- کد مطلب : 6363 |
- تاریخ انتشار : 20 آذر, 1393 - 16:29 |
- ارسال با پست الکترونیکی
عارف همچنان حاضر است از «من» برای «ما» بگذرد
به گزارش امید، او همچنین در مورد حضور عارف در انتخابات پیش رو به «اعتماد» میگوید «عارف همچنان حاضر است از «من» برای «ما» بگذرد و حضور او در لیست انتخاباتی بستگی به تصمیم خرد جمعی دارد.»
شرایط جریان اصلاحات در یک سال گذشته و با توجه به تغییر دولت را چطور ارزیابی میکنید؟
من فکر میکنم گفتمان اصلاحطلبی پس از پایان دوره ریاستجمهوری آقای خاتمی و مجلس ششم در دوره اول ریاستجمهوری احمدینژاد با محدودیتهای جدی سیاسی و رسانهیی رو به رو بود و پس از حوادث ناگوار انتخابات ٨٨ این محدودیتهای سیاسی نه تنها تداوم پیدا کرد بلکه با افزون شدن بعد امنیتی مواجه شد و در نتیجه طی هشت سال گذشته و با توجه به یکدستی مجلس و دولت و تعلق این دو نهاد به حوزه اصولگرایی عملا جریان اصلاحات در شرایط حذف، تخریب و تهدید قرار گرفت. این تهدیدات که از بیرون به جریان اصلاحطلبی در هشت سال گذشته تحمیل شد در عین دشوار کردن شرایط سیاستورزی برای اصلاحطلبان فرصت جدیدی را هم در اختیار آنها قرار داد. اصلاحطلبان در این فضای انزوای ظاهری به آسیبشناسی و بازشناسی نقاط قوت و نقاط ضعف خویش پرداختند. همچنین در این مدت زمینه توسعه تفکر اصلاحطلبی به سطح و متن جامعه مدنی بیشتر از گذشته فراهم شد. حاصل تحمل این فشارهای ظاهری و کسب نتایج مفید از خودارزیابی داخلی به نظر من امکان ماندگاری و اثربخشی بیشتری را نسبت به گذشته برای اصلاحطلبان فراهم کرد در نتیجه در سال ٩٢ و مقدمات و متن جریان انتخابات ریاستجمهوری با وجود همه فشارها و محدودیتهایی که بود باعث عدم حضور کاندیداهای اول جریان اصلاحات یعنی سید محمد خاتمی و همچنین کاندیدای دوم جریان اصلاحات یعنی آیتالله هاشمیرفسنجانی شد اما با توجه به بلوغی که جریان اصلاحات پیدا کرد توانست با استفاده از ابتکار عمل رهبری این جریان یعنی سید محمد خاتمی و حسن استفاده از سلوک سیاسی اخلاقمحور دکتر عارف سهم اصلی و منحصر به فردی را در نتیجه جابهجایی قدرت در سطح قوه مجریه به خود اختصاص دهد. این دستاورد برای جریان اصلاحات از این جهت مهم است که تمرکز این جریان کمک به برون رفت کشور از شرایط دشوار قبلی و جلوگیری از ابتلای مجدد جامعه ایران به رویکردهای سابق بود و در این مسیر به کاندیدای معتدل و معقول و خارج از منظومه فکری خویش رای داد. در شرایط فعلی هم همین شرایط وجود دارد که توسط اصلاحطلبان با درایت و هوشمندی جریان دارد.
به موانع و بحرانهایی که جریان اصلاحطلبی و اصلاحطلبان در مدت اخیر با آن رو به رو بودند اشاره کردید. به نظر شما این موانع و بحرانهای گذشته در تصمیمگیریهای سیاسی آتی اصلاحطلبان مثل انتخابات مجلس تاثیرگذار باشد؟
من فکر میکنم از انتخابات ریاستجمهوری به بعد و نتیجهیی که جریان اصلاحطلبی به دست آورد ما الان وارد مرحله جدیدی شدهایم. از حیث موانع و محدودیتها هرچند برخی فشارهای سابق کاهش پیدا کرده است اما همچنان جریان اصلاحات در مقایسه با اصولگرا در بهرهمند بودن از فرصتهای عمومی در شرایط نابرابر قرار دارد. برای مثال صدا و سیما و سایر تریبون به اندازهیی که به جریان فکری و سیاسی اصولگرایی کمک میکنند و در اختیار آنها هستند در اختیار اصلاحطلبان قرار ندارد. به هر روی نسبت به گذشته وضعیت اصلاحطلبان تا حدودی تغییر کرده است و با تکیه بر واقعیات امروز جامعه ایران با استفاده از تجارب هشت ساله سیاستورزی غیرحکومتی و نیز به کارگیری الگوی سال ٩٢ جریان اصلاحات در سطوح مختلف در حال آمادهسازی خود برای ورود به دقیق وسازمان یافته به پروژه سیاسی و ملی سال ٩٤ یعنی انتخابات مجلس شورای اسلامی است.
اما در مورد تاثیر بحرانهای گذشته باید گفت که ما قطعا با موانعی هم در انتخابات پیش رو به رو خواهیم بود. با توجه به محدودیتهایی که در فضای عمومی و رسانهیی برای اصلاحطلبان همچنان تا حدودی وجود دارد ما در پروژه انتخابات مجلس با محدودیتهای دیگری هم روبهرو خواهیم شد. این محدودیتها و موانع در حوزههای اجرایی و نظارتی وجود دارد. مجری انتخابات وزارت کشور، استانداریها و فرمانداریها هستند که به طور طبیعی انتظار جریان اصلاحات از دولت اعتدالی روحانی و مجری انتخابات که وزارت کشور این دولت است تلاش برای برگزاری انتخابات رقابتی، سالم و عادلانه است به گونهیی جمله تاریخی که رهبر انقلاب فرمودند «رای مردم حق الناس است» سامانه اجرایی انتخابات در استانداریها، فرمانداریها و هیاتهای اجرایی و بازرسی به گونهیی سامان یابد که اولا به صورت متعادل بخشهای مردمی اجرایی انتخابات مثل هیاتهای انتخابات از معتمدین هر دو جناح در حوزههای انتخابیه استفاده بکنند. جلوی سوءاستفادههای احتمالی از امکانات عمومی توسط مجریان انتخابات گرفته شود و در بحث تایید صلاحیتها مجری انتخابات یعنی وزارت کشور که مسوول حسن اجرای انتخابات است در انجام وظایف قانونی خود در تعامل مثبت با بخش نظارتی انتخابات و کاندیداهای انتخابات مجلس آینده به گونهیی ایفای وظیفه کند که عدالت سیاسی و شرایط برابر رقابتی بین کاندیداهای دو جناح کشور فراهم شود. همین تقاضا از شورای نگهبان، هیات مرکزی نظارت، هیاتهای نظارت استانی و حوزههای انتخابیه و بازرسین ثابت و سیار در شعب اخذ رای مورد انتظار ما است. با توجه به سابقه امر ما نگران هستیم، به همین دلیل برای رسیدن به یک شرایط متعادل که تنظیمکننده برگزاری انتخابات با مشارکت حداکثر و رقابتی است این تقاضاهای قانونی را داریم چنانچه این دو شرط محقق شود بستر مناسب برای خارج شدن جریان اصلاحات در سال ٩٤ از انزوای ١٠ ساله قبلی فراهم شود و ظرفیت اصلاحطلبی کشور در چارچوب قانون اساسی در خدمت رشد و توسعه کشور قرار بگیرد.
فکر میکنید با توجه به شرایط متفاوت انتخابات مجلس و ویژگیهای بومی و منطقهیی که دارد اصلاحطلبان میتوانند از استراتژی انتخاباتی سال ٩٢ برای انتخابات مجلس هم استفاده کنند و به نتیجه مطلوب برسند؟
به نظر من در کلیات این استراتژی یکسان است. ما در انتخابات مجلس پیش رو هم تکرار و تعمیم راهکار اجماعی را که در ریاستجمهوری به کار بردیم مورد استفاده قرار میدهیم. اما به هر حال انتخابات مجلس و ریاستجمهوری تفاوت ماهوی از حیث سازمان اجماعسازی به صورت ملی، استانی و در حوزههای انتخابیه خواهیم داشت که در حال حاضر در بخشهای مختلف حزبی و غیر حزبی دوستان اصلاحطلب در حال نهایی کردن رویکردها و ساختار این اجماعسازی هستیم. در حال حاضر اصلاحطلبان چگونگی اجماعسازی در حوزههای انتخابیهیی را که تعداد کاندیداهای اصلاحطلب بیشتر از کرسیهای آن حوزه باشند بررسی میکنند و در حقیقت محصول نهایی این ساختار اجماعسازی ارایه یک لیست واحد از سوی اصلاحطلبان است و سازمانی که بتواند به ما کمک بکند برای رسیدن به این لیست واحد جزییاتش الان در محافل کارشناسی و حرفهیی در حال طراحی است.
در این بررسیها احتمال اجماع با اصولگرایان معتدل در حوزههای انتخاباتی و ارایه لیست متشرک وجود دارد؟
باید صبر کرد و دید فضای سیاسی کشور در سال ٩٤ چه مسیری را طی میکند، قطعا به صورت بالقوه امکان نزدیکی جریان اصلاحات با بخش معتدل و میانه روی جریان اصلاحات همچنان که در سال ٩٢ هم شاهد بودیم در سال ٩٤ هم شاهد باشیم اما حد این نزدیکی که منجر به ارایه لیست ترکیبی بشود یا پس از نتیجه انتخابات ائتلافی در مجلس شکل بگیرد را نمیتوان الان پیش بینی کرد. باید منتظر وضعیت عمومی کشور بود.
چندی پیش آقای خاتمی در مورد تعامل با حاکمیت صحبت کرده بود، این موضوع در جریان اصلاحطلبی با چه سازوکاری اتفاق میافتد؟
تبلیغات یکسویه و یکطرفه علیه جریانهای اصلاحطلب برخاسته از متن انقلاب از جفاهایی بود که در هشت سال دولت احمدینژاد به خصوص در چهارساله دوم انجام شد که نوعی اصلاحاتهراسی در فضای رسانههای عمومی و برخی نهادهای حکومتی شکل گرفت که خوشبختانه به دلیل ناموجه بودن این تبلیغات سوء در افکار عمومی تاثیری نگذاشت چون اگر این تبلیغات تاثیرگذار بود و با توجه به محدودیتها نباید کاندیدای مورد حمایت اصلاحطلبان رییسجمهور میشد، به هر حال ما از این مرحله عبور کردیم.
در گذشته هم تعامل با حاکمیت از استراتژیهای ما بوده است و آقای خاتمی در هشت سال گذشته نزدیکترین و صادقانهترین و شفافترین رابطه را با حاکمیت داشته و به هیچ عنوان قهر و خانهنشینی نداشتند. مواضعشان هم تفاوتی نداشته است. الان هم در دولت، آقای روحانی این امکان بیشتر فراهم است که به عنوان یک راهبرد مشخصا در مورد بحث انتخابات این تعامل را با شورای نگهبان و زیر مجموعه نظارتی این نهاد قانونی و بخش اجرایی یکی از راهبردهای اساسی جریان اصلاحات برای خنثی کردن رسوبات برخی جریانهای به جا مانده و غیرواقعهیی هشت سال گذشته است.
با توجه به محدودیتهای تشکیلاتی و ارتباطی چند سال اخیر تعامل با بدنه اجتماعی از سوی اصلاحطلبان چگونه اتفاق میافتد؟
برخی از احزاب اصلاحطلب از حیث فعالیتهای تشکیلاتی در دولت آقای روحانی با محدودیتهای کمتری روبهرو شدند. برخی هم که هنوز به لحاظ حقوقی در شرایط بلاتکلیفی قرار دارند که البته شرایط جدید کشور برای فعالیت احزاب اصلاحطلب نسبت به گذشته قطعا بهبود خواهد یافت. در میان احزاب اصلاحطلب هم نسبت به گذشته تحرکاتی دیده میشود اما هنوز با شرایط مطلوب فاصله داریم. در مورد تعامل اصلاحات با بدنه اجتماعی هم باید بگویم در چند سال گذشته تلاش شد با قطع ارتباطات جریان اصلاحات و شخصیتهای اصلاحات و در برخی برهههای زمانی با ممنوع التصویر کردن رهبری اصلاحات و منع رسانهها از درج اخبار اصلاحات پیوند چهرههای شاخص اصلاحات با بدنه جامعه بریده شود اما انتخابات سال ٩٢ مهمترین شاخصی است که نشان داده بلوغ اجتماعی و سیاسی مردم فراتر از این است که بتوان با فعالیتهای یک سویه یک جریان سیاسی را از حافظه افکار عمومی جامعه حذف کرد. اگر این پروژه به نتیجه رسیده بود الان نباید روحانی رییسجمهور بود بلکه یکی دیگر از کاندیداهای چندگانه جریان اصولگرا باشد جای ایشان بودند. ارتباط تشکیلاتی جریان اصلاحات با بدنه جامعه از طرفی تابعی از میزان فعالیتهای تشکیلاتی احزاب اصلاحطلب است و از طرفی متاثر از بستر و زمینههایی که از محل منابع و امکانات عمومی در اختیار دارند. برای مثال صدا و سیما در انعکاس مراسم
١٦ آذر امسال به استثنای یک خطا که در مورد دکتر عارف اتفاق افتاد نسبت به هشت سال گذشته رفتار بیطرفانهتر و متعادلتری را داشت. میزان استقبال از نشستهای ١٦ آذر که سخنرانان اصلاحطلب شرکت داشتند هم یکی از شاخصها است. اما به هر صورت تحرک بیشتری از احزاب اصلاحطلب مورد انتظار است.
در برنامههای انتخاباتی اصلاحطلبان آقای عارف چه نقشی خواهد داشت؟ آیا بحث سرلیستی ایشان همچنان محتمل است؟
آقای عارف در منظومه جریان اصلاحطلبی به عنوان یک شخصیت علمی، دانشگاهی و تاثیرگذار مطرح بوده و هست اما به هر حال جریان اصلاحات ظرفیتهای گوناگونی دارد که شامل ظرفیتهای حزبی و شخصیتهای تاثیرگذار سیاسی است. آقای عارف هم جزو همین شخصیتهای تاثیرگذار در جریان اصلاحات است. اما در مورد سر لیستی ایشان همهچیز بستگی به عقل جمعی و تصمیم جمعی اصلاحطلبان دارد. اما اگر برای سرلیستی ایشان در انتخابات مجلس تصمیمی گرفته نشود عارف هنوز هم آمادگی این را دارد که از من به خاطر ما بگذرد.
در مورد آقای ناطق نوری چطور؟ آیا همراهی ناطق نوری با اصلح طلبان امکانپذیر است؟
من معتقد هستم آقای ناطق از چهرههای اصولگرای نزدیک به اصلاحطلبان است اما اگر هم احتمالی محقق شود از پایگاه اصلاحطلبی و پیش از انتخابات نخواهد بود به این دلیل که ایشان همچنان اصالت اصولگرای خود را حفظ کرده است اما در صورتی که ایشان تمایلی به حضور در انتخابات داشته باشند میتوان در مورد ائتلافهای بعد از انتخابات در مجلس تصمیم گرفت.
افزودن نظر جدید