2 تا 5 سال حبس با شرمندگی

پوریا عالمی در شرق نوشت: «الو؟ مورد اورژانسی؟ مشکلتان چیست؟ چی؟ چی؟ حرف بد؟»تلفن را قطع کردم. دوباره زنگ تلفن. «بله؟ ‌ای‌بابا. چندبار بگویم؟ آقای عزیز، آقای محترم، بنده، کار سیاسی نمی‌کنم.

شما هم این فعالیت‌های سیاسی را بگذار کنار. نکن آقاجان. دست نگه‌دار. چکار ‌داری به امور سیاسی؟ هر کسی را برای کاری ساختند. شما را چه به سیاست؟ الان جوگیر شدی، برو زیر دوش آب سرد، آرام که شدی، می‌بینی بهتر که وارد سیاست نشدی. کار سیاسی اینطوری است دیگر، حواست نیست یک کاری می‌کنی، کار می‌دهی دست خودت.»پشت رُل آمبولانس بودم. ناچار تلفن را گذاشتم روی بلندگو: «آمبولانس‌چی، کار سیاسی کدام است؟ آقا ما الان شش‌تا بچه داریم، من هم آدم سست‌عنصری هستم، شما باید «فورس‌ماژور» بیایی و به صورت سرپایی هم شده، قال قضیه را بکنی.»گفتم: ‌ای‌بابا. عزیزم. من اهل کار سیاسی نیستم. بنده در حد سرماخوردگی و عفونت و این‌قبیل موارد وارد عمل می‌شوم. ولی عزیزجان، آن مساله که شما می‌گویی الان حبس دارد. می‌فهمی؟ دوست‌داری خودم و خودت را دو سال تا پنج سال بیندازی حبس؟ طرف گفت: حبس؟ پنج سال؟ برای... گفتم: د هه. اسمش را دیگر نیاوری‌ها. یک موقع کسی بشنود، دردسر می‌شود. طرف گفت: واقعا حبس دارد؟ گفتم: گل‌پسر، خبرهای مجلس را دنبال نمی‌کنی؟ دیروز «کلیات طرح افزایش نرخ باروری و پیشگیری از کاهش رشد جمعیت کشور تصویب شده» و حواست باشد که «در صورت تصویب جزییات طرح مذکور مجازات دو تا پنج‌سال حبس برای انجام عمل‌های جراحی جهت پیشگیری از بارداری (وازکتومی و توبکتومی) اعمال خواهد شد.» حالا تو می‌گویی من بیایم خودم را بیندازم توی دردسر؟ طرف گفت: ولی من گرفتارم. به هر قیمتی شده باید انجامش بدهم و قالش را بکنم. هرچقدر پول بخواهی بهت می‌دهم. گفتم: عجب آدمی هستی تو. برای چقدر پول بیایم دست بزنم به این کار و آن کار؟ بعد پنج سال بیفتم حبس، به چه قیمتی؟ شما را نمی‌دانم. ولی توی بند، وسط آن‌همه آدم که یکی اختلاس کرده، یکی بانک زده و... وقتی همه نشسته‌ایم، اگر جاهلی، کسی برگردد و به من بگوید: عالمی، تو را برای چی انداخته‌اند زندان؟ من بدبخت چه بگویم؟ جان آمبولانس‌چی برگردم بگویم برای وازکتومی دارم حبس می‌کشم، دست نمی‌گیرند؟ تلفن را قطع کردم و با سر رفتم توی فرمان و با آمبولانس رفتم تا منتهاالیه جاده و گم‌وگور شدم.
 
 

افزودن نظر جدید