- کد مطلب : 22808 |
- تاریخ انتشار : 13 مرداد, 1399 - 07:35 |
- ارسال با پست الکترونیکی
هاشمی جعلی به روایت رسانه ملی
نسل جدید اگر همچنان مخاطب رسانه ملی مانده باشد، قطعا آیتالله هاشمیرفسنجانی را از طریق تلویزیون به خاطر نخواهد آورد؛ چراکه از سال 88 و انتخابات آن سال، نام و تصویر او دیگر جایی در برنامههای صداوسیما نداشت و تنها مرگ او در دیماه 95 باعث شد هاشمی دوباره صدرنشین خبرهای رسانه ملی شود. آیتالله هاشمیرفسنجانی از همان روزی که در بهمن 57 در کنار امام خمینی(ره) نشست و نامه انتصاب مهندس مهدی بازرگان را خواند، به چهره ثابت رسانهها، مخصوصا رادیو و تلویزیون بدل شد. او حدود 40 سال بهعنوان جانشین فرمانده کل قوا، رئیس مجلس، رئیسجمهور و رئیس تشخیص مصلحت نظام در صدر اخبار سیاسی ایران قرار داشت و تقریبا هر ماه یکبار خطیب جمعه تهران بود که خطبههایش از صداوسیما پخش میشد. اما بعد از مناظره جنجالی میرحسن موسوی و محمود احمدینژاد در 13 خرداد سال 88، ورق برگشت و نام و تصویر آیتالله فقط در رسانههای مکتوب دیده میشد؛ مگر اینکه صداوسیما از پخش تصاویر او به دنبال نیت خاصی بود. در آن مناظره، احمدینژاد نام هاشمیرفسنجانی و چند چهره سیاسی دیگر را آورد که با واکنش مرحوم هاشمی مواجه شد. او از رئیس صداوسیمای وقت در نامهای درخواست کرد امکان پاسخگویی به اتهاماتی که علیه او و خانوادهاش زده شده، فراهم شود اما عزتالله ضرغامی پاسخ و انعکاس هرگونه توضیحات برای افرادی غیر از نامزدها را به پس از برگزاری انتخابات موکول کرد؛ اتفاقی که هیچگاه نیفتاد.
رسانه بدون هاشمی
تخریبها اما همچنان ادامه داشت و نمونههایی از آن را میتوان نام برد: بهمن سال 90 بود که دفتر هاشمیرفسنجانی نامهای به صداوسیما نوشت و به برنامه «صراط» که در واحد مرکزی خبر ساخته شده بود، اعتراض کرد. در این برنامه با استناد به مصاحبه معاون پارلمانی آیتالله هاشمیرفسنجانی، رئیسجمهور وقت، با یک روزنامه مبنیبر پیشنهاد تمدید دوره ریاستجمهوری ایشان، از آن بهعنوان تلاش برای انحراف در قانون اساسی یاد و اینگونه القا شده بود که شخص آیتالله هاشمیرفسنجانی با این پیشنهاد موافق بوده است. درصورتیکه مرحوم هاشمی در موضعگیری صریح، ضمن مخالفت علنی با این پیشنهاد گفته بود مگر در مملکت قحطالرجال است که چنین موضوعاتی خلاف قانون اساسی مطرح میشود و شدیدا با آن و پیشنهاددهندگان مخالفت کرده بود. دفتر آیتالله از صداوسیما خواسته بود تحریف تاریخ انقلاب اسلامی را جبران کنند.
سال 93، دو سال قبل از فوت آیتالله، او نیز در همایش «پیامبر رحمت و مدارا» به شکایت از صداوسیما پرداخته بود. مرحوم هاشمی از برخورد این رسانه با موضوعات تاریخی انقلاب گلایه کرده و گفته بود: «این روزها از صداوسیما علائم تفرقه پخش میشود چیزهایی به خورد انقلاب میدهند که نبوده است، اینها نه خدمت به مردم است و نه خدمت به انقلاب؛ ما جنگ را با وحدت شیعه، سنی، مسیحی، یهودی و ارمنی به پیش بردیم و از همه اینها شهید داریم. متأسفانه ما آن شرایط اتحاد را از دست دادهایم و اتحاد به اختلافات بیربط تبدیل شده است».
سال 94 محمد، برادر مرحوم هاشمی که خود زمانی ریاست سازمان صداوسیما را برعهده داشت، از تخریبهای صورتگرفته علیه آیتالله گلایه کرد و در مصاحبهای گفت: «وقتی آیتالله هاشمیرفسنجانی با وجود آن همه سوابقی که پیش از انقلاب و پس از انقلاب در جنگ و سمتهای مختلف مدیریتی کشور داشته است و با حکم رهبری، مسئولیت فراقوهای مجمع تشخیص مصلحت نظام را دارد، ممنوعالبرنامه است و همهجا سانسور میشود، تکلیف من و سایر فعالان سیاسی و استادان دانشگاه که در این سطوح هستند، روشن است. اساسا استراتژی صداوسیما جناحی است، آنهم یک گرایش خاص که حتی در این رویکرد، شخصیتهای معتدل که وابستگی به جریان خاصی نداشتند یا چهرههای میانهرو اصولگرا که به لحاظ اندیشه، اعتدالی هستند نیز جایی ندارند. این یک استراتژی است که چه از نظر رسانهای و حتی از منظر سیاسی هم عجیب است!»
تخریب تاریخ انقلاب
بعد از فوت ایشان، صداوسیما تلاش کرد با پخش برنامههایی به آیتالله هاشمی بپردازد اما تخریبهای هشتساله گذشته از یادها نمیرفت. در همان شب فوت مرحوم هاشمی، مرحوم حجتالاسلام سیدمهدی طباطبایی به تلویزیون آمد و اینگونه گفت: «صداوسیما مدام گله میکند که چرا مردم ماهواره میبینند و چرا بیننده صداوسیما کم شده است، من وظیفه دارم بگویم که صداوسیما اگر از آقای هاشمی تجلیل نکند، مردم را از دست خواهد داد، مردم فقط آن چهارنفری نیستند که شما فکر میکنید او تنها یک خبردار و اهل خبر نبود، او مجتهد بود».
سال 96 یک سال بعد از فوت مرحوم هاشمی، «همایش آیتالله هاشمیرفسنجانی و دفاع مقدس» در تهران برگزار شد که رسانه ملی نهتنها به آن نپرداخت، بلکه در هفته دفاع مقدس هم به نقش آیتالله هاشیرفسنجانی در جنگ ایران و عراق اشارهای نمیشد. سال پیش نیز «شبکه افق» برنامهای درباره ترورهای گروه فرقان در سال ۱۳۵۸ از سپهبد قرنی، آیتالله مرتضی مطهری، مهدی عراقی و دکتر مفتح نام برد اما از ترور مرحوم هاشمیرفسنجانی در چهارم خرداد همان سال چیزی گفته نشد، درحالیکه امام خمینی بعد از این واقعه این جمله معروف را گفتند که «هاشمی زنده است چون نهضت زنده است».
آش آنقدر شور شد که صداوسیما حتی هنگام افتتاح خط 6 متروی تهران صحبتهای حسن روحانی درباره نقش آیتالله هاشمیرفسنجانی در این پروژه را به بهانه طولانیبودن صحبتهای رئیسجمهور پخش نکرد. حدود 11 سال است که صداوسیما خود را از حضور چهرهای همچون آیتالله هاشمیرفسنجانی محروم کرده است؛ اتفاق ناخوشایندی که مهمترین آن شناخت کم نسل جدید از چهرههای اصلی و تأثیرگذار انقلاب خواهد بود.
جعل حقایق تاریخی
محسن هاشمی در نامه خو د به علیعسگری رئیس سازمان صداوسیما اینگونه نوشت:
با سلام
احتراما پیرو مذاکرات و مکاتبات قبلی در رابطه با جلوگیری از تخریب آیتالله هاشمیرفسنجانی در رسانه ملی، اخیرا شاهد پخش برنامههایی از سیمای جمهوری اسلامی بودیم که با جعل حقایق تاریخی، مدعی بودند که آیتالله هاشمیرفسنجانی از تریبون نماز جمعه مسئولان را دعوت به اشرافیگری و مانور تجمل کرده است.
خبرگزاری وابسته به یکی از نهادها نیز در گزارشی مدعی شد که آیتالله هاشمیرفسنجانی، در نمازجمعه 18 آبان 1368، گفته است:
این رفتارهای درویشمسلکانه وجهه جمهوری اسلامی را نزد جهانیان تخریب کرده است. زمان آن رسیده که مسئولین ما به «مانور تجمل» روی آورند.
و این نقل قول جعلی، مبنای بسیاری از تحلیلها و برنامههای صداوسیما و سایر رسانههای وابسته به حاکمیت در تخریب آیتالله هاشمیرفسنجانی گردیده است.
درحالیکه 18 آبان 1368، روز پنجشنبه است و آیتالله هاشمیرفسنجانی در نماز قبل و بعد از این تاریخ نیز چنین عبارتی را به کار نبرده است، در میان بیش از 400 خطبهای که آیتالله هاشمیرفسنجانی طی سه دهه در نماز جمعه تهران اقامه کردند، تنها یک بار و آن هم در نماز 9 آذر سال 1369 که واژه مانور تجمل را نه درباره دعوت مسئولان به اشرافیگری، بلکه در تفسیر آیه «خذوا زینتكم عند كل مسجد»، که بر آراستهبودن مسلمانان در مساجد تأکید دارد، تصریح کرد:
«نمازهای جمعه اگر بخواهد منظره اسلامی داشته باشد، باید مردم که میآیند، بهترین لباسهایشان را و عالیترین حالت آرایشی در همان سطحی که در زندگیشان هست، داشته باشند. اصلا باید مانور تجمل باشد نه تجمل فوق حساب، آن زیباییهایی که هست، خوب الان اینگونه نیست و قبول کنید که در بعضی مساجد که آدم میرود، وقتی که اجتماع هست بوی عرق پاها انسان را آزار میدهد. ما دستور شرعی داریم، شما باید عطر به خودتان بزنید، باید سرتان را شانه کنید، ریشتان را شانه کنید، لباسهایتان تمیز باشد. خود پیغمبر(ص) شخصا مقید بود».
یا در برنامههایی با تقطیع سخن آیتالله هاشمیرفسنجانی در مورد لوکسگرایی، ایشان را مدافع اشرافیگری عنوان میکنند درحالیکه سخن تقطیعشده ایشان ربطی به اشرافیگری ندارد و در مورد لزوم استفاده از تکنولژی پیشرفته و کممصرف بهجای تکنولوژی قدیمی و پرمصرف در کشور است:
«ما میگوییم اشیای لوکس استفاده نشود، خوب این شعار، نوعی عدالتگرایانه و جلوگیری از اشرافیت و تجمل است. زمانی است که بعضی از اشیای لوکس به صرف کل جامعه است که استفاده شود، باید اینجا چه کار کنیم؟ مثلا تلویزیونهایی میسازند که گرانتر تمام میشود، اما مصرف برقش 30 تا 40 درصد است. آیا حکم اسلامی در اینجا چیست؟ فقها باید جواب دهند. ما، تلویزیون سیاهوسفید یا رنگی با قیمت کم بخریم یا گرانقیمت و کممصرف از نظر انرژی بخریم؟».
ایشان در ادامه به تجهیزات آبیاری پیشرفته، مصرف گاز بهجای نفت در منازل، لامپهای کممصرف بهعنوان نمونههایی از لزوم استفاده از کالاهای پیشرفته و لوکس بهجای ارزانقیمت و با تکنولوژی قدیمی در جهت صلاح جامعه و کاهش مصرف انرژی تأکید میکنند که متن کامل این خطبه و سایر خطبههای ایشان در پایگاه اطلاعرسانی آیتالله هاشمیرفسنجانی در دسترس پژوهشگران است.
حال سؤال اینجاست که چرا جریانات و رسانههایی در داخل نظام و با پول بیتالمال به جعل، تقطیع و تحریف سخنان و عملکرد آیتالله هاشمی میپردازند تا ذهنیت افکار عمومی را که در شرایط سخت اقتصادی قرار دارد نسبت به نظام تخریب کنند.
مقام معظم رهبری، در خطبه تاریخی 29 خرداد سال 1388، پس از ذکر سوابق، مجاهدتها و عدم ثروتاندوزی آیتالله هاشمیرفسنجانی، تصریح میکنند که «اینها حقایقی است که نسل جوان باید بدانند» و متأسفانه رسانه ملی بهجای عمل به توصیه صریح رهبر معظم انقلاب، تریبون خود را در اختیار جریانات تندرو و افراطی قرار داده است که بهصورت آشکار به تحریف و جعل تاریخ میپردازند.
جنابعالی خود یکی از مدیران خدوم دولت سازندگی بودهاید و از نزدیک شاهد زندگی شخصی آیتالله هاشمیرفسنجانی بودهاید اما خوشبختانه امروز درهای منزل ایشان که از سال 1360 تا روز پایانی عمر، در آن زندگی کردهاند با همه وسایل و لوازم خانه، با تبدیلشدن به موزه، به روی مردم گشوده شده است، مناسب است که دوربینهای صداوسیما را به درون این خانه بفرستید تا با تصویربرداری از خانه و وسایل مشخص شود که آیا زندگی ایشان توأم با اشرافیگری بوده است یا مصداق سادهزیستی؟ و بسیار بهتر خواهد بود که دوربین صداوسیما به اندرونی بسیاری از مدعیان زهدفروشی و انقلابیگری نیز برود که عیار مردمیبودن مشخص شود.
در پایان خواهشمند است در صورتی که در سازمان صداوسیما، امکان ساخت برنامههای منصفانه، بیطرفانه و محققانه در مورد عملکرد آیتالله هاشمیرفسنجانی، وجود ندارد، امکان پاسخگویی به تخریبها و تهمتهای ناجوانمردانهای که با وجود گذشت چهار سال از رحلت ایشان همچنان منتشر میگردد، برای ما فراهم آید.
والعاقبه للمتقین
افزودن نظر جدید