*یک عضو شورای شهر گفته است که شهرداری تهران هیچ کارنامه روشنی برای مبارزه با فساد ندارد. احتمالا انتظار داد و قال و معرکهگیری ویژه داشتند. مثلا گزارشی از فساد مدیران گذشته شهری یا افشای اسامی کارچاقکنها و شتیل بگیران بلدیه.اما بهنظر میرسد همه راهها در امر مبارزه با فساد، به هیجان و سر وصدا ختم نمیشود.
* مدتی پیش رئیس شورایعالی امنیت ملی اعلام کرد مطابق نتایج یک پژوهش 65درصد بین احساس مردم از فساد با تحقق واقعی فساد اقتصادی فاصله وجود دارد. یعنی جامعه 65درصد بیشتر از فساد واقعی، احساس فساد میکند. البته احساس فساد دلایل مختلف دارد اما یک دلیل روشن آن روشهای نادرست مبارزه با فساد است. روشهایی که هم میان مطالبهگران اجتماعی و رسانهها مرسوم است و هم میان نهادهای نظارتی.
*تصور رایج این است که با افشاگریهای مکرر، مردم امیدشان به اصلاح بیشتر میشود. اما ماجرا دقیقا برعکس است. یعنی با رشد افشاگریهای رسمی و غیررسمی، ادراک بخشی از جامعه پیدایش فساد سیستمی است؛ یعنی بنبست. اما چرا؟
* مردم بین آنچه از افشاگریها میشنوند با آنچه باید سر سفره خود احساس کنند رابطهای نمیبینند. لذا تصوری که ایجاد میشود این است که آنچه افشا میشود همه ماجرا نیست. نوک یک کوه یخی است که از آب بیرون زده است.
* 2مدل مبارزه با فساد داریم. مبارزه با فساد با هدف ثمره رسانهای و هیجانی آن. دوم مبارزه با فساد برای رفع موانع کارآمدی.
*بهجای تمرکز بر اصل افشاگری و هیاهوهای هیجانی باید مبارزه با فساد را در نقطهای دنبال کرد که منجر به کارآمدی محسوس در زندگی مردم شود. برخی تصور میکنند افشاگری بهخودی خود مشروعیتساز است.
*مردم با افشاگریهای پی در پی اولا دچار بیحسی نسبت به فساد میشوند و دوم اینکه دچار خطای ذهنی تعمیم جزء به کل میشوند و از همه مهمتر چون ثمره این افشاگریها را در زندگیشان نمیبینند، تصور میکنند دستهای پشت پردهای در ابعاد فساد سیستمی وجود دارد که هر میزان هم با آن مبارزه میشود، همچنان مافیایی است و جولان میدهد.
*مسئولان ما به یک بلوغ روشن در امر مبارزه با فساد رسیدهاند. گذشت دوران بگم بگمهای تبلیغاتی و نمایشهای دکان دارانه. امروز دوران مبارزه با فساد در نقطه کارآمدی است؛ سر صحنه زندگی مردم.
23302
افزودن نظر جدید