- کد مطلب : 22565 |
- تاریخ انتشار : 6 اردیبهشت, 1399 - 11:07 |
- ارسال با پست الکترونیکی
فرصتهایی که بحران کرونا فراهم کرد!
به گزارش امیدنامه به نقل از فرارو، مدتی قبل، ایالات متحده آمریکا، محدودیتهای مسافرتی خود را به تمامی افرادی که از قاره اروپا به آمریکا سفر میکند گسترش داد. اضافه بر این، نیویورک و دیگر ایالتهای آمریکا، تجمعاتِ مردمی را قدغن کرده و اکثرِ رویدادهای ورزشی نیز تا اطلاع ثانوی، تعلیق و یا تعطیل شده اند.
اگرچه صنعت مسافرت و توریسم در زمره نخستین بخشهایی بودند که که از نظر اقتصادی تحت تاثیر شیوع ویروس کرونا قرار گرفتند، با این حال، نگرانیها در مورد آثار و تبعات اقتصادی اپیدمی ویروس کرونا به مراتب از این مسائل و حوزهها گستردهتر است. تنها در چند هفته گذشته، بازارهای بورس شاهد افتِ ۲۰ درصدی بوده اند.
شکی نیست که وقوعِ یک بحران، مشکلات زیادی را ایجاد میکند با این حال، فرصتهایی را نیز برای بروزِ خلاقیت و نوآوری فراهم میکند.
قدرتِ بحران
آیا برای فهمِ قدرت یک بحران، نیاز به یک مثالِ تجاری و اقتصادی دارید؟ "شرکت خودروسازیِ فورد" را در نظر بگیرید. "ویلیام کلی فورد" رئیس اجرایی شرکت فورد سالها در تلاش بود تا به جای درگیر شدن در درگیریها و نزاعهای داخلی (در خانواده فورد)، تمرکز و نیروی شرکت خود را بر ساختِ اتومبیلهای عالی و خارق العاده قرار دهد. وی در این زمینه موفقیت چندانی (علی رغم تلاشهای خود) کسب نکرد. ناگهان رکود بزرگ اقتصادی جهان در سال ۲۰۰۷ رخ داد. فورد مجبور شد در بحبوحه این بحران مالی، با اعضای خانواده خود که تقریبا ۴۰ درصد از حق رای شرکت فورد را کنترل میکردند صحبت کند و آنها را متقاعد کند تا یکی از محصولات این شرکت با نامِ فوردِ آبی را وثیقه گذاری کنند تا بدین طریق این شرکت بتواند یک بسته کمک مالی دریافت کند و شرکت فورد بتواند در بحبوحه رکورد اقتصادیِ ناشی از بحران مالی جهان، جان سالم به در ببرد. در آن زمان، نجاتِ میراثِ خانوادگی، مهمتر از نزاعهای داخلی و خانوادگیِ خانواده فورد شد که سالها شرکت آنها (فورد) را به خود درگیر کرده بود. این مساله موجب شد تا این شرکت (فورد) بار دیگر تمایل به انجام ریسکهایی را از خود نشان دهد که به آن اجازه میداد تحتِ هدایت یک مدیر جدید به نام "آلن مولالی"، راه را برای انجامِ تغییرات واقعی و برداشتنِ موانعی که در چند دهه اخیر این شرکت با آنها رو به رو بوده است، هموار کند.
شرکت فورد، نمونه بسیار خوبی در توضیحِ این گزاره است که چگونه گاهی اوقات یک بحران میتواند روند ابتکار، نوآوری و خلاقیت را سرعت بخشد. یک بحران قادر است محیطی را ایجاد کند که تحت شرایط عادی، محیا شدنِ آن با درنظرگرفتنِ برخی اصول محافظه کارانه، تقریبا غیرممکن است. در ادامه به سه مولفه شتاب دهنده (در بحث فعال سازی نوآوری و خلاقیت) که در بحبوحه یک بحران نظیر شیوع ویروس کرونا میتوان از آنها نفع برد، اشاره میشود.
۱: بحران قادر است موازنه ریسک/بازده (risk/reward balance ) را تغییر دهد
در اکثرِ سازمان ها، تصمیمها به نوعی بر پایه تحلیلِ ریسک/بازده گرفته میشوند. آیا کسبِ حدی بالقوه از سود در مقایسه با خطرِ شکست و ناکامی، رجحان و برتری دارد؟ چالش اصلی برای اکثر انسانها این است که در شرایط عادی، ترس از شکست در اغلبِ اوقات موجب میشود تا افراد، هیچ استدلالی را به نفعِ راهبردهایی که تغییر را پیشنهاد میدهند، نپذیرند. از این رو، شرکتها به شدت از انجامِ ریسک گریزان هستند. با این حال، این معادله در شرایط بحران به طرزِ قابل توجهی تغییر میکند به نحوی که در این شرایط، خطر و ریسک اصلی این است که هیچ کاری انجام نشود. از این رو باید گفت: در شرایط بحرانی، گزینه ایجاد تغییر و نشان دادنِ ابتکار، نوآوری، بیش از پیش مجال حضور پیدا میکند.
۲: بحران، تمرکز را افزایش میدهد
اولویتهای رقابتی و گاه متناقض و مجادله آمیز، مشکلاتی رایج هستند که تمامیِ سازمانها با آنها رو به رو هستند. در اغلبِ موارد، شرکتها میزان توجهی برابر (مساوی) به هر اولویت نشان میدهند. این مساله موجب میشود تا یک شرکت، اولویتهای مختلف را با سرعتی کُند به پیش برد. اما این امر، ظرفیت برای ظهور و موفقیت یک ایده خارق العاده و تحقق آن را به شدت محدود میکنند. وقوعِ یک بحران به نحو قابل توجهی یکچنین فضایی را تغییر میدهد. زمانی که یک دیوار در مقابل شما قرار دارد، شما از گسترشِ تمرکز خود (به حوزههای دیگر) جلوگیری میکنید و فقط بر یک مشکل که واقعا برای سازمان و نهادِ شما مهم است تمرکز میکنید. تمرکز در این شرایط، مولفهای بسیار مهم است که به انسانهای عادی این قدرت را میدهد تا کارهای غیرعادی و خارق العاده انجام بدهند. وقوعِ یک بحران به انسانها این اجازه را میدهد تا حواسِ خود را متمرکز کنند و معطوفِ به یک هدفِ مشخص شوند.
۳: وقوع بحران بر رویکرد مدیران تاثیرگذار است
شرکتها پر از مدیرانی هستند که نیات خوبی دارند، اما در اغلبِ اوقات قادر نیستند خود را برای انجام ریسک، متقاعد کنند. این افراد، در حقیقت محصولِ فرهنگی هستند که صرفا به کسبِ هدف (و متعاقبا پاداشِ ناشی از آن)، و نه پرداختنِ به چالشها و تلاش برای حل آنها میاندیشد. این دسته از مدیران، محدودیتهای موجود را میپذیرند و تلاش چندانی برای غلبه بر آنها انجام نمیدهند. با این حال، وضعیت در شرایط بحرانی کاملا متفاوت است. در جریان یک بحران، شما باید برای خروج از آن، موضعی پیشرو اتخاذ کنید. تحت این شرایط، مدیران و دیگر افراد باید بر حل مشکلات تمرکز کنند. با توجه به اینکه مشکلات به خودیِ خود حل نمیشوند، فردی باید قدم به میدان بگذارد و راه حلی بیابد. وقوعِ یک بحران نظیر شیوع ویروس کرونا به مدیران این فرصت را میدهد تا به وضعیت موجود (و حفظ آن) بی اعتنایی کنند و اهدافِ بهتری را دنبال کنند.
افزودن نظر جدید