- کد مطلب : 16091 |
- تاریخ انتشار : 11 آذر, 1396 - 09:32 |
- ارسال با پست الکترونیکی
آفت فرسودهسازي
يكي از ريشهاي ترين و اساسيترين اقداماتي كه وظيفه متوليان ساخت و ساز در كشور است و در رأس آن وزارت راه و شهرسازي، نظام مهندسي و شهرداريها قرار دارند، اين است كه صنعت ساختمان را به صورت حرفه اي احيا سازند. حرفهاي به اين معنا كه هر فردي در حوزه تخصص خود وارد شود و هر شخصي صرف داشتن سرمايه، وارد بخش مسكن و ساختمانسازي نشود. به اين ترتيب بايد تمام ما موظف شويم قانون را رعايت كنيم. قانون نظام مهندسي ساختمان، سال 74 به تصويب رسيد و بعد از آن آييننامههاي آن با تاخير تصويب شد. اگر همين قانون به درستي انجام شود، ديگر نبايد اينقدر نگران زلزلههاي هفت و هشت ريشتري باشيم. متاسفانه تاكنون كه بيش از 20 سال از اين قانون مي گذرد، به آن عمل نشده است. از زمان تصويب اين قانون تاكنون چندين وزير راه و شهرسازي آمدند و رفتند اما هيچكدام موفق به عملياتي كردن آن نشدند. به هميندليل مسئولان اصلي خسارتها، آنها هستند زيرا با وجود اينكه قانوني در اين خصوص داشتيم اما به آن عمل نشد. در خصوص مقاومسازي نيز لازم است اقداماتي براي بافتهاي فرسوده صورت بگيرد و در برخي مناطق كشور و روستاها، اين بازسازي در حال انجام است. البته بايد گفت كه اگرچه مقاومسازي انجام شدني است اما هزينه بسيار سنگيني دارد كه از توان بسياري خانوادهها خارج است. در اين ميان با توجه به وضعيت اقتصادي دولت نيز فكر نميكنم توانايي رسيدگي به مقاومسازي وجود داشته باشد. حدود 12 سال پيش و پس از زلزله بم بود كه بخشنامهاي مربوط به مقاومسازي بخشها و ساختمانهاي دولتي صادر شد و اين اولويت درجه اول و دوم نيز براي مقاوم سازي وجود داشت. در بم حتي يك ساختمان سالم به ندرت پيدا ميشد كه براي ستاد بحران در نظر گرفته شود و خدماتي به زلزله زدگان برسد. به همين دليل پس از آن، دولت دستور داد كه ساختمانهاي مربوط به دولت بازسازي و مقاومسازي شود. براي مثال وزارتخانهها، بيمارستانها، مراكز آموزشي و انتظامي و به طور كلي ساختمانهاي اداري كه در اين ايام زلزله بايد به داد زلزلهزدگان برسند، در اولويت اول مقاومسازي قرار ميگرفتند و اين مقاومسازي در سطح گسترده نبود. بنابراين از يك سو دولت قادر به انجام بازسازي براي خانوارها در روستاها نيست و از سوي ديگر، خانوارها نيز از لحاظ معيشتي، توانايي مقاومسازي خانههاي خود را ندارند. در حال حاضر در حوزه ساخت و ساز به نوعي فرسودهسازي صورت ميگيرد و گويي فريادهاي ما هيچ تاثيري ندارد. هربار كه خبر زلزله ميآيد، تن همگي ما ميلرزد زيرا ميدانيم با شرايط بد ساختوساز دچار خسارتهاي مالي و جاني بسياري ميشويم. با توجه به تجربهاي كه دارم، مردم عادي قادر به انجام مقاومسازي نيستند زيرا هزينه بسياري دارد. گفتني است كه مقاومسازي در معماري ساختمان نيز تاثير ميگذارد. متاسفانه اكنون ساختمانهايي كه تازه ساخته و افتتاح شدهاند، مانند بيمارستاني كه در زلزله كرمانشاه تخريب شد ،دچار مشكلند زيرا طبق اصول و براساس مقررات ساختوساز ساخته نشدهاند. از جمله اين سازهها مربوط به ساختمانهاي نوساز مسكن مهر ميشود. اگر همه دست به دست يكديگر بدهند و اصول رعايت شود، ديگر نبايد نگران اين زلزلهها باشيم. براي مسكن مهر كه تخريب شده، دولت ناگزير است وارد عمل شود كه به بودجه زيادي نياز دارد. درنهايت شايد پيمانكار به دادگاه كشيده شود و به زندان بيفتد اما بعيد ميدانم دولت براي سازههاي مسكن مهر، هزينهاي بكند و آنها را بازسازي كند. به طور كلي بايد فرهنگسازي صورت بگيرد و مردم به اين نتيجه برسند كه مقاومسازي ساختمانها را انجام دهند اما بعيد ميدانم تاكنون افرادي اقدام به مقاومسازي خانه خود كرده باشند. متاسفانه در ايران مردم بيشتر به ظواهر اهميت ميدهند تا به استحكام.
افزودن نظر جدید