- کد مطلب : 19676 |
- تاریخ انتشار : 3 دی, 1397 - 08:10 |
- ارسال با پست الکترونیکی
فراز و فرود رابطه اصلاح طلبان با دولت
به گزارش امیدنامه به نقل از فرارو،برخی معتقدند ورود جهانگیری به نفع روحانی او را برای انتخابات ۱۴۰۰ سوزانده است. اما به هرحال روحانی بعد از در دور دوم خود تصمیم گرفت به اصولگرایان میانه رو در کابینه بیشتر میدان دهد. یک سال بعد از دومین پیروزی روحانی در انتخابات ریاست جمهوری، آمریکا از برجام خارج شد. خروج ترامپ از برجام اقتصاد ایران را با چالشهای ارزی رو به رو کرد. در این میان جریان اصولگرا اینگونه راوی رفاقت نیمه راه اصلاحطلبان شده اند و ادعا میکنند این جریان حالا از حامی به منتقد تغییر نقش داده است. اصلاحطلبان، اما در سالهای گذشته رویکرد خود به دولت را حمایت توام با نقد نامیدهاند.
قدرت گرفتند، اما حالا منتقد دولت شده اند
غلامعلی حداد عادل نماینده سابق مجلس در دومین همایش جمنا که در آخرین روز پاییز برگزار شد گفت: جریانی در کشور وجود دارد که از این دولت پشتیبانی کرد و وقتی دولت رای آورد، همه نیروهایشان را از عناصر فتنه تا دیگران، سر کار گذاشتند و از بخشداریها گرفته تا جاهای دیگر را در دست گرفتند، اما حالا که به عملکرد نگاه میکنند، منتقد دولت شدهاند. آنها پیروزی در انتخابات را دوگانه دلواپسان- دلآرامان طراحی کردند، ولی امروز همانها تبدیل به منتقد شدهاند.
از اول پیش بینی میکردم ...
این فعال سیاسی اصولگرا گفته: معلوم بود آمریکاییها با برجام هم نمیخواهند تحریمها را لغو کنند. از روز اول هم نتیجه برجام را پیشبینی میکردم. بنده منتقد دولت هستم و این موضوع مشخصی است، اما با اینکه تندیهای برخیها را ندارم، از روز اول گفتم من دلواپس هستم، هر چقدر هم میخواهید فحش بدهید؛ چون من باور نمیکنم آمریکاییها به عهدشان در برجام پایبند باشند و آنها کاری نمیکنند که باعث قوت ما شود. وی راهبرد مکمل تحریم را راهبرد آزاد کردن فضای مجازی عنوان کرد و ادامه داد: این اقدام یعنی آنچه به سود ملت است باید تحریم باشد، اما آنچه به ضرر کشور است باید آزاد شود؛ مانند دو تیغه قیچی. تحریم، پیوست فرهنگی - تبلیغاتی نیاز دارد که از طریق فضای مجازی دنبال شد.
اصلاحطلبان از روحانی نامشروط حمایت کردند
ناصر آملی، فعال سیاسی اصلاحطلب میگوید: اصلاحطلبان مواضعشان را از ابتدا آشکارا اعلام کردند. آنها به طور نامشروط از دولت آقای روحانی برای نجات کشور دفاع کردند و تاکنون پای حرفشان ایستاده اند. اما اگر گاهی به دولت اعتراض میکنند و میگویند هرچند ما از دولت توقعی نداشتیم، اما توقع نداشتنِ ما بی توجهی دولت را توجیه نمیکند. دولت برای آنکه کشور به نقطه مطلوبی برسد باید از عناصر کارآمدتری استفاده کند، اما این نیروهای کارآمد یا حضور ندارند و یا تعدادشان بسیار کم است.
آملی ادامه میدهد: اعتراض دیگر اصلاحطلبان به آقای روحانی این است که اگر در دولت به دلایل سیاسی و تنگناهای موجود از اصلاحطلبان استفاده نمیکند، چرا از عناصر اعتدالی هم به درستی بهره نمیبرد؟ در معاملات اجتناب ناپذیر گاهی سر آقای روحانی کلاه میرود. از جمله موارد وزارت کشور است که عمده مناصب از طریق آن توزیع میشود. این کانون توزیع مناصب و موقعیتها در اختیار جریان راست است و در آن هیچ گونه تردیدی نیست.
این فعال سیاسی درباره اظهارات حداد عادل که از یکباره منتقد شدن اصلاحطلبان در سرازیری دولت سخن گفته بود نیز میگوید: نمیدانم چقدر میشود حرفهای آقای «حداد عادل» را با اسم او تطبیق داد. اما کاملا آشکار است که در دولت آقای روحانی چه مقدار از مناصب و پستها در اختیار اصولگرایان چه مقدار در اختیار اعتدالیون و چه میزان در اختیار اصلاحطلبان قرار دارد. دغدغه اصلاحطلبان این نیست که چرا از نیروهای اصلاحطلب استفاده نمیشود. در خراسان رضوی جدا از موقعیتهای انتصابی که کامل در اختیار جناح راست قرار دارد، ۸۰ درصد از موقعیتهای انتخابی در اختیار جریان راست قرار دارد. این سمتها حتی در دست اعتدالیون نیست. نمیدانم عدالت آقای حداد عادل با بیان این گونه سخنان به دور از واقعیت کجا رفته است.
جهانگیری میانهروست نه اصلاحطلب
ناصر آملی میگوید: اصلاحطلبان معتقدند ناکارآمدیهای دولت یا ناشی از سیطره جریان راست بر بسیاری از نهادهای انتخابی است و یا نوع تعاملات دولت با این جریان سیاسی است. مثال آشکار در این زمینه چهار سال اول دولت آقای روحانی است که امور اقتصادی در اختیار آقای جهانگیری، طیب نیا و امثال آنها بود. این افراد البته اصلاحطلب بهنامی نیستند بلکه به نوعی میانه رو به حساب میآیند. کشور در این دوران در روندی مطلوب، متعادل و آرام قرار گرفته بود. اما از زمانی که جریان راست در سیاست خارجی کشور مداخله کرد و نهادهای اساسی اقتصادی کشور را در اختیار گرفت اقتصاد ایران دچار بحرانهای سخت شد.
همزمانی بحران خارجی با سپردن اختیارات به جناح راست
این فعال سیاسی ادامه میدهد: جابهجایی سمتها را در تاثیراتی که بر سیاست خارجی دولت آقای روحانی گذاشته را با تاریخ و روز میتوان رصد کرد. آنچه در حوزه سیاست خارجی کشور رخ داد ناشی از شرارت ترامپ و همچنین بذری است که جریان راست و نهادهایی خارج از دولت کاشته بودند. اتفاقات اکنون منطقه نیز این موضوع را نشان میدهد. همزمان با اینکه با بحران در سیاست خارجی رو به رو شدیم، اختیارات معاون اول میانه روی رئیس جمهور به رئیس دفتر او منتقل شد. انتصابات از این ناحیه انجام میشد. آقای طیب نیا هم در همین دوران از وزارت اقتصاد رفت و اقتصاد در اختیار جریان راست یا راست میانه قرار گرفت. اگر به این همزمانی تغییر و تحولات با آغاز بحران توجه شود معلوم میشود که مشکلات کشور از چه ناحیهای ناشی میشود.
اصولگرایان انتقاد نمیکنند، تخریب میکنند
این فعال سیاسی معتقد است: رفتار اصولگرایان در برابر دولت را نمیتوان انتقاد نامید بلکه باید آن را مانع تراشی قلمداد کرد. بعد از توافق برجام تیمی از کارشناسان اقتصادی کمپانیهای فرانسوی رنو و پژو برای گفتگو به ایران آمدند. اما در همان شرایط ما شاهد آزمایش موشکهای قاره پیما و دوربرد بودیم. وقتی اینها را کنار هم میگذاریم میبینیم اصلا بحث انتقاد مطرح نیست بلکه اختلال مطرح است. آنها به اقداماتی دست میزنند که دولت و نیروهای انتخابی کشور موفق نشوند، چرا که فرضیه آنها این است که اگر کشور در اختیار یک جریان یک دست نباشد کاری پیش نمیرود. این جریان میخواهد این فرضیه اثبات شود.
دستور آتش به اختیار
آملی ادامه میدهد: اخیرا یکی از مقامات ارشد جریان راست با صراحت گفته اینکه مقام رهبری گفته اند نیروهای حزب اللهی آتش به اختیار عمل کنند منظورشان فقط در کارهای فرهنگی نیست، بلکه آنها میتوانند در همه زمینهها آتش به اختیار عمل کنند. البته این حرف دروغ است. رهبری چنین دستوری نداده اند. ایشان درباره اینکه دانشجویان حزب اللهی یا بسیجی در مقابل آنچه ایشان انحرافات فرهنگی تلقی میکنند از آتش به اختیار استفاده کرده اند. اما این گفته مقام ارشد جناح راست انتقاد نیست بلکه دستور العمل تخریب و اختلال در سیاست خارجی، داخلی و اقتصاد کشور است. وقتی چنین جریانی با قدرت به بدنه خود حق میدهد که از قانون و قواعد جاری کشور عبور کند، معلوم است که صحبتهای حداد عادل چقدر عادلانه است.
افزودن نظر جدید