- کد مطلب : 2202 |
- تاریخ انتشار : 5 آبان, 1392 - 13:03 |
- ارسال با پست الکترونیکی
فاصله خطرناک
بابک بهادری
اداره شدن کشوری مثل ايران، آن هم در شرايط حساس و متلاطم انقلاب به دست جوانان و دانشجويان بیتجربه و پر از شور و احساسات قابل تامل است و مزايا و معايب آن قابل بررسی است و مجال ديگری را میطلبد اما آنچه مشخص است اين است که جوانان و دانشجويانی که عهدهدار اداره دولت شدند با گذشت زمان و علیرغم اشتباهات بسيار، با تجربه و پخته شدند به طوری که در سالهای پس از پيروزی انقلاب اکثر مديران موفق از همان نسل جوانان و دانشجويان بیتجربه شدند و توانستند با سازندگی و اصلاحات، پيشرفت و عدالت و تدبير و اميد، ايران را به جايگاهی که هماکنون در آن قرار دارد برسانند.
در طول اين مدت نسلهای بعد از نسل اول و دوم انقلاب پا به عرصه گذاشتند و دورانی بهتر از دورهی پدرانشان را تجربه کردند. در طول اين مدت نه انقلابی بود، نه مبارزهای و نه جبهه و جنگی. بچههای ديروز و جوانان امروز در فضايی کاملا آرام و به دور از تنش و اضطراب سالهای قبل و بعد از انقلاب زيستند و از انقلاب و جبهه و جنگ فقط در کتابها خواندند و عکسها و فيلمهايش را تماشا کردند. بچههای ديروز و جوانان امروز ديگر نمیدانند شرايط بحرانی چيست؟ نمیدانند اداره دولت انقلابی آن هم با دست خالی و هزاران هزار توطئه چگونه امکانپذير است؟ آنها درک نکردهاند که وقتی صبح از خواب بيدار میشوی و کشورت را در حال جنگ با دنيا میبينی چه بايد بکنی؟
بچههای ديروز و جوانان امروز و پدران و مديران فردا خيلی با نسل اولیها فاصله دارند و اين «فاصله» خطرناک است. خطری جدی که آينده کشورمان را تهديد میکند زیرا مديريت امور کشور در آينده بر دوش جوانان امروز قرار خواهد گرفت و حال سوال اين است که آيا جوانان امروز برای اين مسووليت خطير آمادگی دارند؟
دولت نهم و دهم که به دولتی با مديران جوان معروف شد رويکردی در خصوص استفاده از جوانان و تربيت آنان برای به دوش گرفتن مسووليت اداره کشور در آينده اتخاذ نمود که چندان موفق نبود. محمود احمدینژاد با سپردن پستهای کليدی و مهم به جوانان که اکثرا تجربه کافی نداشتند، کشور را در حوزههای مختلف با مشکلاتی مواجه ساخت، همچنين طرح مشاورين جوان که در نهاد رياست جمهوری و وزارتخانهها اجرا شد نيز نتوانست هدف دولت از تربيت نيروهای جوان را تامين نمايد و اکثر جوانان عضو مشاورين جوان در پستهای کليدی و دولتی جذب شدند و طرحی برای تربيت جوانان و کادرسازی برای آينده کشور اجرا نشد. در دولت تدبير و اميد بر خلاف دولتهای نهم و دهم استفاده از جوانان مغفول مانده است و تمامی مديران دولتی از نسل اولیها هستند. البته شرايط خطير کشور و لزوم استفاده از مديران باتجربه در سطوح بالای مديريتی کشور بر کسی پوشيده نيست اما مغفول ماندن «تربيت جوانان» و «کم کردن فاصلهی ميان نسلها» نيز توجيهپذير نيست.
در کنار دولتها نهادهای غيردولتی و سازمانهای مردمنهاد نقش بسيار موثری در زمينه تربيت جوانان و آماده کردن آنان برای به دوش کشيدن بار مسووليت اداره امور کشور در حوزههای مختلف دارند و میتوانند تا حد زيادی نگرانی ناشی از فاصلهی ميان نسلها را، با «همراه کردن نسلها» برطرف سازند. همراه شدن نسلها میتواند علاوه بر ميدان دادن به جوانان برای پيشرفت و يادگيری، تجربه نسلهای پيش را به آنان منتقل میکند. «شاخه جوانان بنياد اميد ايرانيان» با اين هدف و در کنار نسل اول با تجربه کار خود را آغاز کرده است تا سهمی در کاهش فاصلهی نسلها و دغدغهمند کردن جوانان و دانشجويان نسبت به آينده کشور داشته باشد.
* دبير شاخه جوانان بنياد اميد ايرانيان و دانشجوي دانشگاه صنعتی شريف
دیدگاهها
با درود به شما و تقدیر از
مقاله خوبی بود...
افزودن نظر جدید