2. در این گزارشها آمده است ایران دست رد به سینه اماراتی ها زده و درخواست آنها برای مذاکره و تفاهم را رد کرده است. چنین گزارشی دستمایه خوبی برای برخی مطبوعات داخلی شده که آنرا زانوزدن امارات توصیف نموده و اقتدار موضع ایران و قاطعیت و ظفرمندی آنرا به تصویر بکشند. در غیاب هر گونه توضیح رسمی در باره تحولات اخیر در روابط دو کشور تصویر مزبور می تواند به عنوان تنها روایتگر این تحول عمل نماید.
3. چنین تصویری از (تحول اخیر) روابط ایران و امارات می تواند برای اقشار وسیعی - بویژه آنها که نگاهی تخصصی و دوراندیش به دنیای سیاست ندارند - پرجاذبه و غرورانگیز باشد. زمینه اصلی این احساسات در جامعه ایرانی نیز نوعی ملی گرایی افراطی است که از تحقیر اعراب و رفتار متکبرانه با آنها لذت می برد. اما چنین موضع گیریهایی می تواند از مصلحت کشور و منافع ملی فرسنگها فاصله داشته باشد.
4. اگر واقعا موضع ایران در برابر پیشنهاد امارات برای حل و فصل مشکلات دو کشور و اصلاح امور پاسخی دندان شکن و تحقیرکننده باشد چرا باید کشورهای منطقه، که تعدادشان هم کم نیست، از عربستان و امارات گرفته تا اردن و مصر و فلسطین و سودان و مراکش و ... در فکر اصلاح مواضع خود در قبال ایران باشند و به ایران نزدیک شوند. و اگر روابط ایران با کشورهای منطقه بهبود نیابد چگونه می توان منافع و امنیت کشور را تامین نمود. آیا نتیجه چنین سیاستی در درازمدت وابستگی به قدرتهای غیرمنطقه ای مانند چین و روسیه نخواهد بود؟
5. علاوه بر این، اگر این روابط اصلاح نشود همبستگی و اتحاد اسلامی که از آرزوها و اهداف بزرگ جمهوری اسلامی بوده است چگونه محقق خواهد شد؟ آیا بدون کشورهای عربی، بدون عربستان، بدون کویت، بدون مراکش، بدون اندونزی و ... می توان همبستگی اسلامی را تصور نمود؟ آیا از طریق همکاری با کوبا و کره شمالی می توان امت اسلامی را متحد کرد؟
6. همچنین بدون رابطهای قوی با کشورهای اسلامی چگونه می توان صف واحدی از کشورهای منطقه و مسلمان در برابر تجاوزات اسرائیل به منطقه تشکیل داد؟ آیا بدون این اتحاد و همبستگی می توان به انزوا و زوال اسرائیل امیدوار بود. تاریخ منطقه بویژه تجربه سالهای اخیر نشان می دهد هرگاه کشورهای منطقه از هم دور شدهاند اسرائیل موقعیت بهتر و مستحکم تری بدست آورده است.
7. بسیار سخت است بتوان نظامهای سیاسی حاکم بر کشورهای اسلامی را نظامهایی مطلوب، باکیفیت و کارآمد تلقی نمود. برخی از این نظامها پا را از این فراتر گذاشته و واقعا موجب تضعیف منطقه در برابر اسرائیل و آمریکا شده اند. اما اگر بخواهیم پیگیری آرمان وحدت اسلامی را تا زمان ظهور نظامهای مطلوب به تاخیر بیاندازیم احتمالا هیچگاه توفیق تحقق آنرا نخواهیم داشت و بدین ترتیب یکی از مهمترین اهداف و آرمانهای انقلاب اسلامی که در قانون اساسی نیز تثبیت و تاکید شده عملا از سیاست خارجی کشور کنار گذاشته خواهد شد.
8. تحولات متعددی در منطقه، از جمله پیروزیهای متحدین ایران در سوریه، عراق، لبنان و یمن، ناتوانی دولت ترامپ در سامان دادن سیاستی متعادل و قابل اعتماد در قبال منطقه و گردنکشی های دولت نتانیاهو در قبال مسئله فلسطین موجب شده است کشورهای متعددی در منطقه در صدد کاهش اختلافات با تهران برآمده و به ایران و مواضع منطقه ای آن نزدیک شوند. آنچه نتیجه این تحول را تعیین می کند سیاست ایران در برخورد با این کشورهاست. اگر سیاست کشور واجد ظرفیت جدی برای فهم و هضم این پیامها نباشد و نتواند به درخواستهای واقعی اصلاح روابط پاسخ مناسبی فراهم نماید این فرصت از دست رفته و انزوای ایران در منطقه ادامه خواهد یافت. اما تعامل سازنده و مثبت کشور با علائق واقعی اصلاح روابط نه تنها امنیت و منافع ملی ایران را تامین و تقویت نموده بلکه زمینه کاهش دخالت قدرتهای خارجی در منطقه را فراهم نموده و از همه مهمتر موجب انزوای واقعی اسرائیل در منطقه خواهد شد.
*دانشیار دانشکده مطالعات جهان دانشگاه تهران
افزودن نظر جدید