محمد هاشمی: وضع اقتصادی خوب نشده

محمد‌هاشمی را شاید همگان به عنوان مرد صامتی بشناسند که در برابر هجمه‌ها و موضوعات مطرح آنچنان به اظهارنظر رسانه‌ای نمی‌پردازد اما آشنایان با شخصیت برادر آیت‌ا...‌هاشمی به این امر واقف هستند که محمد‌هاشمی در زمانی لب به سخن باز می‌کند که بداند منجر به تفکر و نتیجه خواهد شد. او در گفت‌وگویی که با آرمان داشت در وهله اول اعتدال و عدم جانبداری از دولت را مدنظر قرارداد و با صداقت به سوالات پاسخ داد.‌ هاشمی از اینکه به نقد عملکرد دولت بپردازد ابایی نداشت البته بارها تاکید کرد که میراث رسیده به دست این دولت، میراث خوبی نبوده است. او نقدهایی هم به صداوسیما که خود روزگاری مدیریت آن را برعهده داشت، کرد و در نهایت به موضوع مذاکرات هسته‌ای رسید.‌ هاشمی مانند بسیاری از صاحبنظران اظهارات غیرکارشناسی و بدون علم را به ضرر کشور دانست و خواست تا فشارها به این تیم کاهش یابد. متن گفت‌وگوی محمد‌ هاشمی با آرمان در ادامه می‌آید:

فضا باز شد؟

يعني چي؟

وقتي آقاي روحاني قصد شركت در انتخابات رياست‌جمهوري را داشتند يكي از مواردي كه مكررا بيان مي‌شد اين بود كه با پيروزي دكتر روحاني، فضاي فعاليت‌هاي سياسي و اجتماعي و غيره بازتر خواهد شد. الان سوال من اين است كه بالاخره اين فضا كه مي‌گفتند، باز شد؟

شما در رسانه هستيد، از من سوال مي‌پرسيد؟ ما بايد ببينيم آن فضاهايي كه مي‌گفتند بسته است، كدام بخش‌ها بوده و شما به ما بگوييد باز شده يا نه!

بخش سياسي را مثال مي‌زنم كه شما در آن فعال هستيد و البته بخش اقتصادي.

من دست‌اندركار هيچ بخشي نيستم و فقط بخشي از مطلب روزنامه‌ها و نشريات را رصد مي‌كنم وگرنه عملا دست‌اندركار هيچ كاري در حوزه اقتصادي، سياسي، فرهنگي و غيره نيستم و مسئوليتي ندارم كه بتوانم يك ارزيابي عملي از بسته يا باز بودن فضا داشته باشم. مطالبي را در روزنامه‌ها و سايت‌ها و... مي‌بينم كه برخي گله دارند و مي‌گويند فضا بازتر نشده است و برخي ديگر معتقد هستند فضا باز شده است.

به هر حال به عنوان يك هموطن ايراني وضعيت اقتصادي جامعه و قدرت خريد مردم و... را ملاحظه مي‌كنيد و اگر فعال اقتصادي هم نباشيد از ميزان رضايت مردم آگاه هستيد و خودتان هم خريد مي‌كنيد. بنابراين حتما مي‌توانيد يك ارزيابي داشته باشيد.

قبل از پاسخ به سوال شما بايد توجه كنيد كه دولت آقاي روحاني وارث يك اقتصاد بي‌سامان و ورشكسته است كه در كوتاه‌مدت امكان اصلاح آن نيست. بنابراين مشكلات اقتصادي فعلي مربوط به اين دولت نيست. طبق آنچه سخنگوي دولت گزارش مي‌دهد، دولت مدعي اين است كه تورم نقطه به نقطه پايين آمده و كمتر شده است اما آنچه واقعيت ميدان است، اين موضوع را تاييد نمي‌كند. وقتي به فروشگاهي براي خريد مي‌رويد، مشاهده مي‌كنيد كه قيمت‌ها نسبت به گذشته تغييري نداشته است همچنين يكسري از كالاهاي مورد مصرف مانند لبنيات، حبوبات، برنج، و روغن و اين ارزاقي كه مورد مصرف خانواده‌هاست يا در حوزه كالاهاي خانگي مثل يخچال، تلويزيون و... تعريف مي‌شود، هم تغيير قيمتي نداشته است. در خدماتي كه در اختيار دولت است مثل آب و برق و تلفن و گاز و... شاهد افزايش قيمت هستيم مخصوصا در شش ماه دوم سال 92 قيمت برق، گاز خانگي، تلفن و آب بيشتر شده است.

وقتي خودمان قبوض را مي‌پردازيم، مشاهده مي‌كنيم اگر به فرض قبض برق در يك دوره 12 هزار تومان بود، امروز به 75 تا 80 هزار تومان رسيده است. بنابراين در اين موارد هم نه تنها كاهش قيمت و تورم را نمي‌بينيم بلكه شاهد افزايش هستيم. انرژي براي كشاورزي هم از اهميت زيادي برخوردار است. ما خودمان كشاورز هستيم و دستي در اين كار داريم. هزينه سوخت كشاورزي و انرژي كه در اين كار مصرف مي‌شود، افزايش يافته است مثلا چاه برقي يا كشاورزي كه امكانات برقي يا گازوئيل مصرف مي‌كند، با افزايش مشهود قيمت‌ها مواجه است و اين هزينه نسبت به سال قبل و اوايل امسال افزايش چشمگيري داشته است. بنابراين خدماتي كه مربوط به دولت است نه تنها كاهشي نداشته بلكه افزايش داشته است. البته آنچه در حوزه برق و آب و گاز خانگي اشاره كردم، منظور در تهران است و در شهرستان‌ها اطلاعي از وضعيت ندارم. قبض 15‌هزار‌توماني به 80 هزار تومان رسيده و اين افزايش در آب، برق و گاز و... وجود دارد. درباره كشاورزي هم تجربه خودم را گفتم.

يك يا دو تراكتور داريم كه مصرف آنها گازوئيل است و افزايش را بخوبي در خريد اين سوخت درك مي‌كنيم. درباره برق و چاه‌هاي برقي، اگر در يك دوره 200هزار تومان بود اكنون به دو ميليون رسيده و جهش 10 برابري داشته است. بي‌ترديد اين موضوعات در بازار قابل مشاهده است. اكنون از يك سو، با افزايش زياد نرخ‌ها در زندگي روزمره خود مواجه هستيم و از سوي ديگر با اظهارات سخنگوي دولت مواجه مي‌شويم كه مدعي است تورم نقطه به نقطه كاهش يافته است؛ نمي‌دانيم اين كاهش در كجا بوده است. وقتي به بازار اتومبيل ساخت داخل‌ كه خودتان بارها نوشتيد، نگاه مي‌كنيم اين سوال پيش مي‌آيد كه بالاخره قيمت اتومبيل چه شد. بالاخره شوراي رقابت بايد تصميم بگيرد يا دولت؟

تعهداتي كه كارخانجات خودروسازي به مردم داشتند، انجام نشده است و بعد كه مراجعه مي‌كنند مبالغي فراتر و اضافه بر تعهد مطالبه مي‌كنند. اينها مسائلي است كه در نشريات مي‌خوانيم و برخي موضوعات تجربه شخصي خودمان است كه نسبت به زندگي خود و كارهاي خودمان داريم. بايد اذعان داشت كه ما كاهش تورم را نديديم. نكته بعدي بحث اشتغال است. من نمي‌دانم و گزارشي هم نديدم كه بخواهم در اين حوزه قضاوت كنم. اما اين سوال را دارم كه اين دولت چند فرصت شغلي مولد را ايجاد كرده است؟ هيچ خبري نداريم اما دولت در برنامه 5 ساله تعهد دارد كه سالانه يك ميليون شغل مولد ايجاد كند.

تعهد اين دولت يا تعهد دولت قبل بوده؟

تعهد در برنامه پنجم بوده است كه دولت سالانه يك ميليون شغل ايجاد كند. در زمان انتخابات دكتر روحاني و كانديداهاي ديگر گزارش دادند كه دولت آقاي احمدي‌نژاد، سالي 14 هزار شغل مولد ايجاد كردند و بيشتر ايجاد نكردند. من امروز هيچ آماري ندارم كه از زمان آغاز به كار دولت آقاي روحاني كه 7 ماه از آن مي‌گذرد و باید 500 هزار شغل مولد ايجاد مي‌شد، چند شغل ايجاد شده است. آنچه در بازار كار مي‌بينيم، اطلاعاتي است كه از مراجعات مردمي داريم و از اخبار محافل و... به ما مي‌رسد اين نتيجه حاصل مي‌شود كه دولت در حوزه اشتغال هم توفيقي نداشته است و به ميران تعهد، شغل ايجاد نشده است.

وضعيت نقدينگي در جامعه هم بهبود پيدا نكرده است؟

وضعيت نقدينگي را در جامعه را خودتان مي‌بينيد؛ بسياري از پروژه‌ها و امور عمراني خوابيده است و دليل آن را اينگونه عنوان مي‌كنند كه پول نداريم! قيمت ارز و دلار را مي‌بينيد كه تغيير چنداني نكرده است؛ درزماني، كمي كاهش داشت كه بار ديگر افزايش يافت. در نهايت معتقديم در اين موارد كه مربوط به شاخص‌هاي اقتصادي و در حوزه كمي است فعلا تغيير محسوسي را در شاخص‌ها نديديم.

فكر نمي‌كنيد قضاوت كمي زود باشد؟

اگر زود است پس شما چرا پرسيديد؟

منظور من اين بود كه شايد بايد اميدوار بود به آينده و زماني كه اين دولت به تمام امور اشراف پيدا كرده باشد.

من نمي‌دانم.

ببينيد شما فرموديد كه نتوانستند شغل ايجاد كنند. خب؛ به هر حال مديري كه تازه به اداره يا بخشي مي‌رود هنوز بسياري از كارمندان خودش را نشناخته است كه بخواهد استخدام كند و نيروهاي جديد بياورد. از اين منظر گفتم كه زود است.

خب اين هم جزو اشكالات است. مگر چقدر زمان داريم؟ دولت در مرداد عوض مي‌شود و 7 ماه از سال بايد كشور را اداره كند. اگر قرار باشد يك وزير يا استاندار هنوز كارمندش را نشناخته باشد كه واي به حال مردم! بالاخره بايد دولت اگر برنامه‌اي دارد، اين برنامه را به فردي بسپارد كه شناخت، تجربه و نيرو داشته باشد و بتواند برنامه‌هاي دولت را در نزديك‌ترين زمان انجام دهد. برنامه كه نمي‌تواند معطل من باشد چون بلد نيستم و كارمندم را نمي‌شناسم. برنامه مجري مي‌خواهد و مجري بايد برنامه را اجرا كند. البته يكسري از كارهاست كه زمانبر است. اما ما همين‌قدر كه زمان مي‌برد، از زمان استفاده نكنيم خسارت‌زاست و بعدا بايد خسارت را بدهد. بحث كشور است و خانه شخصي من و تصميم فردي من نيست.

اداره كشور نياز به همكاري، همدلي و توان اجرايي دارد. اگر كسي مي‌گويد من مي‌خواهم برنامه اجرا كنم يعني برنامه محور است و نمي‌خواهد برنامه را طرح كند بلكه بايد برنامه موجود را اجرا كند. البته با تمام اينها، نكته‌اي كه گفتيد را قبول دارم و شش ماه كافي نيست اما مهم اين است كه حداقل در 6 ماه جهت حركت به سمت بهبود بوده يا نبوده است. اگر گزارش سخنگوي دولت مبني براينكه تورم نقطه به نقطه كاهش يافته است را در نظر بگيريم اين نشان از يك حركت مثبت دارد. اگر وضع زندگي مردم در بازار را معيار قرار دهيم مشاهده مي‌شود كه تغييري نكرده است.

اگر خدمات در اختيار دولت را در نظر بگيريم، همچنان كه در پاسخ سوالات قبلي اشاره كردم، نرخ خدمات افزايش داشته است و به نوعي خود دولت عامل گراني است. مردم در بازار مي‌گويند كه دولت خودش عامل گراني است و وقتي دليلش را مي‌پرسيد، پاسخ مي‌دهند وقتي دولت برق و گاز و فلان نرخ را گران مي‌كند و ماليات را افزايش مي‌دهد، نرخ ارزش افزوده را بالا مي‌برد و اين هزينه بر هزينه‌هاي قبلي اضافه مي‌شود پس قيمت تمام شده يك كارگاه توليدي افزايش دارد و به تبع آن نرخ هر كالايي را هم كه توليد مي‌كند، افزايش پيدا مي‌كند.

توليد‌كننده كه نمي‌تواند با ضرر كالاي خود را بفروشد، بايد سودي را در نظر بگيرد و كالايش را بفروشد. پس توليدكنندگان در كشور نه حالا بلكه هميشه دولت را عامل گراني مي‌دانند. شما به بازار كارگر نگاه كنيد، در سال گذشته دستمزد كارگران 18 الي 22 هزار تومان بود اما اكنون همان كارگر با 40 هزار تومان كمتر كار نمي‌كند. پس چطور من مي‌توانم توليد كنم و به قيمت پارسال بفروشم؟ نمي‌شود. من معتقدم اقتصاد يك علم و زنجيره است كه اگر يك دانه زنجير كار نكند، كل كار متوقف مي‌شود. اين قطعات زنجير بايد با هم هماهنگ و همسو حركت كنند و از يك فرمان دستور بگيرند تا بتواند آثار خود را بگذارد.

اگر بتوانيم نرخ محصولات توليدي داخل را كاهش دهيم، آن زمان مي‌توان توقع داشت كه توليد‌كننده با نرخ پايين‌تر محصول خود را عرضه كند اما وقتي وارد حوزه كشاورزي مي‌شويم، مركبات را در نظر بگيريد و محاسبه كنيد ميزان سم، آب و كود چقدر افزايش قيمت دارد. كيسه كودي كه سال گذشته 20 هزار تومان مي‌خريديم اكنون 50 هزار تومان هم نمي‌دهند. در حالي كه همان كود با همان وزن و نوع است. در اين شرايط چطور مي‌توانم قيمت محصولم را پايين بياورم. بنابراين در برداشت يك محصول كشاورزي 3 يا 4 عامل دخالت دارد كه شامل كود، سم، آب و كارگر است. اگر قيمت اين مولفه‌ها درصدي بالار فته باشد چطور قيمت محصول نهايي پايين مي‌آيد؟ قيمت بايد بالا برود.

بي‌انصافي مي‌كنيد.

اصلا بي‌انصافي نمي‌كنم. چرا مي‌گوييد بي‌انصافي مي‌كنم؟

چون در ابتداي اين گفت‌وگو اشاره داشتيد كه امور بايد با همدلي و همكاري پيش برود اما حتما مي‌دانيد كه تا به امروز 3 وزير دولت كارت زرد از مجلس دريافت كرده‌اند و مرتب به وزرا تذكر داده مي‌شود. در چنين فضايي انتظار كار ايده‌آل كمي بي‌انصافي نيست؟

نظر شما صحيح است. متاسفانه مجلس بجاي نظارت بعضا دخالت در امور دولت مي‌كند اما نظارت و دخالت مجلس باعث سلب مسئوليت از قوه مجريه نيست به هر حال دولت، مسئول است و بايد به وظايف خود عمل كند. من از ابتدا در حال توضيح وضع موجود و اتفاقي بودم كه الان رخ داده است. وقتي مي‌پرسيد درباره اقتصاد چه نظري داريد، نمي‌توانم بگويم كه ديروز به مغازه رفتم و شير 3 هزار توماني را به من 1500 تومان دادند! شير هزار و پانصد توماني ديروز را امروز به من 2 هزار تومان دادند. من چطور بگويم كه ارزان‌تر شده است!

به هر حال مولفه‌هايي در اين افزايش نقش داشته است كه تصور نمي‌كنم تمام آن مربوط به دولت باشد.

عيبي ندارد. اما بدانيد شرايط بهتر نشده است. علت اين افزايش را برخي اينگونه مي‌گويند كه همكاري و همدلي مجلس نيست، برخي معتقدند توانايي دولت پايين است، عده‌اي هم مي‌گويند كه شرايط بين‌المللي موثر است و هر چيز ديگري كه مي‌شود گفت. شما مي‌پرسيد قيمت‌ها بالا رفته يا پايين؟ من بايد بگويم پايين آمده است كه در واقعيت اينطور نيست و قيمت‌ها پايين نيامده است. كجا بي‌انصافي مي‌كنيم؟

به مجلس برگرديم. اين تذكرات و كارت زرد دادن‌ها به وزرا تا چه‌اندازه در روند فعاليت دولت تاثير دارد؟

بالاخره دولت بايد مشكلات خود را با مردم در ميان بگذارد. مجلس مدعي است رايي كه به وزراي دولت آقاي روحاني داده در تاريخ بي‌سابقه است. در ابتدا هم 18 وزير راي آوردند و 3 تا وزير ماندند. اينها هم كه وزراي اقتصادي نبودند. مجلس به وزير اقتصاد بالاترين راي را داد كه بي‌سابقه بود. وزير صنعت و نفت و تيم اقتصادي در دوره اول راي آورد. مجلس مي‌گويد براي مواردي به دليل وظيفه نظارتي كه بر عهده دارد، از وزير سوال مي‌كند. اين سوال مثل قيمت‌هاست. اگر بخواهيد با گذشته مقايسه كنيد نسبت به گذشته چندين برابر شده است.

اگر در گذشته در هر سال 5 سوال از يك وزير مي‌كردند، اكنون 50 سوال مي‌پرسند يعني اين غيرعادي است و قبول دارم. دولت بودجه را به مجلس داده است و بايد ببينيم مجلس نسبت به اين لايحه چه عملكردي دارد و چگونه كار مي‌كند. يكسري از مسائل هست كه سياسي است و در اين حوزه مطرح مي‌شود. مثل سوال از وزير و كارت زرد و قرمز كه بحث‌هاي سياسي است اما يكسري موارد وجود دارد كه اثر اقتصادي دارد. در حوزه تاثير اقتصادي اطلاع ندارم كه دولت لايحه‌اي داده و مجلس كاري نكرده است يا مجلس قيمتي را بالا برده يا نبرده است. اينها را اطلاع ندارم كه بدانم منشأ تورم، گراني و بالا رفتن قيمت‌ها، كار مجلس يا دولت است. مجلس تعرفه برق را بالا برد، دولت مي‌تواند ادعا كند كه مجلس نرخ برق را بالا برده است پس مجري قانون مجلس هستم!

مي‌دانيم قيمت سوخت تغيير نكرده است ولي چطور شده كه در 6 ماه دوم افرايش قيمت پيدا كرده است. اين مسائل حلقه مفقوده است. واقعيتي وجود دارد و نرخ سوخت در برگه‌اي كه دريافت مي‌كنيد چند برابر شده است و از آن طرف هم مصوبه‌اي در مجلس نيست. قبض را اداره برق مي‌بريد و اعتراض مي‌كنيد كه جواب مي‌شنويد قيمت همين است و دليلش را جويا مي‌شويد، مي‌گويند وزارتخانه گفته كه بايد خودكفا شويد و خودتان پولتان را در بياوريد. حالا اين تقصير دولت است يا مجلس؟ من نمي‌دانم و مي‌گويم زماني كه مي‌خواهيد واقعيت موجود را ببینيد و بسنجيد، اينها واقعيت موجود است و زماني كه مي‌خواهيد علل و عوامل آن را ببينيد، بايد رفت و ريشه‌يابي كرد كه علت اين افزايش چيست.

خب من هم به اين موضوع اشاره كردم كه وزير نمي‌تواند تصميم بگيرد؛ چون با احضارهاي مكرر و كارت زرد دادن‌هاي مجلس نوعي ترس به وجود مي‌آيد كه با هر تصميمي براي وزارتخانه تحت مديريتش به مجلس فراخوانده خواهد شد.

وزير شده براي چه؟ وزير نبايد آسايش داشته باشد. او در برابر مجلس مسئول است و بايد پاسخ دهد. چطور وزير مي‌خواهد فشار خودش را بجاي مجلس بر روي مردم بياورد. وزير يعني فردي كه هيچ تعهدي نسبت به مردم و مصرف‌كننده ندارد؟ اگر اينطور باشد كه خيلي بد است.

خودتان اشاره كرديد اين حجم سوال از وزرا بي‌سابقه است.

سوال غير طبيعي است اما سوال رافع مسئوليت وزير نيست كه بگويد چون سوال مي‌كنند كاري انجام نمي‌دهم. اگر نمي‌تواند، استعفا دهد و فرد ديگري بجايش بيايد. سوال رافع مسئوليت نيست.

ظاهرا امروز قبضي برايتان ارسال شده كه قيمت آن بسيار بالاست و اينچنين صحبت مي‌كنيد!

بحث امروز نيست. من قبض آب، گاز و گازوئيل را خودم مي‌دهم و حتي خريد خانه را خودم انجام مي‌دهم. وقتي شما سوالي مي‌پرسيد من بايد سوال شما را واقع بينانه پاسخ دهم و آنچه هست را بگويم. نمي‌توانم آنچه كه نيست را به عنوان پاسخ شما بگويم تا بگويند دارم از دولت حمايت مي‌كنم!

از موضوعات اقتصادي عبور كنيم و وارد سياست شويم. فضاي سياسي را چطور ارزيابي مي‌كنيد و فضا براي فعاليت‌هاي اين حوزه آسان‌تر شده است؟

فضاي سياسي يعني چه!

برخي معتقدند كه با آغاز كار دولت يازدهم نگاه‌هاي جناحي و گروهي در بسياري موارد مانند مطبوعات كمرنگ شده است.

اين را كه شما مي‌دانيد و مي‌گوييد، پس فضا باز شده است.

منظور من گشايش مطبوعاتي است. نظر شما در فضاي سياسي را مي‌خواهم بدانم.

نوع مسائلي كه در حوزه سياسي است مسائلي بوده كه در رسانه‌ها مطرح بوده است. شما كه اهل روزنامه و رسانه هستيد، اين تغيير را حس مي‌كنيد كه در بخش‌هايي، فشارها كم يا رفع شده است.

شما را به عنوان فعال سياسي مي‌شناسيم.

فعال سياسي الزاما رسانه ندارد.

شما عضو كارگزاران هستيد پس يك نيروي باسابقه سياسي محسوب مي‌شويد. از اين منظر تحليلتان درباره فضاي سياسي بعد از آغاز دولت يازدهم را جويا شدم.

مردم يك مقدار اميد دارند كه برخي مشكلاتشان حل شود و اين اخبار به ما مي‌رسد.

اين دولت مي‌تواند اميدي كه به آن اشاره كرديد را محقق و به واقعيت تبديل كند؟

نمي‌دانم. نمي‌توانم پيش‌بيني كنم.

ظاهرا تمايلي براي ورود به موضوعات سياسي نداريد. پس اين سوال را مي‌پرسم كه عملكرد دولت يازدهم در عرصه هسته‌اي و مذاكراتي كه تاكنون انجام گرفته را چطور ارزيابي مي‌كنيد؟

نگاهي كه من به پرونده هسته‌اي دارم به اين نحو است كه در طول 8 سال گذشته چندين قطعنامه عليه ما صادر شد و جهت حرکت غرب و يكسري از كشورها نسبت به كشور ما جهت منفي بود. اين روند از سال‌های 84 و 85 شروع و چندين قطعنامه صادر شد و گرفتاري‌هاي مختلفي پيرامون قطعنامه‌ها و اين مسائل به وجود آمد. در اين دولت در چند دور مذاكره در ژنو و نيويورك، توانست جهت حركت منفي غرب را متوقف كند و حتي به جهت مثبت تغيير دهد. رويكردي كه در توافقنامه ژنو وجود دارد تغيير جهت حركت به سمت مثبت است و از منفي تغيير كرده است.

اين يك كار و توفيق بزرگي است كه نصيب ملت ايران و دولت شده است. 8 سال جهت حركت منفي بوده و قطعنامه‌هايي عليه كشور صادر مي‌شده است پس دستاوردهاي دولت يازدهم در اين زمينه را يك توفيق بزرگ مي‌دانم. توافقنامه ژنو يك توافقنامه حقوقي بين‌المللي است كه بسيار هم پيچيده است و ساده نيست كه ژورناليست بتواند درباره آن اظهارنظر كند بلكه احتياج به كارشناس حقوق بين‌الملل دارد كه هر كلمه آن را تفسير كند و بگويد معنا و اثر آن و جنبه اثباتي و منفي آن چيست كه اين، كار يك رسانه نيست.

اين سند حقوقي است و كسي كه مي‌خواهد درباره آن اظهارنظر كند، بايد به حقوق بين‌الملل آشنا باشد، رمز و رموز آن را بداند و بايد شرايط را در نظر بگيرد. بنابراين من در حد اينكه قدم اوليه كه برداشته شده، تغيير جهت حركت منفي به مثبت و پذيرفتن يكسري موارد از سوي غرب را گام بلند و موثري مي‌دانم كه توفيقي براي دولت و تيم مذاكره‌كننده است كه با مهارت جلو رفتند. تيم مذاكره‌كننده در اين راه بايد مورد حمايت قرار گيرد. دنيا نشسته است كه بين ما اختلاف بيندازد و سوءاستفاده كند. آنها دنبال تفرقه هستند. بنابراين در داخل نسبت به موضوعي كه به روابط بين‌الملل و غرب مربوط است همه بايد از تيم هسته‌اي حمايت كنيم. اگر احتمالا ضعفي هم وجود دارد بايد كارشناسي شود.

اگر فضاي همدلي نه در رسانه و نه در تريبون‌هاي ديگر بگويند اين بخش ضعف دارد خيلي خوب است. اين مسائل را موضوعات رسانه‌اي و قضاوت رسانه‌اي ندانيم. بنابراين نگاه من اين است كه توافقنامه ژنو يك توفيق بوده و جهت حركت عوض شده است. ضرورت تداوم اين پيروزي در آن است كه از ايران يك صدا بلند شود و همه با هم باشند. ديديد وقتي كه هيات آمد و توافقنامه را امضا كردند، مقام معظم رهبري حركت آنها را تاييد و حمايت كردند كه اين بسيار ارزشمند است. بايد از ايران در شرايط فعلي در برابر غرب با يك صدا حركت كنيم كه آنها، اين انسجام و همدلي در وحدت و در بين گروه‌هاي داخلي ببينند.

همانطور بارها گفتيم نسبت به داشتن حق انرژي صلح‌آميز هسته‌اي حق همه ملت است و مسئول و غيرمسئول هم همين حرف را مي‌زنند. بايد پشت اين جرياني كه مي‌خواهد حركت كند، مثل همان كه مي‌گوييد انرژي هسته‌اي حق مسلم ملت ايران است، يكدل و يك صدا حمايت كنيم. بايد از تيم مذاكره‌كننده و كساني كه در خط مقدم جبهه دشمن يا رقيب و طرف مذاكره حضور دارند و از سربازان و افسران كه در خط مقدم هستند، حمايت كنيم.

كاهش تحريم، مهم‌ترين بخش توافقنامه است. فكر مي‌كنيد طرف‌هاي ديگر به اجراي آن متعهد باشند؟

بالاخره اين توافقنامه يك توافقنامه لازم‌الاجرا بين طرفين است. مبناي توافقنامه ژنو رهنمود رهبري است. تيمي كه قبلا ‌بودند استراتژي برد- برد را نداشتند بلكه استراتژي باخت- برد را دنبال مي‌كردند. در استراتژي برد – باخت، طرفين تلاش مي‌كنند طرف مقابل را به زمين بزنند، برد را به نفع خودشان بكنند و مقابل را بازنده كنند. از اجلاس استانبول و بغداد در يكسال قبل به تيم مذاكره گفتند كه استراتژي عوض شده و استراتژي برد- برد را داريم. بالاخره بايد يك چيزي بدهيم و بك چيزي بگيريم. در دولت قبل اينها رفتند اما توفيقي به دست نیاوردند.

اين دولت بر اساس استراتژي‌ای كه رهبري تعيين كرده بودند، رفتند و توافقي كردند كه يك چيزي بدهند و يك چيزي بگيرند. اينكه كمتر دادند، بيشتر گرفتند يا بيشتر دادند و كمتر گرفتند، موضوعي است كه وارد ارزيابي آن نمي‌شوم چرا كه يك توافق حقوقي و بين‌المللي است و كارشناس بين‌الملل بايد اظهارنظر كند. اينكه توافقنامه تا چه‌اندازه اجرايي مي‌شود، در همه جا پيش‌بيني شده است كه طرفين بايد به تعهد خودشان عمل كنند.

با توجه به تجربياتي كه از عملكرد طرف مقابل و بعضا دشمني‌هاي آنها داريم تا چه‌اندازه حدس مي‌زنيد آنها به اين تعهدات عمل كنند؟

من كه علم غيب ندارم كه بگويم عمل مي‌كند يا نمي‌كند. من مي‌گويم توافقنامه طرفين را ملزم كرده است. اين توافقنامه در صورتي ارزش حقوقي دارد كه طرفين به تعهدشان عمل كنند. اگر طرفي عمل نكرد براي طرف دوم الزامي وجود ندارد كه به توافقنامه عمل كند و چيزي از دست نمي‌دهد. بنابراين بايد عمل كند. ما اظهارات متفاوتي را از طرف مقابل كه عمدتا آمريكاست، مي‌شنويم.

اروپا اظهارنظر كمي دارد اما از سوي آمريكا شاهد اظهارنظرهاي دوگانه هستيم. يعني آقاي اوباما ايستاده كه هيچ تحريم ديگري عليه ايران اعمال نشود و گفته كه اگر سنا تحريم كند، او وتو خواهد كرد. وزير خارجه، وزير دفاع و سخنگوي كاخ سفيد و... حرف ديگري مي‌زند. در اين شرايط تا چه‌اندازه اينها با هم هماهنگ هستند و تقسيم كار كردند، بايد بررسي شود. در بحث‌هاي بين‌المللي هر حرفي به معناي اجرا يا عدم اجرا نيست. ممكن است من و شما توافق كنيم كه يكي مثبت و ديگري منفي صحبت كنيم، به خاطر اينكه طرف را وادار به انجام توافقنامه كنيم كه اين در فرهنگ سياسي بين‌المللي و ادبيات سياسي بين‌المللي بسيار متداول است. درباره پديده‌اي نسبت به كشوري، يكي موضع مثبت مي‌گيرد و ديگري منفي تا حاصل برد آن را به نفع خودشان استفاده كنند. من اين نوع اظهارات متفاوت از آن طرف و حتي از اين طرف (اين طرف اظهارات متفاوتي دارد) را در راستاي ادبياتي كه در حوزه بين‌الملل حاكم است ارزيابي مي‌كنم.

از نظر متن توافقنامه طرفين ملزم به اجراي تعهداتي هستند كه در اين توافقنامه ظرف زماني معين پذيرفته‌اند.

آيت‌ا...‌هاشمي نقش موثري در پيروزي آقاي روحاني داشتند. اين نقش تا آخر دولت يازدهم حفظ خواهد شد؟

اين سوال را بايد از آقاي ‌هاشمي بپرسيد اما مشخص است كه پس از 24 خرداد و مشخص شدن پيروزي آقاي روحاني يك رابطه دو طرفه ايجاد شده است. هيچ كس نسبت به نقش و تاثير آقاي ‌هاشمي در پيروزي آقاي روحاني ترديد ندارد و همه اين موضوع را تاييد مي‌كنند حتي برخي به ما كه مي‌رسند، مي‌گويند كه دولت يازدهم دولت آقاي ‌هاشمي است. اما واقعيت موجود نسبت به دولت متفاوت با اين موضوعات است. بايد ديد كه آقاي روحاني كه پيروزي خود را مرهون آقاي ‌هاشمي مي‌داند، تا چه‌اندازه به مشورت با آقاي ‌هاشمي و توصيه‌هاي ايشان پايبند عملي است و توصيه‌هاي ايشان را مفيد مي‌داند و عمل مي‌كند.

اين رابطه دوجانبه‌اي است كه بايد بين دولت و آقاي‌ هاشمي برقرار باشد؛ به هر حال اميدواريم كه دولتمردان به ويژه شخص رئيس‌جمهور و كابينه ايشان نسبتا به اين موضوع توجه داشته باشند و نسبت به سرمايه عظيمي كه آقاي ‌هاشمي در اختيار دارد، از تجارب بسيار قوي و محبوبيت در بين مردم و مقبوليت بين‌المللي ايشان به بهترين نحو بهره ببرند و به تعهدات خودشان عمل كنند.

آيت‌ا...‌هاشمي در ابتداي دولت چه توصيه‌اي به آقاي روحاني داشتند؟

نمي دانم. من در مذاكرات آنها نبودم.

بعد از رياست‌جمهوري ديداري برقرار شد ؟

ديدار كه دارند. اگر در رسانه‌ها به صحبت‌هاي آقاي ‌هاشمي دقت كنيد، تقريبا جزو اشخاص نادري هستند كه در قضيه روابط بين‌الملل، پيشتاز دولت حركت كرد. در حمايت از دولت و تعاريفي كه از ديدارها، مذاكرات و... دارند و محكم به آمريكا مي‌گويد كه بايد به تعهداتتان عمل كنيد. من كمتر سياستمدار و شخصيتي را ديدم كه مثل آقاي ‌هاشمي حركت كند. ايشان در بستر منظم متعادل كه ناشي از خردورزي است، حركت كرده و از تيم مذاكره‌كننده حمايت مي‌كند. اين موضوعات در رسانه‌ها مشهود است؛ البته برخي از رسانه‌ها، صحبت‌هاي ايشان را منتشر نمي‌كنند يا كامل انتشار نمي‌دهند اما در همان بخش‌هايي كه منتشر مي‌شود، نقش آقاي ‌هاشمي مشهود است.

از اظهارات آقاي ‌هاشمي مي‌توان استنباط كرد كه نظرش نسبت به دولت يا حمايت از دولت برنگشته است. در حوزه اقتصادي يا مشكلاتي كه دولت در حوزه‌هاي مختلف دارد، مشكلاتي است كه از دولت قبل به اين دولت رسيده است. آقاي ‌هاشمي به طرق مختلف اين موضوعات را قبل و بعد از پيروزي اين دولت اعلام كرد و اكنون هم اعلام مي‌كند. راهكارهايي كه ايشان معمولا ارائه كرده است هم در اين راستاست كه ما يك كشور فقير نيستيم، ثروتمند هستيم و براي اينكه بخواهيم از اين مسائل عبور كنيم در مرحله نخست بحث توليد مطرح است. بايد در حوزه اقتصاد از هر آنچه داريم توليد و آن را صادر كنيم.

توليد ايجاد اشتغال مي‌كند و اشتغال مي‌تواند تورم را كاهش دهد كه اين چرخه، بي‌نيازي به كشورهاي ديگر را به دنبال دارد؛ يعني مجبور نيستيم هر كالايي را با هر قيمتي وارد كنيم. بالاخره ايشان در اين زمينه‌ها توصيه‌هاي شفاف و روشن دارد و در حوزه فرهنگ و سياست هم توصيه‌هاي خوبي مي‌كند. آقاي ‌هاشمي فعلا بر عهد خود پايبند است و انشاأ... طرف مقابل هم پايبند باشد.

اشاره داشتيد به نقش آقاي ‌هاشمي و همراهان ايشان در پيروزي آقاي روحاني؛ سوال اينجاست كه اين جريان تا انتخابات مجلس دوام خواهد داشت تا در آنجا هم بتواند ليستي ارائه و وارد مجلس شوند؟

نمي‌دانم. اطلاعي از استراتژي آنها نسبت به انتخابات آينده مجلس ندارم.

شما مدتي رياست صدا و سيما را بر عهده داشتيد اما عملكرد اين نهاد به نحوي است كه دولت‌ها همواره نسبت به آن انتقاد دارند. دليلش چيست؟

با دولت آقاي احمدي‌نژاد كه خيلي خوب بودند!. اين سوال را بايد از صداوسيما بپرسيد كه چرا اين رويكرد را دارد. واقعيت اين است كه رئيس صدا و سيما تمام تصميمات را نمي‌گيرد بلكه افرادي در پشت پرده سياستگذار‌ هستند. شما مي‌بينيد در خود صدا و سيما، رفتارها متفاوت است. مثلا 8:30كاملا از طيف تندرو است، كمتر اخلاق رسانه‌اي را رعايت مي‌كند. در شبكه ديگر متفاوت از 8:30 عمل مي‌شود. شبكه يك تغييراتي دارد و متفاوت است. از نظر فرهنگي برخي از برنامه‌ها قابل تاييد نيست. حالا چرا آنها را متوقف نمي‌كنند، و اجازه پخش مي‌دهند و چه جرياني پشت آن است، من اطلاع ندارم. وقتي به عنوان ناظر نگاه مي‌كنيد تفاوت كيفي در سياست‌هاي صدا و سيما كاملا مشهود است.

افزودن نظر جدید