غیبت پررنگ بیمه‌ها در نبرد با کرونا

با وجود ادعای مسئولان، بیمه‌های درمانی تقریبا هیچ کمکی به بیماران کرونایی نمی‌کنند.
 

به گزارش اميدنامه، روزنامه جام جم نوشت: «قوز بالای قوز اگر یک مصداق داشته‌ باشد این روزها چیزی جز خرج و مخارج بیماران کرونایی نیست. خدا کند کرونا نگیریم یا اگر می‌گیریم شکل خفیفش را بگیریم ‌یا اگر شانس نمی‌آوریم و به فرم سختش مبتلا می‌شویم لااقل بی‌پول نباشیم، چون کرونا رابطه‌اش با بی‌پولی بد است. این جمله را که‌ اگر دفترچه بیمه داشته‌ باشی، درمان کرونا رایگان خواهد بود فراموش کنید. این حرف روی کاغذ قشنگ است ولی در عمل درمان کرونا خرج دارد؛ زیاد هم دارد. کسانی که در این وادی افتاده و از مهلکه بیماری جان سالم به در برده‌اند، حالا به دفترچه‌های بیمه خود پوزخند می‌زنند؛ دفترچه‌هایی که اگر نبود هم اتفاق بدتری نمی‌افتاد. این وضع چه وقتی افراد مشکوک دارند آزمایش‌های تشخیصی می‌دهند،‌ چه وقتی به درمان سرپایی و دارو درمانی توصیه می‌شوند و چه هنگامی که نیاز به بستری پیدا می‌کنند، در هر سه حالت حاکم است. البته کاری به آن دسته از مبتلایان به کرونا نداریم که دفترچه بیمه دارند و موفق می‌شوند در یکی از مراکز ملکی سازمان‌های بیمه‌گر (بیمارستان‌های مرتبط با نوع دفترچه) بستری شوند. اینها مبتلایان خوش‌شانس کرونا هستند که از قضا در اقلیت‌اند. شلوغی بخش‌های کرونایی بیمارستان‌های دولتی و دانشگاهی و مراکز ملکی بیمه‌های مختلف،‌ مبتلایان زیادی را تا به حال به سمت بیمارستان‌های خصوصی سوق داده که این تازه شروع خرج‌تراشی‌هاست.

به‌ جز بیمارستان‌های خصوصی، مراکز درمانی دولتی که جزو املاک سازمان‌های بیمه‌گر محسوب نمی‌شوند هزینه‌های زیادی را به بیمه شده‌ها تحمیل می‌کنند،‌ هزینه‌هایی که گاهی چند ۱۰ میلیونی است و پیگیری‌های ما نشان داد اگر دولت و وزارت بهداشت تا امروز به وظایف خود کامل و دقیق عمل کرده‌بودند،‌ بیماران نباید نسبت به دفترچه‌های بیمه‌شان حس بی‌خاصیت بودن داشتند.

این گزارش روایت همه کسانی است که سال‌ها حق بیمه داده‌اند و سال‌هاست دفترچه بیمه داشته‌اند و بعد از هجوم کرونا به بدنشان همین دفترچه‌های بیمه را دست گرفته‌اند و راهی آزمایشگاه‌ها، درمانگاه‌ها و بیمارستان‌ها شده‌، ولی در یکی از حساس‌ترین برهه‌های زندگی خود به چشم دیده‌اند که بود و نبود این دفترچه‌ها تقریبا یکی است.

این گزارش روایت کسانی است که در پنج ماه اخیر کرونا مثبت شده یا به قرنطینه خانگی رفته‌اند  یا در بیمارستان روی تخت‌های عادی و مراقبت‌های ویژه بستری شده‌اند و با این که دفترچه بیمه داشته‌اند از جیب خرج کرده‌اند و خیلی‌های‌شان به زیر خط فقر سقوط کرده‌اند.

شاهدان عینی سخن می‌گویند

گوشی را که جواب می‌دهد حالش خوب است به جز اندکی کوفتگی اندام‌ها که هنوز با اوست. وی توصیه می‌کند تا می‌توانیم آب نمک قرقره کنیم که از شر ویروس کرونا در امان باشیم و در حالی که نمی‌دانیم واکنش ما به این توصیه باید چه باشد، می‌رویم سر اصل مطلب با او که هزینه‌های تشخیص و درمان کروناست.

کوروش بیمه شده تامین اجتماعی است و دوبار تست پی‌سی‌آر (تست معروف به حلق و بینی) داده که روی هم یک میلیون و۲۰۰هزار تومان برایش هزینه داشته. آزمایش خون و اسکن ریه‌ای هم که قبل از پی‌سی‌آر انجام داده، حدود ۴۰۰ هزار تومان برایش خرج برداشته که بیمه تامین اجتماعی بخش ناچیزی از آن را تقبل کرده، ‌آن‌ قدر ناچیز که او آن را اصلا احساس نکرده. کوروش می‌گوید این دفترچه بیمه تقریبا هیچ جا به کمکم نیامد جز دستور پزشک برای انجام تست حلق که در آن نوشته شد و حالا سند تایید بیماری من است برای سازمان تامین اجتماعی که قرار است غرامت دستمزد ایام بیماری را بپردازد.

رضا وقتی به بیمارستان مسیح دانشوری رفت تب، سرفه و تنگی نفس داشت. پزشک آن روز در دفترچه خدمات درمانی او برایش تست کرونا نوشت ولی آزمایشگاه بیمارستان مسیح دانشوری با بیمه خدمات درمانی قرارداد نداشت و در نتیجه او ۱۴۰ هزارتومان از جیب پرداخت.

فهیمه بیمه شده نیروهای مسلح است و همیشه راضی بود از این که تا به حال کارش به صورت جدی به این دفترچه و دارو و درمان نیفتاده. ولی کرونا باعث شد او دفترچه بیمه‌اش را محک بزند و به نتیجه‌های ناخوشایندی برسد. او می‌گوید آزمایش‌های تشخیصی اولیه همراه سی‌تی اسکن ریه برای او و همسرش ۱.۵ میلیون تومان خرج داشت که به خاطر شرایط کرونایی قید دنبال‌کردن بیمه تکمیلی و دریافت هزینه‌ها را هم زدند.  زینب و همسرش نیز دو کرونا مثبت هستند که برای تست آنتی بادی روی هم ۲۰۰هزار تومان و برای تست حلق یک میلیون و ۲۰۰هزارتومان پرداخته‌اند و با این که هر دو دفترچه بیمه تامین‌ اجتماعی داشته‌اند اما از این دفترچه به‌ جز۲۰ هزار تومانی که بابت آزمایش خون از هزینه شان کم شد، چیز دیگری ندیدند. زینب با حسابی سرانگشتی می‌گوید کرونا برای من و همسرم حدود سه‌ میلیون تومان هزینه داشت؛ هزینه‌ای که برای پرداخت اقساطمان پس‌انداز شده‌ بود و حالا که خرج شده قسط‌ها نیز عقب افتاده‌است.

حمید تازه دیروز از بیمارستان مدرس تهران مرخص شده. او ۱۲ روز بستری بود که چند روزش در بخش مراقبت‌های ویژه و بقیه‌اش در بخش عادی بود. او یک بیمه‌شده تامین‌ اجتماعی است ولی دیروز که از بیمارستان ترخیص شد ۱۳میلیون تومان پرداخت که برایش سنگین بود. او می‌گوید کرونا یک طرف و هزینه‌های کمرشکن آن سوی دیگر.

ماجرای بستری شدن مادر احمد در بیمارستان و هزینه‌هایی که براو تحمیل شد اما از بقیه خاص‌تر است. مادر کرونا مثبت بود و با برگه آزمایش و اسکن ریه به بیمارستان بقیه‌الله رفت اما چون شلوغ بود راهشان ندادند. در نتیجه رفتند به بیمارستان مسیح دانشوری که حدود ۶۰ نفر جلوتر از آنها نوبت داشتند. از نیمه شب تا ۶ صبح احمد و مادرش انتظار کشیدند و وقتی پزشک تریاژ مادر را ویزیت کرد و گفت باید بستری شود، از داخل بخش گفتند جای خالی ندارند. همین باعث سرزدن این مادر و پسر به پنج بیمارستان دولتی شد که همگی تخت خالی نداشتند و مقدمه‌ای شد برای مراجعه آنها به یک بیمارستان خصوصی که هنگام پذیرش از آنها ۳۱ میلیون و هنگام ترخیص ۱۹ میلیون تومان بابت ۶ روز بستری از آنها گرفت. احمد می‌گوید این یکی از تلخ‌ترین خاطرات طول عمر اوست؛ خاطره‌ای مربوط به هزینه‌هایی که به خاطر شرایط به آنها تحمیل شد.

بدتر از وضعیت مادر احمد اما هزینه‌هایی است که خانواده حسن مجبور به پرداختش شدند. حسن حالا به رحمت خدا رفته، اما زمانی که هنوز امیدهایی برای بهبودش وجود داشت پزشکان معالج، خانواده‌اش را پی خرید چهار ویال آمپول فرستادند که در داروخانه بیمارستان دانه‌ای ۳۰ میلیون تومان قیمت داشت. آنها این مبلغ را پرداختند ولی فشارهای زیادی را متحمل شدند که در نهایت نیز نتیجه‌ای نداشت.

درمان برای چه کسی رایگان است؟

آنهایی که ابتلا به کرونا جیب‌شان را خالی کرده،‌ آنهایی که در جدال با کرونا حتی اگر پول نداشته‌اند قرض کرده‌اند و دارو خریده‌اند و آزمایش داده‌اند و آنهایی که این ویروس حسابی زده‌ است زیر کاسه و کوزه اعتبار دفترچه‌های بیمه‌ای که دلشان را به آن خوش کرده‌اند، شاهدان زنده حکایت پر اما و اگر درمان رایگان کرونا هستند.

دولت و وزارت بهداشت بارها و بارها گفته‌اند درمان کرونا رایگان است و در مردم توقع کاشته‌اند اما دقیقا شرح نداده‌اند که این رایگان بودن چقدر بند و تبصره و اما و اگر دارد. برای همین مبتلایانی که گذرشان به مراکز درمانی می‌افتد با دیدن صورتحساب‌ها شوکه می‌شوند،‌ آه می‌کشند و به قول ایرج حریرچی معاون کل درمان وزارت بهداشت دچار سندرم حسرت می‌شوند.

حریرچی می‌داند وقتی برای فقرا داروهای چندمیلیونی تجویز می‌شود آنها چون که ندارند حسرت می‌خورند ولی قشر متوسط که اندکی بیشتر دارد فرش زیر پایش را می‌فروشد و قشر مرفه جامعه هم با این که دارد ولی معترض می‌شود و ... .

حریرچی البته به ما می‌گوید بیمه‌ها تا به حال تا ۹۵ درصد هزینه‌های درمان کرونا را پوشش داده و به اقتصاد بیماران کمک کرده‌اند ولی مشکل این است که بخش قابل توجهی از داروهای درمان کرونا در فهرست درمانی کمیته علمی مبارزه با کرونا نیست ولی بسیاری از مردم اصرار دارند چند ۱۰ میلیون تومان برای خرید این داروها هزینه کنند.

در واقع حریرچی توپ را به زمین مردم می‌اندازد که اگر توپ واقعا هم در زمین آنها باشد مردم فقط دارند تلاش می‌کنند زنده بمانند. در این میان سازمان‌های بیمه‌گر کاملا از خود راضی‌اند؛ در حالی که بیماران و خانواده‌هایی که باید جوش تهیه هزینه‌ها را بزنند تا این حد راضی به نظر نمی‌رسند.

شاهرخ رامزی، معاون پشتیبانی سازمان بیمه سلامت می‌گوید ۴۰ میلیون ایرانی بیمه سلامت دارند و در ایام کرونا ۹۱هزار و ۴۴۱‌نفر که بستری شده‌ و به این تعداد اضافه شده‌اند، به ما می‌گوید تا به حال ۵۴۷ هزار روز خدمات به بیماران ارائه شده که ۳۴۱ میلیارد تومان هزینه داشته‌ است.

دکتر ابوالفضل آفریده، معاون درمان مستقیم سازمان تامین‌ اجتماعی نیز که معتقد است سازمان متبوعش در بحث درمان بیماران کرونایی خوب عمل کرده به ما توضیح می‌دهد اگر بیمه‌شدگان تامین اجتماعی به بیمارستان‌های ملکی این سازمان بروند، درمان آنها رایگان است؛ حتی هزینه‌های داروهای آنها.

او اما تکمله‌ای می‌زند و به مواردی اشاره می‌کند که گیر اصلی کار بیماران کرونایی در آنهاست. به گفته آفریده اگر شخصی دفترچه اختیاری یا خویش‌فرمایی داشته‌باشد وضعیتش با بیمه شده‌های اجباری فرق دارد و بر خلاف آنها که فقط ۱۰ درصد فرانشیز می‌پردازند، باید مبالغ بیشتری هزینه کنند. این در حالی است که دارندگان دفترچه‌های بیمه تامین‌اجتماعی در بیمارستان‌های غیر ملکی این سازمان باید حسابی دست به جیب شوند؛ درست آنجا که بیماران حس می‌کنند دفترچه‌هایشان خاصیت ندارد. پاسخ آفریده به این حس همگانی این است که دولت و به طور مشخص معاونت درمان وزارت بهداشت باید پاسخ دهد چرا دفترچه‌های تامین اجتماعی در بیمارستان‌های دولتی کارایی ندارد. آفریده در واقع معتقد است در اپیدمی‌هایی مثل کرونا که مردم ناخواسته درگیر بیماری و هزینه‌هایش می‌شوند، دولت‌ها برای جبران هزینه‌ها تعهد دارند نه بیمه‌ها و با این جمله ما را سپرد به پیگیری چرایی این کمبود در وزارت بهداشت.

اما این نابسامانی و پاسکاری‌های میان‌بخشی فقط درحوزه تشخیص و بستری کرونا نیست بلکه ماجرای داروهای درمان این بیماری نیز مفصل است. یک بیمار حاد کرونایی که ما پیگیر احوالاتش بودیم و او متاسفانه دار فانی را وداع گفت برای چهار ویال داروی رمدسیویر ۱۲۰ میلیون تومان هزینه کرد، آن هم نه به میل خودش که با تشخیص پزشکان بیمارستان. این دارو و چند داروی پرکاربرد درمان بیماران بستری هیچ‌کدام بیمه نیستند و تلاشی هم برای بیمه شدن آنها نمی‌شود که آفریده به ما توضیح می‌دهد با این که تامین‌ اجتماعی و بیمه نیروهای مسلح به وزارت‌ بهداشت نامه نوشته و خواستار تعیین‌تکلیف وضعیت بیمه‌ای این داروها شده‌اند ولی وزارتخانه تا به امروز به این جمله بسنده کرده که چون هنوز کارایی این داروها به قطعیت نرسیده، نمی‌شود آنها را در فهرست بیمه قرار داد.

وزارت بهداشت ما دارد آزمون و خطا می‌کند، طبیعی هم هست چون کرونا هنوز داروی قطعی ندارد و همه کشورها می‌آزمایند تا به نتیجه برسند اما تجویز داروهای گران در حال آزمون و خطا برای بیمارانی که خیلی‌هایشان تنگدست هستند و در ضمن قرار ندادن این داروها در فهرست بیمه، معلوم نیست با چه توجیهی انجام می‌شود.

این وضعیت بسیاری از بیماران مبتلا به کرونا را در عسر و حرج قرار داده و خیلی‌ها را به زیر خط فقر هل داده.»

 

 

افزودن نظر جدید