- کد مطلب : 2950 |
- تاریخ انتشار : 4 دی, 1392 - 10:56 |
- ارسال با پست الکترونیکی
(طنز) جزئیات دیدار خصوصی شجریان و روحانی
راستی آزمایی شجریان و رفتار اعتمادساز روحانی
ساعت 5 بعد از ظهر بود که دکتر روحانی به همراه همسر گرامیشان به منزل محمدرضا شجریان رسیدند. آقای روحانی زنگ آیفون را به صدا درآورد و به دلیل مسائل امنیتی سریعا از جلوی آیفون تصویری رفت کنار.
شجریان: بله؟
روحانی: منم روحانی.
شجریان: انوشیروان تویی؟
روحانی: نخیر.
شجریان: امید روحانی هستی؟
روحانی: نخیر.
شجریان: پس کدوم روحانی هستی؟
روحانی: من دکتر روحانی هستم.
شجریان: دکتر روحانی، ارتوپد؟
روحانی: بابا جان من دکتر حسن روحانی، رئیس جمهور کشورم.
شجریان: برو بابا تو احمدی نژادی میخوای ما رو اسکل کنی.
روحانی: آن مرد که اسکل میکرد رفته است.
شجریان: خب، پس کلیدت رو نشون بده.
روحانی کلیدش را نشان میدهد. شجریان میگوید ما که چیزی نفهمیدیم ولی تشریف بیاورید بالا.
ورود به خانه
آقای روحانی به همراه همسر گرامیوارد خانه میشوند. روحانی و شجریان هر دو از دیدن هم ذوق میکنند و همدیگر را در آغوش میکشند. بعد از چاق سلامتی، آقای روحانی و همسر، و آقای شجریان و همسر مینشینند و گفتوگوهای معمول شروع میشود.
روحانی: آقای شجریان ما میخواهیم سینهها از کینهها پاک شود.
شجریان: بله همینطور است.
روحانی: برای ما چیزی که اهمیت دارد خواست و نظر مردم است.
شجریان: البته مردم مطالبات زیادی از این دولت دارند که مهمترین آن توزیع رایگان شیر در مدارس است (این جاها سانسور شده).
روحانی: بله ما به خواستههای بحق مردم -که همانا توزیع رایگان شیر در مدارس است- واقفیم و
در تلاشیم تا همه مردم طعم شیرین شیر را در مدارس احساس کنند.
شجریان: البته ناگفته نماند که موجی از شور و امید هم بعد از ظهور دولت جدید در بین هنرمندان ایجاد شده.
روحانی: بله... (سعی میکند نمونه ای در ذهنش پیدا کند) همه ما دیدیم که هنرمندان یکی یکی بعد از انتخابات به صحنهها برگشتند و یک آشتی ملی صورت گرفته. مثلا همین آقای سندی، امینه را خواند. چه زیبا هم خواند انصافا.
شجریان و همسرش نگاهی به هم میکنند. همسر آقای روحانی چشم غره میرود. روحانی که میبیند فضا از کنترل خارج شده میگوید: بله آشتی ملی خیلی مهم است ... (کنترل تلویزیون را از روی میز بر میدارد) مثلا همین تلویزیون را اگر نگاه کنیم... بله روشن شد... میبینیم که نسیم اعتدال همه جا پیچیده.
در تلویزیون یکی نشسته و میگوید: به تازگی پسر یکی از کسانی که ادعای موسیقی دارد و به حلقوم استکبار معروف است (تصویر همایون به صورت شطرنجی تابلو نشان داده میشود) گفته صداوسیما جلوی آلات موسیقی گلدان میگذارد. آقای کارشناس نظر شما چیه؟
کارشناس: نظر من اینه که آدم آلت موسیقی باشه جلوش گلدون بذارن ولی آلت دست بیگانگان نباشه! حرف دیگه ای ندارم.
شجریان و همسرش به حالت :| در میآیند و سرشان را تکان میدهند.
آقای روحانی که سرخ و سفید شده تلویزیون را با عجله خاموش میکند و میگوید: خب چیزه... این نسیم اعتدال ما یه کم سرعتش پایینه، هنوز به اونجاها نرسیده. ایشالا درست میشه! ولی انصافا آشتی ملی صورت گرفته بسیار وسیع است ... خب دیگه خانم زحمت رو کم کنیم. با اجازه با اجازه ...
آقا و خانم روحانی با بدرقه آقا و خانم شجریان خانه را ترک میکنند. در خروجی را که میبندند، خانم روحانی با عصبانیت به رئیس جمهور میگوید: الان موقع تلویزیون روشن کردن بود؟ خیالت راحت شد؟ نتونستیم بگیم یه دهن مرغ سحر بخونه... یه کم از احمدی نژاد یاد بگیر، لااقل هنرمند میدید خونسردی خودش رو حفظ میکرد!
دکتر روحانی :|
افزودن نظر جدید