به بهانه پاسداشت یک روز؛

کارگران، یاری دهندگان توسعه ایرانی

گروه جامعه: روز کارگر تجلی یک قرار بزرگ است که در آن همه مردم به پاس تلاش کارگران برای حفظ و بقای تولید در کشور، به احترام کلاه از سر بر می‌دارند و می خواهند مرحمی باشند تا دردها، سختی ها و مصیبت های کارگران در پناه آن اندکی آسوده شود.

 روز کارگر، روزی است به نام بزرگ مردان و زنانی که شانه هایی استوار برای تحمل همه آشفتگی‌های تحمیلی بر اقتصاد و تولید دارند که اگر این استواری وجود نداشت، شاید کژروی‌های عقلانیت در چند سال گذشته بیشتر از آن چیزی که امروز وجود دارد تولید و اقتصاد ایران را به بیراهه هدایت می کرد. ما، یعنی همه ما. یعنی هم من و هم شمایی که از بیرون به زندگی کارگران و روزگار آنها نگاه می کنیم ضرورت دارد هر از گاهی با خود اندیشه کنیم که کارگران و انسان‌هایی که دستانشان زخم و درد تلاش را بر خود حک کرده است، چگونه بار معیشت را (که چند سالی است به زخم معیشت تبدیل شده است) بر خود هموار کرده اند اما همچنان خم بر ابروی خود ندارند و بسیار نجیب و بزرگوار تنها آروزی روزی را دارند که تولید از زیر سایه ندانم کاری ها خارج شود تا تمام امال و آرزوهای آنان نیز رنگ واقعیت به خود بگیرد. ب

به نظر می رسد روز کارگر کمترین کار و حداقل زمانی است که می شود آن را به شکل یک قرار دید که می خواهد هیبت نجابت و بزرگ منشی کارگران را یادآوری کند. باور کنید کارگر بودن در سرزمین ما سخت است و به دلیل سیاست هایی که در چند سال گذشته به شکلی گسترده اقتصاد پول محور را در مقابل اقتصاد مولد قرار داده است، بسیار هم سخت تر شده است.

کارگران ما چند سال پیش شنیدند که سیاست‌های اقتصادی می خواهد به خاطر آنها و به خاطر همه شهروندانی که گرفتار معضلات معیشتی هستند تغییر کند. آنها شنیدند که روزهای دلهره آور اقتصادی به پایان می رسد و شاخص های اقتصادی به گونه ای تغییر می‌کنند که کارگران هر ساعت به خاطر قدرت روز افزون تولید بیشتر شاد شوند و بیشتر شادمانی کنند. اما این بازی های کلامی کار را به جایی رساند که اکنون تولید، تولید کننده و کارگران بیشتر از هر وقت دیگری از پیکره و چهره اقتصاد واهمه دارند، چون درست در سال هایی که شعارها به جای سیاست های درست و اندیشه های صحیح اقتصادی میزبان کارگران شده بودند، خیلی چیزها در اقتصاد کشور دگرگون شد و کارگران را در مصیبت معیشت قرار داد. فقط در طول 8 سال و باز هم فقط در شهرک های صنعتی 5 هزارو 454 واحد تولیدی تعطیل شده است. جالب اینجا است که از این تعداد 3 هزار 700 واحد تولیدی به خاطر نداشتن نقدینگی تعطیل شده اند آن هم درست در هیاهوی رشد و افزایش نقدینگی. کارشناسان می گویند که در این 8 سال نقدینگی از کمتر از 90 هزار میلیارد تومان به بیش از 600 هزار میلیارد تومان رسیده است و آن وقت در همین زمان واحدهای تولیدی به خاطر نداشتن نقدینگی از دست رفته اند. این یعنی یکی از بدترین خاطره های اقتصاد ایران که بارش هم بر شانه های کارگران خالی شده است. چرخ تولید این گونه چرخیده است که امروز  200 هزار شغل نیز در آستانه خطر و تعطیلی قرار دارد. به این آمار و ارقام که نگاه کنیم آن وقت بیشتر به این درک می رسیم که کارگران نجیب‌ترین و مظلوم‌ترین قشر از جامعه اقتصادی ایران هستند چون در نهایت آنها باید تاوان این نامرادی های اقتصادی را بدهند.

روز کارگر، روزی است که ما می توانیم به کارگران بگوییم، درد آنها را می فهمیم، زخم آنها را لمس می کنیم و دلهره آنها را ازروزگار معیشت به جان می خریم چون هنوز به فردا امید است و این امید امروز بارقه های روشن تری دارد. ما حتما باید در کنار کارگران و با گره زدن دستهایمان در دست های پر رنج آنها برای نسل فردا سایه‌ای به پهناوری سرزمینمان بسازیم. این شرط و قرارداد امروز ما شده است و در این راه شانه های بزرگ کارگران که انبوهی از گره های تولید را به جان خریده است، می تواند یکی از بزرگترین یاری دهندگان توسعه ایرانی باشد.

 

برچسب‌ها :

افزودن نظر جدید