کلمات زیبای روحانی نمی‌تواند واشنگتن را متحول کند

«نیکولاس بِرنز» معاون پیشین وزیر امور خارجه آمریکا در «شورای آتلانتیک» نوشت: در حالی که تندروهای کنگره در حین تعطیلی دولت حق آن را زیر پا گذاشتند، دیپلمات‌های وزارت امور خارجه فرسنگ‌ها دورتر اقدامی بسیار سازنده را در ژنو پیش بردند. مذاکره‌کنندگان ایران و آمریکا، بدون بوق و کرنا، مذاکرات برنامه هسته‌ای رو به رشد ایران را که مدت‌ها به تعویق افتاده بود را به انجام رساندند.

به گزارش امید به نقل از سایت تیک، آنها اولین نشست خود را به عنوان «اساسی و آینده‌نگرانه» تشریح کردند. در گفتگوهای دیپلماتیک، این بدان معنا است که شروع بسیار خوبی داشته‌اند. رئیس‌جمهور «اوباما» و وزیر امور خارجه «جان کری» چالش هسته‌ای ایران را به عنوان اولویت اول بین‌المللی آمریکا در سال آینده دانسته‌اند. اگر آنها بتوانند به توافقی دست یابند که ایران را از تسلیحات هسته‌ای دور کند، موفقیت بزرگی خواهد بود. برای کسب این موفقیت، آنها باید دو راهبرد متضاد را در تعادل نگه‌دارند.

ابتدا، بدون مصالحه دو طرف توافقی وجود نخواهد داشت. آمریکا و ایران هر دو بسیار مغرورتر و قدرتمندتر از آن هستند که تسلیم دستور طرف مقابل شوند. باید مذاکره‌ای واقعی صورت گیرد تا ایران محدودیت و بازرسی بدون اعلان از فعالیت‌های هسته‌ای خود را بپذیرد. در عوض آمریکا باید برنامه کاملاً نظارت‌شده، غنی‌سازی ایران را در آینده بپذیرد.

اما، در درجه دوم، تنها راه برای این نوع توافق آن است که آمریکا فشار زیادی را بر ایران تحمیل کند. کلمات زیبای رئیس‌جمهور ایران، «حسن روحانی» نمی‌تواند واشنگتن را متحول کند. دلربایی و افسونگری، اگرچه که مورد استقبال قرار می‌گیرد، اما به تنهایی نمی‌تواند توازن گفتگوهای دیپلماتیک سطح بالا را تأمین کند. اما قدرت و فشار می‌توانند. آمریکا و اتحادیه اروپا نباید تا زمانی که تهران با آینده بدون سلاح هسته‌ای توافق نکرده، تحریم‌های اصلی را بردارند. در حقیقت، همانطور که دولت گفته است، عدم توافق بهتر از یک توافق بد است که برای ایران بیش از حد آسان باشد.

به هر حال، تنها دلیل نشستن ایران بر سر میز مذاکره فشار تحریم‌های بر اقتصاد و ارز آن است.  حفظ این توازن بین انعطاف دیپلماتیک از یک سو و اعمال مستمر تحریم‌ها از سوی دیگر چالشی برای تیم «اوباما» خواهد بود؛ و این اقدام نیاز به کمک کنگره و اسرائیل در روند مذاکرات دارد. کنگره با اکثریت دو حزبی، در تصویب تحریم‌های شدید علیه ایران ثابت‌قدم بوده است. اسرائیل نیز کمک زیادی کرده است. «بنیامین نتانیاهو» با سخنرانی‌های عمومی تند، خطر حمله را برای ایران واقعی ساخته است. اینکه مذاکرات برای موفقیت نیاز به تهدید عملیات نظامی دارد، یک حقیقت دیپلماتیک قدیمی است. کنگره و اسرائیل نقش پلیس بد را برای ایران بازی کرده‌اند.

اما در اینجا زمان‌بندی، خلاقیت و یافتن توازن واقعی بسیار مهم است. آمریکا ضربه‌هایی جدی را به اقتصاد ایران وارد کرده است. حال باید از این اهرم برای متقاعد کردن ایران به دست کشیدن از رویای تسلیحات هسته‌ای استفاده کند. چنین کاری نیاز به قدری انعطاف و مصالحه از طرف ما دارد تا توافقی را رقم بزنیم که هم ایران و هم آمریکا بتوانند آن را بپذیرند.

شاید «اوباما» مجبور شود چندین ماه برای مذاکرات وقت بگذارد تا به چنین توافقی برسیم. اما کنگره اکنون تهدید تحریم‌های بیشتر را مطرح کرده و اسرائیل آب سرد را بر آتش گرم مذاکرات می‌ریزد. بسیاری از اعضای دولت معتقدند که تحریم‌های جدید می‌تواند مذاکرات را کاملاً از بین ببرد. کنگره باید تحریم‌های جدید را معلق کرده و به نتیجه مذاکرات «اوباما» وابسته کند تا به وضوح امتیازی برای گروه اجرایی قائل شده باشد؛ و اسرائیل نیز باید به برنامه دیپلماتیک «اوباما» اطمینان کرده و از آن حمایت کند.

این راهبرد نویدبخش آمریکا یک برنامه مشترک نادر دوحزبی است که در آن «اوباما» همان برنامه‌ای را دنبال می‌کند که رئیس‌جمهور «جورج بوش» نسبت به ایران داشت. اگر اکنون رهبران کنگره از توازن دقیق انعطاف و سختگیری «اوباما» نسبت به ایران حمایت کنند، شاید بتوانیم با استفاده از دیپلماسی و نه زور آینده هسته‌ای ایران را مهار کنیم.

آیا انتظار حمایت جمهوری‌خواهان و دموکرات‌ها از رئیس‌جمهور در مسئله دیپلماتیک چالش‌برانگیزی که مهم‌ترین مسئله جنگ و صلح سال 2014 است، غیرعادی خواهد بود؟ یا انتظار حمایت از واشنگتن فراحزبی که دولت را به تعطیلی کشاند غیرمنطقی است؟

برچسب‌ها :

افزودن نظر جدید