فالگیر
به گزارش امیدنامه به نقل از ایسنا، «سمیه» دیگر عادت کرده هر روز ساعت 8 صبح با صدای زنگ تلفن خانهاش از خواب بیدار شود و از آن طرف خط، صدای بیقرار یک زن را بشنود: «سلام سمیه خانم جون. بدموقع که تماس نگرفتم؟ قربون دستت وقت داری یه قهوه برام بگیری؟» آن وقت سمیه دست و...
«فالت بگیرم! یه فال جدید، یه فال متفاوت، یه چیزهایی برات میگم که از کسی نشنیدی، برات یه خبرایی دارم، با توام دوست عزیز، اره با خود خودتم، با تویی که داری این چند سطر رو میخونی. توی فالت یه زن یا شایدم یه مرد هست. یه آدم معمولی، یکی که ظاهرش شبیه همه است، ولی باطنش معلوم نیست. یه راه تاریک و...