گزارش تهران امروز درباره حزب فراگیر اصلاح طبان و اصولگرایان

روزنامه تهران امروز نوشت:

به نظر مي‌رسد پس از انتخابات سال 92،پس از آنكه چند پارگي در احزاب اصلاح‌طلب (در سال 84) و اصولگرايان(در انتخابات 92) تجربه شد به لزوم وجود احزابي قوي و سازمان يافته بيشتر احساس شد. بعد ازانتخابات بود كه محمدرضا عارف معاون اول دولت اصلاحات صحبت از تشكيل حزبي فراگير كرد،حزبي كه قرار است به گفته عارف از ظرفيت‌هاي به وجود آمده در دوران انتخابات استفاده كند تا بتواند به بازسازي تشكيلاتي اصلاح‌طلبان بينجامد.از سوي ديگر روز گذشته محمدرضا باهنر عضو هيات رئيسه مجلس و از چهره‌هاي شناخته شده اصولگرا نيز از تشكيل حزب فراگير در بين اصولگرايان سخن گفت.باهنر در نشست خبري روز گذشته گفته بود:اگرچه در كشور قانون تشكيل احزاب وجود دارد و تاكنون نيز بيش از 200 گروه و جريان و گروه سياسي به‌طور رسمي فعاليت مي‌كنند ولي اين احزاب،‌ احزابي نيستند كه بتوانند در كشور با آراي زيادي فعاليت كنند.وي درخصوص دلايل لزوم چنين حزبي گفت: «معتقدم در نظام مردم‌سالاري، از طريق تشكيل احزاب قدرتمند مي‌توانيم ضابطه‌مندي‌ها را استمرار بخشيم به همين دليل هم به دوستان و هم رقبايمان پيشنهاد تشكيل يك حزب فراگير را مي‌دهم و فكر مي‌كنم در چهار يا هشت سالي كه پيش رو داريم فضا براي يكسري كارها از جمله تشكيل چندين حزب خوب، قوي و شناسنامه‌دار فراهم مي‌شود.»

اين سخنان خبر از جان گرفتن احزابي مي‌دهد كه مدت‌هاست به حاشيه رانده شده‌اند و تاثيرگذاري خود را ازدست داده‌اند.اينكه اين احزاب فراگير مي‌تواند چه مشخصاتي داشته باشد و اينكه چه دلايلي حقيقتا موجب شده تا رفتارهاي سياسي دو جريان اصلي اصولگرا و اصلاح‌طلب ديگر كافي به نظر نرسد،خود نكته حائز اهميتي است.يكي از دستاورد‌هاي تشكيل حزب فراگير آن است كه دامنه وقدرت تاثيرگذاري بر اتفاقات سياسي داخل كشور را افزون خواهد كرد.حزب فراگير مي‌تواند در بزنگاه‌هاي سياسي كه تصميمات نقش اساسي را بازي مي‌كند قدرت خود را به رخ كشد. همچنين مي‌توان به شفاف شدن تفكرات سياسي و راهبردهاي احتمالي احزاب دست يافت و راهبردي را تعريف كرد تا از هرگونه تندروي پرهيز شود و چنانچه تندروي صورت گرفت پيش از هر مرجعي احزاب به كنترل تندروي اعضاي خود بپردازند و آن را سامان دهند.

حزب فراگير چيست

اين اولين بار نيست كه چنين پيشنهادي يا كاري در ايران اتفاق مي‌افتد. پيش از اين در اوايل انقلاب آيت‌الله بهشتي اقدام به تشكيل حزبي بزرگ به نام جمهوري اسلامي‌كرده بود اما با گذشت زمان و تغيير شرايط شايد لازم باشد تعريف دقيق‌تري از چنين حزبي صورت گيرد. حميدرضا ترقي عضو شوراي مركزي حزب موتلفه اسلامي درتعريف حزب فراگير دومعنا را براي فراگير بودن متصور است، وي به تهران امروز مي‌گويد: «يك معنا مي‌توانداين باشد كه همه سليقه‌هاي يك جناح در اين حزب جمع شوند كه تلنگرش در جبهه‌هاي سياسي زده شده است و با به وجود آمدن شرايط خاص، طي يك زمان مشخص،همكاري و ائتلافات سياسي صورت مي‌گيرد تا موفقيت سياسي‌اي پديد آيد.دومين معنا هماني است كه از مواد قانوني استنباط مي‌شود وآن اين است كه احزاب در سراسر كشور دفتر داشته باشند و داراي روزنامه و رسانه باشند و خاستگاه اجتماعي آن مختص يك صنف نباشد.» حسين كنعاني‌مقدم، دبير كل حزب سبز ايران به تهران امروز مي‌گويد: اگر منظور ا زتشكيل حزب فراگير اين است كه همه جناح‌ها و همه تفكرات بدون هيچ خط و مرزي دراين حزب حضور داشته باشند،رويايي بيش نيست و قابل اجرا هم نخواهد بود. اما اگر اصولگرايان و اصلاح‌طلبان هركدام به‌دنبال ايجاد حزبي بزرگ هستند مسئله ديگري خواهد بود كه اين نكته را در خود خواهد داشت كه ديگر احزاب اين جناح‌ها تا جايي همراهي خواهند كرد كه حذف نشوند و منافع شان مدنظر قرار گيرد.»

عليرضا خامسيان مسئول روابط‌عمومي دفتر محمدرضا عارف در گفت‌وگو با تهران امرو ز درخصوص چرايي پيشنهاد حزب فراگير مي‌گويد: «بعد از انصراف عارف از انتخابات و همچنين ظرفيت به وجود آمده حول اين شخصيت سياسي و همچنين نبود احزاب قوي در كشور لزوم وجود چنين حزبي احساس شد.بنياد اميد ايرانيان كه سال‌ها پيش تاسيس شده است مجوز فعاليت سياسي تا 10 سال ندارد بنابراين بايد براي چنين مطالبه‌اي حزبي تشكيل شود كه به انسجام و همگون‌سازي اصلاح‌طلبان كمك كند و بتواند تشكيلات سياسي اصلاح‌طلب را بازسازي كند.ازآنجا كه دكتر عارف معتقدندحزب شخص محور در چرخه پرخطري قرار دارد چراكه اگر شخص شكست بخورد حزب هم دچار مشكل خواهد شد لذا به‌دنبال اين است حزبي را تشكيل دهد كه بدنه قوي داشته باشد تا رأسي قوي .»

زمينه يك پيشنهاد

اينكه چه مسائلي يا چه سلسله مسائلي سبب شد تا ايده چنين پيشنهادي به وجود آيد بسيار حائزاهميت است.مي‌توان گفت عرصه انتخابات،همان زماني بود كه بسياري از كمبودها درخصوص نبود حزب را در نظر آورد.چنين شد كه نياز به تشكيل حزبي كه بتوان با اتكا به مرامنانه و چارچوب‌هايش تعريف دوباره‌اي از يك جريان فكري را رقم زد احساس شد.تشكيل حزب فراگير مي‌تواند به افراط وتفريط‌ها خاتمه دهد و يك نظم و قانوني را بر جريان‌هاي فكري غالب در كشور باز گرداند تا اينگونه نباشد كه هركس با هرمرامي آمد و ادعا كرد اصولگرا يا اصلاح‌طلب است چاره‌اي جز پذيرش آن وجود نداشته باشد.بلكه بنا به آداب مرسوم بهتر آن است حزبي قوي وجود داشته باشد تا بتواند مردان سياسي را تربيت كند كه چارچوب‌هاي فكر مشخص و قابل دفاعي داشته باشند. ترقي درباره زمينه به وجود آمدن چنين پيشنهادي به تهران امروز مي‌گويد: «برخي در انتخابات به يك ساختاري از لحاظ طرفداران رسيدند و يارگيري‌هايي را صورت داد و حالا مي‌خواهند از آن استفاده كنند.در واقع شكل‌گيري حزب در چنين شرايطي براي بهره‌برداري در فرصت‌هاي بعدي در عرصه سياست است.برخي نيز به فكر اين هستند كه يك حزب منطقي را شكل بدهند؛ حزبي قوي كه همه همفكران را در بر بگيرد و با برنامه و پاسخگو وارد عرصه سياست شود و از شكل‌گيري حركت‌هاي پوپوليستي در انتخابات جلوگيري كند.» اين سوال مطرح مي‌شود كه مطرح‌كنندگان حزب فراگير به‌دنبال چه هستند؛ آيا مي‌خواهند يك پايان‌دهنده در كشاكش‌هاي گفتماني درون گروهي داشته باشند؟ كمال سجادي به تهران امروز مي‌گويد: «تشكيلات ابتر داشتن از تشكيلات نداشتن بهتر است. با داشتن يك تشكيلات مي‌توانيم پاسخگويي را از احزاب انتظار داشته باشيم.مردم مي‌دانند با چه گروهي روبه رو هستند و فردي را كه براي رياست‌جمهوري يا نمايندگي انتخاب مي‌كنند داراي چه برنامه‌اي است و اگر دچار فسادي شد بايد چه كسي را مقصر دانست.» حضور نيروها و مديران جوان نيز در چنين احزاب بزرگي كه كهنه كارهاي سياست در آن نقش موثري ايفا خواهند كرد مورد سوال قرار گرفت و سجادي در اين باره گفت: «اگر نيروها و مديران جوان در اين احزاب فراگير ديده نشوند و مدنظر قرار نگيرند قطعا نقص است.نبايد حزب داري انحصاري شود.در حزبي كه اسم خود را فراگير مي‌گذارد انتظار مي‌رود نيروهاي جوان هم حق حضور وراي داشته باشند.» خامسيان يكي از اهداف تشكيل چنين حزبي را ورود به عرصه سياست و تاثيرگذاري بر سياست‌هاي داخلي مي‌داند و مي‌گويد: «ورودبه مجلس دهم يكي از اهداف حزب فراگير اصلاح‌طلب خواهد بود.»وي معتقد است همين قوانين موجود كفاف تشكيل حزب‌هاي فراگير را خواهد كرد و منافاتي به وجود نخواهد آمد.

كنعاني‌مقدم زمينه‌ساز چنين پيشنهادي را ناشي از نبود يك رئيس انسجام دهنده و تشكيلات حزبي نامنظم مي‌داند كه در زمان انتخابات نتوانست استراتژي را پيش ببرند.

موانع تشكيل احزاب قوي

در اداره احزاب كوچك در كشور هميشه با گلايه ‌دبير كل‌ها و اعضا آن مواجه بوده‌ايم و اينكه نهايتا موانع و مشكلات حزب‌ منتج به حذف يا گوشه‌گيري احزاب شده است يا احزاب دولتي كه با تمام شدن دولت حامي خود، از قدرت پيشين‌شان كاسته شده است و تاثيرگذاري يك حزب قوي را نداشته‌اند. اكنون سوال اين است،موانعي كه در راه به وجود آمدن حزبي قوي و فراگير به وجود مي‌آيد چه مي‌تواند باشد.آيا اگر مسائل مالي حزب دار آنقدر سنگين است كه جزو موانع محسوب مي‌شود چرا در ايران بيش از دويست حزب وجود دارد؟آيا وجود دو حزب فراگير پاياني به تفكرات تحول‌خواه و جوان نخواهد بود و اصولا با به وجود آمدن دو حزب فراگير كاركرد تمام احزاب ديگر زير سوال نخواهد رفت؟

سيدكمال سجادي سخنگوي جبهه پيروان خط امام و رهبري در گفت‌وگو باتهران امروز دلايل انشعابات در احزاب را اينگونه بيان كرد: «يكي از دلايل انشعاب در احزاب روحيات ايرانيان است كه درواقع مي‌شود گفت عادت به كار جمعي ندارند و ديگر اينكه با پيش رفتن حزب به جلو به اختلافات ايدئولوژيكي مي‌رسند و باعث تفرقه بين يك حزب واحد مي‌شود همچنين قدرت طلبي هم مي‌تواند جزو دلايلي محسوب شود كه به جدا شدن سران احزاب از هم منجرمي‌شود.» خامسيان درخصوص اينكه آيا تشكيل چنين احزابي مي‌تواند مانع از تندروي‌ها شود مي‌گويد: «اصلاح‌طلبان هشت سال از قدرت به دور بودند بنابراين نمي‌توان گفت كه تندروي و افراطي در اين حزب وجود داشته است.آنها حتي منتقدين سر سخت دولت نبودند بلكه اصولگرايان مخالف سياست‌هاي دولت بودند كه بسيار سرسختانه وارد حوزه نقد شده بودند و گاهي تندروي مي‌كردند.»وي درعين حال مي‌گويد: «در هر حزبي مقداري از تندروي ديده مي‌شود و در يك چارچوب مي‌توان به عقلانيت رسيد.»

ترقي موانعي را براي شكل‌گيري احزاب قوي متذكر مي‌شود: «اول منابع مالي احزاب است. در قانون احزاب داشتن فعاليت اقتصادي منع شده و اين مشكل‌ساز است؛ براي تامين منابع مالي خود يا بايد حزبي دولتي باشند يا دست به فعاليت اقتصادي بزنند كه خود زمينه‌ساز فساد خواهد شد يا اينكه به يارانه‌هاي دولت متوسل شد كه آن هم مي‌تواند در هردولتي سليقه‌اي برخورد شود.دومين مانع اين است كه عضويت در احزاب هزينه منفي دارد و نه مثبت.ببينيد وقتي گفته مي‌شود به‌دنبال تشكيل دولت فراجناحي هستيم يا گفته مي‌شود به هيچ حزبي وابستگي ندارم حزبي بودن يك نوع ضدارزش تلقي مي‌شود. اينگونه با روي كارآمدن هردولتي به واسطه اينكه مديري وابسته به حزبي است كه جريان دولت موافق آن نيست به كناري گذاشته مي‌شود و اين هزينه زيادي ا ست كه هركسي حاضر به پرداخت آن نيست. سومين نكته هم مربوط به مواد قانوني است كه براي احزاب جاذبه‌اي براي عضويت ايجادنمي‌كند. در شوراها به علت تعداد افرد داوطلب بي‌شمار و موارد انتخاب زياد در شهرهاي بزرگ نامزدها به‌دنبال احزاب هستند تا در ليست آنها حضور داشته باشند كه راي بياورند اما در انتخابات مجلس چنين چيزي وجود ندارد؛ بايد قوانيني وجودداشته باشد تا براي احزاب جذابيت‌هايي را ايجاد كند. وي نهايتابراي تشكيل حزب فراگير اصلاح قانون احزاب را مهم مي‌داند و تاكيد مي‌كند با به وجود آمدن قانون احزاب همه جانبه و خوب شاهد احزاب بي‌پايه و اساس نخواهيم بود.» سجادي مطرح مي‌كند كه مديران احزاب در ايران كار حرفه‌اي انجام نمي‌دهند و به صورت تفنني و سرگرمي به كا رحزبي مي‌پردازند و همچنين وي مي‌گويد: «احزاب داراي برنامه سياسي، فرهنگي واقتصادي براي اداره كشور نيستند و نهايتا هم سهمي در قدرت نخواهند داشت.» كنعاني‌مقدم معتقد است برای اينكه حزبي موفق باشد لازم است چند مورد را مدنظر قرار دهد. يكي اينكه رهبر داشته باشد كه قدرت بسيج مردم در مشاركت‌هاي سياسي را داشته باشد و همچنين كار سياسي را بلد باشد و تنظيما ت حزبي را بداند.وي مي‌افزايد: «مشكل اصلي در راه احزاب،احزاب دولت ساخته هستند كه با قدرتي كه به دست مي‌آورند امكان فعاليت احزاب ديگر را مي‌گيرند ولي اين مشكل براي حزب بزرگ و فراگيري كه مدنظر برخي افراد است شايد به وجود نيايد.»

در چنين شرايطي به وجودآمدن احزاب فراگير اصلاح‌طلب و اصولگرا راهي طولاني را پيش رو خواهد داشت.

برچسب‌ها :

افزودن نظر جدید