مناظره با حضور الناز شاكردوست

روزنامه قانون در طنزانه خود نوشت:بيا! همين را مي خواستيد؟ مسعود ده‌نمكي اعلام كرد موضوع مناظره روساي جمهور فعلي و سابق مي تواند سوژه مناسبي براي كليد زدن اخراجي‌هاي 4 باشد. حداقل انتظار از دولت تدبير و اميد اين بود كه براي ساخته شدن اخراجي‌هاي 4 بهانه دست ده‌نمكي ندهد كه متاسفانه داد.

مسئولان اين همه آهسته رفتند و آمدند كه مبادا سوژه اي به ذهن ده نمكي برسد اما سرانجام گزارش عملكرد 100 روزه آقاي رئيس جمهور همه چيز را خراب كرد. حتي خود محمود احمدي نژاد هم پس از رد صلاحيت مشايي در اظهارنظري غير رسمي در خصوص دلايل سكوتش گفته بود:« ول كنيد لطفا ... چيزي بگم يهو ذهن ده نمكي جرقه مي زنه مي ره سراغ اخراجي‌هاي 4. نمي ره؟ .... مي ره.»

اساسا يكي از گرفتاري‌هاي سينماي ايران است كه ساختن قسمت‌هاي متوالي اخراجي‌ها نيازي به تفكر زياد و نگارش فيلمنامه ندارد. مثلا تاخير در سبز شدن چراغ قرمز سوژه اي است كه مي تواند همين فردا اخراجي‌هاي 4 را بفرستد جلوي دوربين. يا مثلا داغ نشدن شوفاژ خانه يا جوش آوردن پرايد، سوختن مهتابي، جا نيفتادن قرمه سبزي و .....

اصلا مي شود استاد همزمان با مناظره روحاني و احمدي نژاد دوربينش را گوشه اي بكارد و از آنها بخواهد طوري ديالوگ بگويند كه اخراجي‌هاي 4 پس از پايان مناظره آماده اكران باشد.

ده نمكي: سه، دو، يك ... حركت
احمدي نژاد: بگم؟ ...بگم؟
ده نمكي: كات ... آقا به دوربين نگاه نكن.
احمدي نژاد: منظورم اين بود كه وقتي مي‌گي حركت بايد بگم؟
ده نمكي: آره بگو.... اما به دوربين نگاه نكن....
روحاني: آقا براي تيتراژ فيلم حتما يادتون باشه كه من سرهنگ نيستم آقا، حقوقدانم.
ده نمكي: سه، دو، يك... حركت.
(الناز شاكردوست وارد كادر مي شود. احمدي نژاد زل مي زند به او و ديالوگ نمي‌گويد)
ده نمكي: كات ... پس چرا ماتت برده؟
احمدي نژاد(با لبخند): چي شده؟ ايشون اينجا چي كار مي كنه؟ سلام عليكم.
روحاني: اگه ايشون قراره مصاحبه كنه من نيستم. من شهيدي فر خودمو مي خوام.
ده نمكي: ايشون اصلا ديالوگ نداره. فقط يه گوشه مي شينه. به هر حال بايد به فروش فيلم هم فكر كنيم.
احمدي نژاد: اگه موافق باشيد من يه مقدار از ديالوگ‌هامو بدم به ايشون. به هر حال همه بايد به هم كمك كنيم. ملت ايران هميشه پشتيبان هم بودن.... شما خوب هستيد؟
شاكردوست (چادر را طوري نگه مي دارد كه صورتش ديده نشود) خيلي ممنون.
ده نمكي: (آرام به فيلمبردارش مي گويد) اينارو بگير. به دردمون مي خوره.
احمدي نژاد: راحت باش دخترم. تو واسه من هيچ فرقي با مادر چاوز نداري. اون كفش قرمزها كه توي رسوايي پات بود چي شد؟
شاكردوست: پاشنه ش شكست حاج آقا.
احمدي نژاد: آخي ... يه جفت ديگه مي‌خريدي خب.
روحاني: چه‌جوري بخره؟ طي هشت سال گذشته قيمت كفش پاشنه بلند 11 برابر شده.
شاكردوست: راست مي گن ... مچكرم حاج آقا.
روحاني: من هم از شما مچكرم خواهرم.
(احمدي نژاد به دوربين نگاه مي كند و مي خندد)
ده نمكي: باز كه به دوربين نگاه كردي.
احمدي نژاد: خوب كردم ... بايد يه كاري كنم مخاطب بخنده. اين كار كمديش كمه.
ده نمكي: شما خودت باش... من قول مي‌دم مردم بخندن.... خانم رو براي تجديد ميك‌آپ ببريد اتاق گريم.
احمدي نژاد: منم برم يه كم برام سفيد‌كننده بزنن.
ده نمكي: لازم نيست.
احمدي نژاد: پس اين گوشه‌هاي سبيلمو كوتاه كنم... خواهش مي كنم بذار برم.
(بحث آن دو بالا مي گيرد ... روحاني مشغول اس ام اس بازي با شهيدي فر است. فيلمبردار يواشكي از همه وقايع فيلم مي گيرد و با يك چشمك به ده نمكي علامت مي دهد كه به اندازه 90 دقيقه مورد نياز فيلم پر كرده)

افزودن نظر جدید