وفور «داروی کرونا» در خیابان ناصرخسرو

از غرب که وارد میدان امام خمینی می‌شوی از همان ابتدا کسانی ایستاده و زیر لب صدا می‌زنند «قرص، دارو». در این وضعیت ویژه هم این افراد با قوت به کار خود ادامه می‌دهند و حضور پررنگی دارند، انگار نه انگار که تعطیلی است. آن‌ها مثل روزهای عادی به کسب و کار خود مشغولند.

به گزارش امیدنامه به نقل از انصاف نیوز،کمی جلوتر از درب مترو و جلوی ساختمان مخابرات، از یکی از آنها می‌پرسم «کیت تشخیص کرونا داری؟» پاسخش منفی است. او می‌گوید هنوز چنین چیزی به بازار عرضه نشده یا حداقل به دست آنها نرسیده. ولی فروشنده‌ی دیگری که نزدیک ایستاده صدایمان را می‌شنود و هنگام عبور از مقابلش صدایم می‌کند و می‌گوید: «بیا اینجا من هم قرصشو دارم هم آمپولش رو» از او می‌پرسم کیت تشخیص هم دارد؟ پاسخ مثبت است. بدون اینکه سوالی کنم شروع به توضیح دادن می‌کند: «قرصش رو دارم، سه خشاب باید بخوری تا خوب بشی، این دارو ها حساس‌اند. هر ورق ۴۰۰ هزار تومن. آمپولش رو هم دارم دونه‌ای دو و نیم، آمپول رو هم دو تا باید بزنی تا خوب بشی.»

از نحوه استفاده قرص ها می‌پرسم. او می‌گوید: «قرصا رو باید هر ۶ ساعت با آب خیلی زیاد بخوری و آمپول رو هم باید به فاصله ۴ روز بزنی تا خوب بشی.»

قرص فروش، یک جوان حدودا سی ساله است که کاپشنی لجنی، شلوار پارچه‌ای و کفشی چرمی پوشیده. وقتی از او می‌پرسم که آیا مطمئن است که این داروها اثر می‌کند جواب می‌دهد: «من خیلی ساله اینجا کاسبم، این قرصا و آمپولا تضمینیه. تو از سر ناصرخسرو تا تهش به هرکی بگی احسان می‌شناسه. شماره تلفنم رو هم بهت می‌دم. همیشه هم همینجا هستم. اگر اثر نکرد بیا من دوبرابر این پول رو به تو پس می‌دم».

برای اینکه بتوانم اطلاعات بیشتری از او بگیرم به او می‌گویم که من مسئول خرید یک درمانگاهم و برای آنجا می‌خواهم تعداد زیادی خرید کنم. برای او توضیح می‌دهم که در درمانگاه بیشتر به کیت نیاز داریم و قیمت کیت را جویا می‌شوم. احسان می‌گوید: «کیت هم داریم ولی یه کم پایین بالا می‌شه. قیمت ثابت نداره، چون وارداتیه. بذار آمار قیمت لحظه‌ای رو بگیرم. چندتا می‌خوای؟»

او یک تماس می‌گیرد و کُردی با کسی پشت خط حرف می‌زند. بعد دوباره به من رو می‌کند و می‌پرسد: «گفتی برای درمونگاه کجا می‌خوای؟» من جواب سربالا به او می‌دهم. و جویای قیمت می‌شوم. احسان جواب می‌دهد: «اگر حرفت حرف باشه و واقعا صدتا بخوای به تو ۳۵۰ می‌دم. اگه بار دوم و سوم هم اومدی و کار کردیم انشاالله به حق علی، من برای تو کمتر حساب می‌کنم.»

باز بدون اینکه توضیحی از او بخواهم ادامه می‌دهد: «پول رو هم نقد می‌خوام، نه چک نه کارت به کارت. فعلا برای صدتای اول ۳۵۰ می‌دم. آمپول و قرص چرا نمی‌بری؟»

می‌گویم مردم باور نمی‌کنند که قرص و آمپول اثر می‌کند. او می‌گوید: «نه آقا این حرف‌ها چیه؟ من دارم می‌گم واقعیه. من ده ساله تو ناصر خسرو کاسبی می‌کنم. ببر اگر کار نکرد بیار پس بده. تو مگه داروخونه نیستی؟ تو باور کنی و به مردم بگی اونها هم باور می‌کنند.» وقتی اسم قرص‌ها را از او می‌پرسم پاسخ می‌دهد: «قرصای ضدکرونان دیگه، اسمش رو نمی‌دونم ولی تو سه خشاب بخوری قطعا خوب می‌شی. این همون داروییه که تو آمریکا استفاده می‌کنن. هرکسی این دارو رو نداره. من چون تعداد می‌خوای به تو می‌دم.»

شماره‌ی احسان را می‌گیرم و صحبتم با او را تمام می‌کنم و به سمت خیابان ناصر خسرو می‌روم. از چند نفر از کاسبان رد می‌شوم تا احسان نبیند که دارم با کس دیگری حرف می‌زنم تقریبا سر خیابان ناصر خسرو و جلوی ساختمان مخابرات از یک پیرمرد که یک خالکوبی قلب تیر خورده روی دستش دارد می‌پرسم که آیا داروی کرونا دارد؟ پاسخ می‌دهد: «داروی کرونا دارم؛ جنس خوبش رو هم دارم. چی ‌می‌خوای؟»

باز سناریوی مسئول خرید درمانگاه را تکرار می‌کنم تا بتوانم اطلاعات بگیرم. پیرمرد می‌گوید: «هم قرص دارم هم آمپول، یه آمپول بزن خوب می‌شی. آمپولش سه میلیونه ولی خوب می‌کنه. قرصش هم دارم، خشاب ده‌تایی ۳۰۰ هزار تومن ولی باید هر هشت ساعت یکی بخوری، اگر مریضی پیشرفت کرده باشه هر هشت ساعت باید دو تا بخوری.»

می‌پرسم چند ورق باید مصرف کنیم تا درمان شویم. می‌گوید: «تا وقتی که خوب بشی باید بخوری.»

وقتی اسم قرص را می‌پرسم می‌گوید: «قرص ضد کرونای آمریکایی، روش نوشته ۱۹، تو که دکتری می‌دونی اسمش کرونا ۱۹ دیگه. این ۱۹ رو قرصای من یعنی اصله. تو آمریکا و ایتالیا از همین‌ها مصرف می‌کنند.» به این فکر می‌کنم پیرمرد احتمالا نمی‌داند که آمریکا و ایتالیا بیشترین آمار تلفات را دارند و وضعیت در این کشورها بحرانی است.

از او درباره‌ی کیت تشخیصی هم می‌پرسم. می‌گوید: «کیت تشخیص هم دارم، دونه‌ای ۲۰۰ هزار تومن. ولی اگر تعداد بخوای باید کارتن ۵۰۰ تایی سفارش بدی، تو بیا قیمتش رو با تو راه میایم.»

وقتی درباره اسم کیت‌ها و نحوه استفاده می‌پرسم می‌گوید: «حالا مامور نباشی انقدر سوال می‌پرسی؟» بعد اظهار بی‌اطلاعی از برند کیت‌ها می‌کند و می‌گوید فقط می‌داند که آمریکایی است.

صحبت هایم با پیرمرد تمام شده. داخل خیابان ناصرخسرو می‌شوم. از دو یا سه نفر می‌پرسم و آن‌ها چیزی ندارند. سر خیابان سعدی جنوبی پسر جوان تپلی ایستاده و با دیدنم می‌گوید «قرص می‌خوای؟» به او می‌گویم داروی کرونا می‌خواهم. می‌گوید: «اگه کرونا گرفتی یا فک و فامیلت گرفتن نیا جلو»

برای او هم سناریوی مسئول خرید درمانگاه را توضیح می‌دهم. وقتی درباره‌ی کیت از او می‌پرسم می‌گوید: «کیت دارم، اصلی‌اش یک میلیون!» با تعجب درباره‌ی قیمت گران کیت‌هایش نسبت به دیگر فروشنده‌ها می‌پرسم و پاسخ می‌دهد: «از اونها من هم دارم، کیت حاملگیه. الکی بهت می‌دن می‌گن کیت کرونا است. برای همه هم منفی می‌شه.»

درباره‌ی قرص و آمپول هم از او سوال می‌کنم. پاسخ می‌دهد: «قرصش تاثیر نداره. توصیه نمی‌کنم. باید چند بسته بخوری شاید خوب شی شاید نشی. ولی آمپول تضمینیه. قرص دو! آمپول پنج.»

باز درباره‌ی قیمت بیشترش نسبت به دیگر فروشنده‌ها معترض می‌شوم که می‌گوید: «یک بار بهت توضیح دادم که ارزون فروشی بی‌دلیل نیست. این قرصای اینا تو قلعه‌حسن‌خان پر می‌شه، هیچ تاثیری هم نداره. اینایی که من دارم اصله. من این نون رو سر سفره زن و بچم می‌برم. اگه هم نمی‌خوای برو از همونا بگیر.»

درباره‌ی تفاوت قرص‌های او با دیگران که می‌پرسم توضیح می‌دهد «این‌ایی که من دارم چینیه. روشون چینی نوشته شده. واقعیه.»
وقتی درباره‌ی تخفیف و قیمت هم صحبت می‌کنم می‌گوید سر معامله به توافق می‌رسیم. بعد شماره‌اش را می‌دهد و می‌گوید به نام مهدی ذخیره کن.

بعد از خداحافظی با مهدی به این فکر می‌کنم که حتما داروهای گران او هم تقلبی باشد و این بحران جدید هم مانند همه بحران‌ها محل استفاده‌ی عده‌ای سودجو شده تا از مردم شیادی کنند. هیچ کشوری در دنیا هنوز بطور قطع دارویی مخصوص کرونا کشف نکرده است.

افزودن نظر جدید