علت مخالفت چهره‌های امنیتی با احمدی‌نژاد

احمد سالک، نماینده اصولگرای مجلس، مدعی شده جزء اصولگرایان اخراجی دولت احمدی‌نژاد بوده است. آن‌ها مدعی‌اند احمدی‌نژاد مروج تک‌روی و قانون‌گریزی بوده است. او که از سال ۱۳۸۰ تا ۱۳۸۵ نماینده ولی فقیه در سازمان حفاظت اطلاعات کل سپاه بود، از آنجا به هیئت عالی گزینش کشور می‌رود و تا سال ۸۷ در این سمت می‌ماند.

به گزارش  امیدنامه به نقل از شرق، او در برنامه تلویزیونی «دستخط» گفته است: «من در حفاظت اطلاعات بودم، گزینش کل کشور یک دبیر می‌خواست؛ احمدی‌نژاد دنبال بود. پنج، شش نفر مطرح شدند. من را هم مطرح کرد. پیغام داد بیایید من شما را ببینم. یک شب به ریاست‌جمهوری رفتیم و آنجا صحبت کردیم. من به ایشان گفتم چرا من را انتخاب کردید؟ به او اسم دادم که فلانی و فلانی را انتخاب کنید. گفت: این کار فقط از شما برمی‌آید. آقای احمدی‌نژاد بیش از ۲۰ ماه نتوانست من را تحمل کند؛ چون هفت وزیر او می‌خواستند خارج از قانون گزینش عمل کنند و من جلوی آن‌ها ایستادم و به درگیری و سپس به شورای عالی کشیده شد. دید ما تسلیم این نمی‌شویم که این بیاید و آن برود. گفتم نه می‌گذارم این بیاید و نه می‌گذارم آن برود».

اگرچه در سایت شخصی سالک، یکی از سمت‌های او مشاور احمدی‌نژاد ذکر شده، اما خودش در این برنامه منکر چنین سمتی شده و در پاسخ گفته است: «ابدا». اخراجیان دولت احمدی‌نژاد تمایل زیادی دارند که به اشکال مختلف از رئیس سابق دولت تبری بجویند. آن‌ها متفق‌القول‌اند علت خروجشان از دولت سابق یا حتی اخراجشان، مخالفت‌خوانی‌هایشان با رئیس سابق بوده است.

به نظر می‌رسد محمود احمدی‌نژاد عمدتا با سمت‌هایی که مرتبط با گزینش و اطلاعات بوده، زیاد به مشکل برمی‌خورده است؛ مشخص‌ترین ماجرا مربوط به قهر ۱۱ روزه او در ارتباط با عزل حیدر مصلحی، وزیر اطلاعات دولت دوم او بود.

مصلحی ماجرای برکناری خودش را این‌گونه با خبرگزاری فارس در میان گذاشته است: «روز یکشنبه‌ای که این اتفاق افتاد، نزدیک ظهر با من تماس گرفت و به من گفت: بیا کاری دارم. من هم روز قبل از این تماس، یکی از افراد را جابه‌جا کرده بودم؛ کسی بود که دوستی و رفاقتی با آقای مشایی داشت. بالاخره پیش احمدی‌نژاد رفتم و او گفت: این‌طور نمی‌شود و ما هرچه گفتیم تو گوش نکردی و من تصمیم خود را گرفتم. من هم گفتم تصمیمی را که گرفته اید، عملی کنید. او به من گفت: شما استعفا بده که من به او پاسخ دادم من استعفا نخواهم داد، اگر شما به این نتیجه رسیده‌اید که من را عزل کنید، من را برکنار کنید، چون اگر من استعفا دهم، یعنی خودم پذیرفته‌ام که اشتباه کرده‌ام. این صحبت تمام شد و به دفتر اطلاع دادم چنین قضیه‌ای بین ما اتفاق افتاده است و بعدازظهر نیز جلسه دولت بود که به آن جلسه رفتم. در جلسه دولت یکی از زرنگی‌های احمدی‌نژاد این بود که اگر می‌خواست کاری کند، می‌گذاشت برای آخر جلسه تا کسی اقدامی نکند؛ بنابراین آخر جلسه اعلام کرد بنده از این به بعد مشاور اطلاعاتی هستم. همه هاج‌و‌واج ماندند؛ آن زمان ایام فاطمیه بود و ما هم در منزل‌مان روضه داشتیم و من می‌خواستم سریع بروم که به روضه برسم، اما وقتی خواستم بروم، دیدم از دفتر یک نفر کنار درِ ریاست‌جمهوری ایستاده و نامه‌ای را از طرف آقا آورده است. این بحث مطرح شده بود که به احمدی‌نژاد گفته بودند نباید این کار را انجام دهد و من را عزل کند و بعد هم به من پیغام داده شد سر کار خود برگردید و کار را تعطیل نکنید و بعد آقا مرقومه‌ای را برای من فرستادند که باید در محل کار خود حضور داشته باشید». مصلحی گفته است: «آقای احمدی‌نژاد می‌خواست به نوعی حرکت کند که تشکیلات اطلاعاتی را آرام‌آرام کنار بگذارد».

غلامحسین محسنی‌اژه‌ای هم در دولت نخست احمدی‌نژاد وزیر اطلاعات بود؛ اما در دولت دوم او دیگر جایی نداشت. او بعدا در مقام معاون اول قوه قضائیه و سخنگوی این قوه درباره رفتار‌های متأخر محمود احمدی‌نژاد و در پاسخ به پرسش یک خبرنگار گفت: «درباره این قبیل افراد واقعا نمی‌دانم چه تعبیری داشته باشم. از این آقایی که اسم بردید، فقط این را می‌توانم توضیح دهم که یک زمانی یک فیلمی را از این آقا دیدم که با یک مجری در حال مصاحبه بود؛ چون دیدم که شاید اعتباری نداشته باشد، زیاد وقت صرف آن نکردم؛ اما فکر کنم که این فیلم حدود ۴۰ دقیقه کمتر یا بیشتر بود. در آن فیلم ۴۰ دقیقه‌ای حقیقتا این فرد ده‌ها دروغ و خلاف واقع گویی و گنده‌گویی و توهین به دیگران را داشت». او بعدا هم گفت: «ریشه حقوق‌های نجومی در دولت احمدی‌نژاد بود».

مصطفی پورمحمدی هم اصولگرای دیگری بود که با رئیس سابق دولت به اختلاف خورد. او هم معتقد است که محمود احمدی‌نژاد به دلایل فراقانونی با شهردار‌شدن قالیباف مخالف بوده است. پور‌محمدی که وزیر کشور احمدی‌نژاد بود؛ اما بعد از خروج از دولت به سازمان بازرسی کل کشور رفت و اختلافات میان او و رئیس سابق دولت آنجا اوج گرفت، درباره احمدی‌نژاد گفته است: «هم‌زمان با حضورم در وزارت کشور شورای اسلامی شهر تهران آقای قالیباف را به‌عنوان شهردار انتخاب کرده و انتصاب او با حکم وزیر کشور قطعی می‌شد و این همان چیزی بود که احمدی‌نژاد با آن مخالف بود و با توجه به اینکه امضای حکم قالیباف در آن زمان کار درستی بود، بدون در نظر گرفتن نظر رئیس‌جمهور و بدون اطلاع او حکم قالیباف را امضا کردم. متأسفانه احمدی‌نژاد تنها به‌این‌دلیل که قالیباف رقیب انتخاباتی‌اش در انتخابات بود، با انتصاب او به‌عنوان شهردار تهران مخالف بود، در حالی که گفته بود چنانچه در انتخابات ریاست‌جمهوری انتخاب شوم، قطعا از تمام پتانسیل رقبای انتخاباتی خود برای اداره امور کشور استفاده خواهم کرد. اختلاف بین ما در وزارت کشور با رئیس‌جمهور با انتصاب آقای قالیباف آغاز و روز‌به‌روز به اختلافات افزوده شد و هر روز گسترش یافت».

یکی دیگر از اصولگرایان معروفی که از دولت سابق اخراج شد یا به عبارت بهتر حضورش در دولت بعدی تمدید نشد، محمدحسین صفارهرندی، وزیر ارشاد دولت نخست محمود احمدی‌نژاد بود. او غیر‌مستقیم درباره این عبارت احمدی‌نژاد که گفته بود: «اصلا کاری با اصولگرا‌ها نداریم»، گفته است: «انتخاب‌شدن‌شان بر بستر همین جریان اصولگرایی بود و هنوز هم حساب آن‌ها را برای ما لیست می‌کنند و می‌گویند دولت نهم و دهم اصولگرا؛ اما رئیس آن دولت همه‌جا گفت که کاری با اصولگرا‌ها ندارم. وقتی کسی حساب خود را از این جبهه جدا می‌کند و می‌خواهد جدا عمل کند، دیگر طبیعی است که عوارض و عواقبی که بعد‌ها به بار می‌آورد، باید آن را هم جواب‌گو باشد. برخی از آقایان ناسپاس فعلی طوری راجع به دولت گذشته حرف می‌زنند که تمام هشت سال گذشته سیاهی، تباهی و عقب‌نشینی بوده است؛ درحالی‌که باید گفت: آن دولت کمک‌هزینه‌هایی به آن‌ها می‌داد که در شرایط سخت مددکار باشد و خوبی‌هایی که هیچ‌وقت از ذهن مردم خارج نمی‌شود».

یک بار دیگر هم گفته بود: «کسی که ۱۱ روز خانه‌نشینی کرد، فکر نمی‌کند زمانی رئیس‌جمهور مملکت بوده و همه‌چیز در دستان خودش بوده است؛ پس چرا پلنگ‌صفتی می‌کند!». او معتقد است که نخاله‌ها وارد دولت احمدی‌نژاد شدند و کارش را خراب کردند.

دولت نخست احمدی‌نژاد ماه‌عسل او و اصولگرا‌ها بود؛ سهم مناسبی به حامیانش در قدرت داد و در مقابل حمایت کامل را نیز از آن‌ها گرفت. برای همین بود که تصمیمات اقتصادی اشتباه او، مانند منحل کردن سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی، سهام عدالت، مستقیم‌سازی یارانه‌ها، مسکن مهر و... با وجود نامه ۵۰ اقتصاددان به او تأثیری در روند دولت‌داری احمدی‌نژاد نداشت و صدای اعتراض هیچ‌کدام از اصولگرا‌ها را درنیاورد.

در انتخابات ۸۸ نیز اصولگرا‌ها از احمدی‌نژاد به شدت راضی بودند. نقشی که در مناظره‌ها ایفا می‌کرد و حملاتش به هاشمی و ناطق نوری، نه‌تن‌ها اعتراضی در میان اصولگرایان برنینگیخت؛ بلکه شاید باعث خرسندی آن‌ها نیز شد. آن‌ها سال ۸۸ هم از احمدی‌نژاد حمایت کردند؛ اگرچه این روز‌ها یک به یک اعلام برائت می‌کنند و برخی از آن‌ها مدعی‌اند به او رأی نداده‌اند.

شروع جدایی اصولگرا‌ها از احمدی‌نژاد از زمانی آغاز شد که در چهارم مرداد ۱۳۸۸ و در شرایطی که تنها هشت روز از عمر رسمی کابینه اول محمود احمدی‌نژاد باقی مانده بود، او غلامحسین محسنی‌اژه‌ای و محمدحسین صفارهرندی، وزرای وقت اطلاعات و ارشاد را که از منتقدان اصلی مشایی در دولت بودند، برکنار کرد؛ اما ماجرا از زمانی عجیب‌تر شد که احمدی‌نژاد با وجود تذکر رهبری و نامه‌ای که خودش به رهبری نوشت، در انتخابات ثبت نام کرد و رد‌صلاحیت شد.

بعد از آن بود که مدام پیام ویدئویی منتشر می‌کرد، ماجرای بست‌نشینی را به همراه بقایی و مشایی راه انداخت و حتی بعد از بازداشت این دو نفر، به‌تن‌هایی در امامزاده صالح تحصن کرد و جمعی محدود هم گردش جمع شدند.

پس از این اقدامات بود که شایعه برکناری‌اش از مجمع تشخیص مصلحت منتشر شد؛ اخبار حاکی از این بود که رابطه اعضا با او در مجمع هم چندان حسنه نیست؛ تا‌جایی‌که حتی احمد توکلی نیز در یک جلسه در مقابل دیگران به او و رفتار‌های اخیرش اعتراض کرده بود.

افزودن نظر جدید