- کد مطلب : 16332 |
- تاریخ انتشار : 4 دی, 1396 - 08:21 |
- ارسال با پست الکترونیکی
شاه حسینی و اعتماد به جوانان
زندهياد حسين شاهحسيني از شخصيتهايي بود كه بيترديد مهرشان بر تاريخ معاصر ايران خورده است. ايشان در تحولات عرصه سياسي پس از دوران كوتاه حكومت دكتر مصدق نقش مهمي داشت. با اينكه سابقه فعاليت ايشان به دوران دكتر مصدق باز ميگردد اما زحمات و تلاشهاي ايشان اغلب در دوران نهضت مقاومت ملي رقم خورد. در آن دوران مرحوم شاهحسيني با روحانيوني همچون آيتالله ابوالفضل زنجاني، آيتالله طالقاني و چهرههايي همچون مرحوم بازرگان در نهضت مقاومت ملي و بعدها در جبهه ملي دوم ارتباط داشته و زحمات بسياري را در جبهه ملي متحمل شدند.
پس از انقلاب هم در دوران نخستوزيري مرحوم بازرگان مسووليت سازمان تربيتبدني و ورزش را برعهده داشت. در تمام اين دوران حسين شاهحسيني منشأ خدمات و خيرات زيادي بود اما آنچه شخصيتهايي چون شاه حسيني را از ديگران متمايز ميكند روحيه كار جمعي ايشان است. من در ارتباط و ديدارهايي كه با ايشان داشتم همواره شاهد بودم ايشان تقيد و اصرار دارد تا خدمات را در چارچوب يك سازمان و تشكيلات ارايه دهد. اين روحيه در جامعه ايراني بسيار كمياب است. در واقع در كساني كه به تفكر مصدقي باور دارند اين ويژگي بيشتر ديده ميشود. افرادي همچون دكتر يزدي يا دكتر بازرگان يكي از مهمترين ويژگيهايشان اين بود كه خودشان را در چارچوب فعاليت حزبي و سازماني تعريف ميكردند و اين موضوع را نهتنها عامل محدوديت نميدانستند بلكه برخورداري از خردجمعي تلقي ميكردند. نكته قابل تامل ديگر در مورد مرحوم شاهحسيني باور ايشان از نظر مشي سياسي و اخلاقي به دو شخصيت تاريخي معاصر يعني دكتر مصدق و مهندس بازرگان بود. ايشان به اين افراد تنها به عنوان شخصيتي سياسي نگاه نميكردند بلكه منش اين افراد هم در سياست و هم در حوزههاي فرهنگي و اجتماعي الگوي ايشان بود، به آن باور داشت و بر اين مشي ايستادگي ميكرد. البته مرحوم شاهحسيني به جز دوران كوتاه دولت موقت ارتباطي با مهندس بازرگان نداشت اما اين مشي را از خود بروز ميداد و بر الگوهاي اسلامي و ايراني كه بازرگان و مصدق مطرح ميكردند، وفادارنه ايستادگي كرد.
تواضع و اخلاقمداري از ديگر نكات بارز ايشان بود. در يك جامعه استبدادزده خودمحوري و خودشيفتگي ويژگي است كه زياد ديده ميشود اما من شاهد بودم كه مرحوم شاهحسيني هيچ ابايي نداشت از اينكه به جوانترها و كساني كه سابقه فعاليت سياسيشان بسيار از ايشان كمتر بود توجه و حتي از آنان قدرداني كند. نهتنها خودش قدرداني و توجه ميكرد بلكه توجه ديگران را هم به اين فعالان جوان معطوف ميساخت.
مجموعه اين خصلتهاي اجتماعي و فرهنگي در كمتر كسي بروز ميكند آن هم در جامعهاي كه افراد خودشان را محور تحولات ميدانند. در يادداشتها و خاطرات ايشان هم اين موضوع ديده ميشد. چندين بار كه كتاب خاطرات ايشان را مطالعه كردم متوجه شدم او حتي در كتاب خاطراتش هم خود را محور تحولاتي نميبيند و گويي اين كتاب خاطرات تاريخ شفاهي است كه نقش افراد و جريانهاي مختلف را تاحدود زيادي منصفانه نشان ميدهد. مرحوم حسين شاهحسيني مصداق واقعي يك ايراني مسلمان مصدقي بود. فعال سياسي
افزودن نظر جدید