتي و رسانه هاي مجازي كه از قبل براي اين حاشيه سازي ها در بعضي از خبرگزاري ها و روزنامه هاي ريز و درشت در نظر گرفته شده بود خالي مانده بود و مي بايست به نحوي آنرا پر مي كردند.

ذره بين هاي حاشيه ساز عصباني و ماموران آنها، هر چه در لابلاي برنامه هاي سفر گشتند، جز عشق و ارادت پرشور مردم به رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام و شعارهاي وحدت آفرين پيدا نكردند و البته بايد كاري مي كردند، لذا دست به دامان رسانه ملي!! شدند تا فيلمي از ديدار هيات پارلماني اروپا با آيت الله هاشمي رفسنجاني را سوژه آنها نمايد.

غيرت سياسي خيرخواهانه !! بعضي از خبرگزاري ها و به تبع آن بعضي روزنامه هاي همسوي معلوم الحال كه خود سابقه و يد طولايي در بي احترامي، توهين و هياهوسازي دارند در اعتراض ! به (به اصطلاح) بي احترامي يك هيئت سياسي، نسبت به شناسنامه انقلاب اسلامي، ستودني !! است. اما به مصداق ضرب المثل « هر سخن جايي و هر نكته مكاني دارد» احترام آنان به اين مي ماند كه كسي را به جشن شادماني دعوت نمايند و آن شخص با لباس مشكي و با نغمه عزا در جشن حاضر شود.

نكته ديگر در اين « وا انقلابا» سر دادن خيرخواهانه !! بعضي رسانه هاي افراطي شناخته شده، حكايت آن ناسزاي زير لب يك شخص به يك نفر بود كه كسي براي خود شيريني – و شايد عقده گشایی و كينه اي كه نسبت به آن فرد داشت – در ميان جمعيت و با صداي بلند فرياد زد كه فلاني در حق شما فلان ناسزا را گفت. البته اين گروه از رسانه ها وقتي به اهداف جناحي خود فكر مي كنند احساس وظيفه مي كنند در قالب اعتراض، فيلم و عكس آن را با مقاله هاي تحليلي دلسوزانه ! منتشر نمايند وگرنه كدام عقل سليم سياسي، با اندكي بلوغ مي پسندد كه اينگونه موضوعات را اين چنين در بوق و كرنا كنند؟ شايد دانسته و ندانسته وظيفه خود مي دانستند كه براي انتقام گرفتن از وزارت خارجه، بخاطر ديپلماسي فعال در مذاكرات ژنو و كاهش عصبانيت خود از راي مردم در 24 خرداد، اين خبر را به رسانه هاي بيگانه مخصوصاً بوق هاي رسانه اي صهيونيستي برسانند كه اتفاقاً اين روزها به خاطر مذاكرات ژنو و سفر هيات هاي مختلف غربي به ايران، تا حد جنون ناراحت و عصباني اند.

جالب اينجاست كه اظهار ناراحتي و ارادت آنها هم شباهت زيادي به داستاني دارد كه در فرهنگ گفتاري ايران به « داستان خاله خرسه» معروف است. نكته ظريفتر اين ماجرا اقدام صدالبته خيرخواهانه و بدون غرض و مرض!! صدا و سيما براي انتشار آن در رسانه ملي! است كه معلوم نيست به ميل و ارداه كدام گروه و جناح سياسي، چنين تصميمي گرفته اند؟ وگرنه آيت الله هاشمي رفسنجاني در چندين سال، بويژه يكي دو ماه اخير و بويژه پس از مذاكرات ژنو با گروه هاي گوناگوني از هيات هاي به مراتب بالاتر از «هيات پارلماني اروپا» ديدار كرده اند كه به رغم حضور عوامل خبري صدا و سيما، هيچ خبري از اين ديدارها در هيچ يك از بخش هاي خبري اين رسانه دلسوز!! پخش نشد!! چگونه مي شود كه از آن همه ديدارها، خبري حتي بدون تصوير در شبكه هاي مختلف اين رسانه پخش نمي شود ولي از اين ديدار و آن هم اين بخش آن چنين استقبال مي كنند؟!! و وظيفه خود مي دانند كه غيرتي شده و از آيت الله هاشمي دفاع نمايند؟!! بايد گفت« مرا به خير تو اميد نيست شر مرسان»

و نهايتاً، مجموعه اقدامات رسانه اي يك جريان خاص كه گاه « دايه هاي مهربان تر از مادر» مي شوند و گاه « نامهربان تر از زن بابا» حتي ماهيت طنز را در عملكرد، گفتار و نوشتار آنان چنان مخدوش مي نمايد كه بايد گفت: طنز، گفتاري تلخ است براي بيان هدفي شيرين.

والسلام