موسوی‌لاری: دیدگاه‌های جریان اصولگرا راهگشا نیست

  جایگاه و قدرت سیاسی جریان اصلاحات از آغاز حیاتش تاکنون فراز و فرودهایی داشته است. مهم‌ترین بازیگری جریان اصلاح‌طلب بعد از بحران‌های اقتصادی و سیاست خارجی و افزایش اعتراضات در جامعه، ١٥ راهکاری بود که سیدمحمد خاتمی برای برون‌رفت از مشکلات کشور ارایه کرد و چندی بعد ٩ فعال سیاسی اصلاح‌طلب نیز راهکارهایی را منتشر کردند. با این حال نقش اصلاح‌طلبان در اجرایی شدن بندهای این بیانیه چه خواهد بود.​​​​​​​ عبدالواحد موسوی‌لاری، وزیر کشور دولت اصلاحات معتقد است که دست اصلاح‌طلبان در عملیاتی کردن ایده‌های‌شان باز نیست. او همچنین این راهکار ٩ فعال سیاسی اصلاح‌طلب را تفسیر راهکارهای سیدمحمد خاتمی می‌داند و معتقد است که اصلاح‌طلبان همواره نظرات خاتمی را مبنا قرار می‌دهند.

چند فعال سیاسی اصلاح‌طلب بیانیه‌ای تحت عنوان برون‌رفت از مشکلات کشور منتشر کرده‌اند. پیش‌تر نیز سیدمحمد خاتمی ١٥ راهکار برای مشکلات کنونی ارایه کرد. آیا این بیانیه را در تضاد با راهکارهای محمد خاتمی می‌بینید؟ چرا تلاش نشد که به صورت جمعی یک بیانیه منتشر شود؟

نفس صدور چند بیانیه یا اظهارنظر از سوی فعالان اصلاح‌طلب پیرامون راه‌های برون‌رفت از مشکلات، مقدس است و این امر نشان می‌دهد که جریان‌های سیاسی کشور مرعوب جوسازی غربی‌ها نشده‌اند. جریان اصلاحات به‌عنوان یک جریان زنده و پویا راهکار و پیشنهاد برای معضلات کشور دارد و به‌طور کلی این امر خوب و مبارک است. من فکر می‌کنم مهم‌ترین کمک مجموعه جریان اصلاحات بیان دیدگاه‌هایی است که از یک طرف ریشه در تجربه و مدیریت موفق در دوره اصلاحات دارد و از طرف دیگر معطوف به شرایط امروز جامعه است. صدور یک بیانیه از طرف کل جریان اصلاحات اصولا امر مطلوبی نیست. به هر حال در جریان اصلاحات با تنوع سلایق روبه‌رو هستیم. ممکن است تعدادی از اصلاح‌طلبان با ٨٠ یا ٩٠درصد راهکارهای آقای خاتمی اشتراک‌نظر داشته باشند و در دو مورد اختلاف‌نظر باشد. اتفاقا اختلاف‌نظر کمک می‌کند تا جامعه مسیر پویایی و بالندگی را در پیش بگیرد. ارایه راهکار از سوی اصلاح‌طلبان برای حاکمیت فرصت است و خوب است که در اجرایی کردن آن از اصلاح‌طلبان کمک بگیرد. جریان اصلاحات و شخص خاتمی اصلاح‌طلبی را در متن نظام دنبال می‌کند. این اقدام نشانگر پایبندی اصلاح‌طلبان به اصل نظام است. هر دو دسته راهکار تا حدود زیادی صف خود را از کسانی که اصلاحات را بیرون از نظام دنبال می‌کنند، جدا کرده است. اصلاحات موردنظر اصلاح‌طلبان در داخل نظام تعریف می‌شود. در شرایطی که شاهد بحران‌هایی در حوزه‌های مختلف کشور هستیم، از آقای خاتمی به‌عنوان رهبر جریان اصلاحات و فردی پیشتاز انتظار می‌رفت که راهکار ارائه کنند. به نظر من آقای خاتمی کار خوبی انجام داد و عناصر فعال سیاسی، حاکمان و مسوولان قوای کشور باید این مساله را به فال نیک بگیرند و با نگاه مثبت، آن را عملیاتی و اجرایی کنند. آقای خاتمی در این مقطع کار بزرگی انجام داد.

واکنش براندازها به صحبت‌های رییس اصلاحات خیلی تند بود و آن را به مثابه تغییر مرام و مسلک وی تلقی کردند.

آقای خاتمی همواره خود را بخشی از نظام دانسته و نظام جمهوری اسلامی را بخشی از ایده‌ها و آرمان‌های خود می‌بیند. آقای خاتمی در عمل و گفتار و در حوزه تصمیم‌گیری تجربه‌هایی دارد و قائل به اصلاحاتی در کشور است. خاتمی هیچ‌گاه از نظام جدا نبوده که بخواهد سوپاپ اطمینان نظام باشد. منش و روش او همواره همین بوده و همواره نسبت به کسانی که نظام را قبول نداشتند، متفاوت عمل کرده است. این نظام بر دو پایه اسلامیت و جمهوریت استوار است. برخی جریان‌ها و طیف‌های درون نظام سعی می‌کنند تا با دستاویز قرار دادن اسلامیت، جمهوریت نظام را از بین ببرند. از منظر اصلاح‌طلبان جمهوریت و اسلامیت مکمل یکدیگرند و با هم تعارضی ندارند. آقای خاتمی همیشه قائل به افزایش نشاط سیاسی در جامعه بوده است. حال بگذار عده‌ای هم او را سوپاپ اطمینان بخوانند.

دست اصلاح‌طلبان چقدر در اجرایی شدن بندها و راهکارهای‌شان در عرصه قدرت و جامعه باز است؟

قاعدتا اصلاح‌طلبان در حوزه عملیاتی کردن دیدگاه‌ها و آرمان‌ها دستشان باز نیست. از یک طرف در مناسبات دستگاه قضایی و قانونگذاری حضور کمرنگی دارند؛ از طرف دیگر نیروهای مسلح، امکانات امنیتی و اطلاعاتی و بخش عمده‌ای از دستگاه اجرایی در اختیارشان نیست. جریان اصولگرا در عملیاتی کردن ایده‌هایش امکانات بیشتری دارد اما دیدگاه‌هایش راهگشا نیست. برعکس اصلاح‌طلبان که دیدگاه‌های روشن و کارآمدی دارند اما ظرفیت‌هایشان محدود است. اگر متولیان امر گوش شنوا برای شنیدن راهکارهای اصلاح‌طلبان داشته باشند، می‌توان کشور را از این وضعیت نجات داد.

نسبت نامه ٩ اصلاح‌طلب با راهکارهای سیدمحمد خاتمی چیست؟

این دو نامه در تعارض با هم نیستند. این ٩ اصلاح‌طلب تلاش کردند تا تفسیری از مواضع خاتمی ارایه کنند و نخواستند در تعارض با آقای خاتمی حرف بزنند. آنها از مواضع رهبر جریان اصلاحات استقبال کرده و کوشیدند تا مفسر آن باشند.

نامه ٩ اصلاح‌طلب شامل راهکارهایی بود که سیدمحمد خاتمی به آنها اشاره‌ای نکرده بود؛ از جمله توسعه سرمایه‌گذاری و مساله مذاکره با امریکا. چرا این اتفاق افتاد؟

خیلی از مسائلی را می‌توان ردیف کرد که در راهکارهای آقای خاتمی نیامده اما آنچه رهبر اصلاحات به آن اشاره کرده جزو موارد ضروری کشور است. نامه ٩ اصلاح‌طلب سعی در تکمیل بیانیه داشت. این ٩ نفر خواستند تا اگر بخشی از راهکارهای آقای خاتمی کمرنگ بوده، تبیین کنند.

آقای خاتمی به مساله مذاکره با امریکا ورود نکرد.

آقای خاتمی در رابطه با مذاکره قبلا نظرش را گفته است. ایشان گفته که من معمار گفت‌وگو هستم و می‌توان با گفت‌وگو مشکلات سیاست خارجی را حل کرد. اما وقتی طرف گفت‌وگو قداره‌کشی می‌کند و امیدی نیست که گفت‌وگوها به نتیجه برسد، نمی‌توان خوش‌بین بود. امریکا پای برجام را امضا کرد اما به راحتی تعهدات خود را زیر پا گذاشت. چه تضمینی وجود دارد که ترامپ پای مذاکره دیگری را امضا کند و برخلاف تعهدش عمل نکند؟ گفت‌وگو در شرایطی جوابگو است که دو طرف حسن‌نیت داشته باشند.

راهکارهای سیدمحمد خاتمی را یک حرکت فردی نمی‌دانید؟

خاتمی نظر شخصی‌اش را گفته است. باتوجه به جایگاهی که ایشان در بین اصلاح‌طلبان دارد، جریان اصلاحات نظراتشان را مبنا قرار می‌دهد.

افزودن نظر جدید