- کد مطلب : 12751 |
- تاریخ انتشار : 6 دی, 1395 - 10:53 |
- ارسال با پست الکترونیکی
اتهام به ظریف و خطری که حیثیت دستگاه دیپلماسی را تهدید میکند
جنجالهای اخیری که یک نماینده مجلس شورای اسلامی با افشای سخنان وزیر امورخارجه در جمع نمایندگان عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی، آن هم به نیت محرمانه ماندن و منتشر نشدن، ایجاد کردهاست و اثر آن در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران از چند جهت قابل بررسی است.
۱- این بار اول نیست که این نماینده خاص، اقدام به انجام چنین عملی میکند. این چندمین بار است که اتفاقات روی میدهد و گزارشهای وزارت امورخارجه در کمیسیون امنیت ملی رسانهای میشود. این عمومی شدن مذاکرات از سویی به گفته نماینده مورد نظر، قرار دادن گزارش در اختیار مردم ایران است، ولی به تعبیر دیگری میتوان گفت که همانگونه که سخنگوی وزارت امورخارجه گفتهاست، با این گونه افشاگریها این گزارشها در اختیار بیگانگان و چه بسا دشمنان قرار میگیرد. به نظر من این کار یک تخلف آشکار است. این تحلف از این بابت نیست که مردم ما نامحرم هستند و نباید از مذاکرات با خبر باشند، بلکه در مسالهای مانند برجام و مذاکرات حساس و پیچیده مرتبط با آن، این مجموعه نظام است که باید نسبت به انتشار اطلاعات تصمیم بگیرد. این به تنهایی بر عهده شخص نماینده یا حتی کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس نیست که تصمیم بگیرد کدام بخش از اطلاعات مرتبط با مسالهای با حساسیت بالا در اختیار عموم قرار بگیرد. جایگاه نمایندگان عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی، به عنوان نماینده مردم از یک سو و به عنوان امین اطلاعات حساس، اقتضا میکند که از یک سو همواره در جریان ریز اطلاعات قرار بگیرند و از سوی دیگر به رسم امانت در حفظ آن تلاش کنند. افشای مذاکراتی که به نیت محرمانه ماندن بیان شده نه تنها از عرف مرسوم خارج است، بلکه حتی نمیتوان هیچ توجیه عقلانی برای آن آورد، به خصوص با توجه به جایگاه نمایندگان عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی، که خودشان از حساسیت حوزه فعالیت خودشان، یعنی امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران با خبر هستند.
۲- دعواها، چالشها و رقابتهای سیاسی در داخل کشور گاهی اوقات به جایی میرسد که امنیت ملی ما و چارچوب سیاست خارجی ما که یک مساله حاکمیتی است، در حال تبدیل شدن به وجهالمصالحه یا ابزار پیشبرد اهداف و اغراض جناحها و دستهبندیهای سیاسی است. گروهها و جناحهای سیاسی به این نیت که رقیب را زمین بزنند یا آتویی از جناح مقابل خودشان رو بکنند، دست به اقداماتی میزنند که میتواند امنیت ملی و سیاست خارجی کشور را به مخاطره بیاندازد. به اعتقاد من، استفاده از چنین ابزارهایی حتی اگر هم برای یک جناح سیاسی مؤثر باشد، به اعتقاد من عمل نابخردانهای است، چون بحث امنیت ملی ارتباطی با جناحهای سیاسی ندارد، بلکه همه ملت ایران را فارغ از گرایش فکری، سیاسی و جناحی در بر میگیرد. من به شخصه زمانی که در هندوستان به عنوان کاردار سفارت جمهوری اسلامی ایران در دهلی نو فعالیت میکردم با موردی مواجه شدم که در اینجا میتواند مثال خوبی باشد. همه میدانند که حزب کنگره و حزب بیجیپی در هند، دو رقیب عمده و قدیمی در سراسر کشور هند هستند، اختلافات و شکاف میان این دو حزب بسیار عمیق است و در مسائل سیاست داخلی این دو حزب میتوان گفت که یقه همدیگر را پاره میکردند و از کوچکترین خطای یکدیگر نمیگذشتند. ولی زمانی که پای مسائل مرتبط با امنیت ملی و سیاست خارجی وسط کشیده میشد، دیگر نگاه جناحی به موضوع کنار گذاشتهمیشد. در زمان مأموریت من برای مثال آقای راجیو گاندی، نخستوزیر وقت هند از حزب کنگره عازم سفر به چین بود. به یاد میآوردم در آن زمان وقتی خبرنگاران از مدیر کل وقت حزب بیجیپی، آقای لال ادوانی میپرسیدند که نظرتان در مورد این سفر چیست جواب میداد که من مطمئن هستم که نخستوزیر ما با تمام توان از امنیت ملی ما و امنیت هند دفاع خواهد کرد. این مثال را زدم تا بگویم در کشورهایی که دموکراسی جا افتادهای دارند این آموزهها را نیز آویزه گوش خود کردهاند که اختلافات و رقابتها میان احزاب و گروهها نباید با ابزارهایی که به امنیت ملی ضربه میزند اقدام به حذف یا کنار زدن رقیب کنند.
۳- مساله برجام و آنچه که در برجام توافق شدهاست، خواست و اراده همه جانبه نظام را پشت خود داشتهاست. حمایتی که کلیت حاکمیت کشور از این مذاکرات و نتیجه آن کردند، یک حمایت معمولی نبود، بلکه همه جانبه و کامل بود. معنی آن این است که صرف نظر از تمام تواناییهای شخصی آقای ظریف، اینگونه نبود که هر کاری که خودش میخواست انجام دهد، یا اینکه پنهانی توافقی با آقای کری بکند، یا اینکه امتیازی پنهان از چشم و گوش نظام به بیگانگان دادهباشد. این اطمینان وجود دارد که وزیر امورخارجه جمهوری اسلامی ایران، تحت امر نظام جمهوری اسلامی انجام وظیفه کردهاست و همه حرفهایی که زده و همه توافقاتی که کرده مستند به اجازه حاکمیت و مستند به اجازه بالاترین مقامات و نهادهای حاکمیت بودهاست. همانگونه که مشهور است در میانه مذاکرات برجام آقای ظریف مجبور شد شبانه از وین به تهران سفر کند و شبانه دستورات لازم را گرفت و مجوز لازم برای مذاکرات را از تهران گرفت و برای ادامه مذاکرات به وین برگشت. بنابراین فراموش نکنیم که برجام توافقی بود که نظام پشت آن بود، نه فقط آقای روحانی و آقای ظریف. هیچ کس نمیتواند آقایان روحانی و ظریف را متهم کند که رفتهاند و توافقی کردهاند و به مراجع بالاتر مثلاً شورای عالی امنیت ملی یا مقام معظم رهبری گزارش نکرده باشند. چنین چیزی محال است. بنابراین از این منظر اتهاماتی که به آقای ظریف زده میشود، اتهاماتی است که به نظام زده میشود، آقای ظریف وزیر خارجه نظام جمهوری اسلامی محسوب میشود.
۴- نتیجه چنین افشاگریهایی این خواهد شد که کشورهای خارجی همواره در مذاکرات با ایران این تحفظ و این نگرانی را خواهند داشت که ممکن است هر توافقی با ایران که مفادی محرمانه داشتهباشد، افشا شود. توافقاتی که مثلاً یک کشور دوست دارد قدرت رقیبش از آن با خبر نباشد یا مثلاً در توافقات تجاری که بسیار رایج است قراردادها بخشهای محرمانهای دارند تا مؤسسات و شرکتهای رقیب از محتوای آن با خبر نشوند، در این توافقات طرف مقابل ایران محتاطانه با ایران برخورد خواهد کرد، چرا که ممکن است هر توافق یا هر بحثی یا هر اطلاعاتی به بهانه دعواها و نزاعهای سیاسی داخل کشور روزی علنی شود. این باعث میشود که اعتبار دستگاه سیاست خارجی، اعتبار دیپلماتها و اعتبار نظام در هرگونه مذاکره بینالمللی دچار خدشه شود و این به صلاح کشور نیست. وقتی تصمیمی گرفته میشود، هر چند که اشتباه باشد، وقتی نظام پشت این تصمیم است، احدی نباید آن را به چالش بکشد، چرا که پای حیثیت نظام و امنیت ملی کشور در تصمیمات ملی در میان است.
۵- نمایندهای که اتهامات مختلفی را به آقای ظریف وارد میکند، میخواهد ناکارامدی یا ناتوانی یا فقدان مهارت وزیر را علنی کند، آیا در عملکرد خود انصاف را هم رعایت میکند؟ آیا به دهها کد و نوشته و مقاله و گزارش که در مورد نوع مذاکره آقای ظریف چه از سوی تحلیلگران و روزنامهنگاران خارجی و چه از سوی مذاکرهکنندگان مقابل آقای ظریف بیان شدهاست نیز اشاره میکند؟ اینکه این همه اذعان کردهاند آقای ظریف برای منافع ملی کشورش یقه پاره میکرد تا با تمام توان از منافع کشورش دفاع کرد، اینکه او یک رجل ملی بود که ما خارج از چارچوب منافع ملی چیزی از او ندیدیم، رسم جوانمردی این است که به اینها هم اشاره شود. این نظر نگارنده برای دفاع از آقایان ظریف یا روحانی یا هر کس دیگری نیست، منظور این است که هر کسی که به نمایندگی از نظام جمهوری اسلامی ایران برای مذاکره با دیگران میرود باید در داخل کشور حمایت تام و تمام از او بشود، چرا که او نماینده منافع کل ملت ایران است.
۶- همانطور که آقای محمود صادقی نماینده مردم تهران به خاطر یک حرف این اندازه جنجال آفرینی در موردش شد، و تا جایی رفت که ایشان مجبور به عذرخواهی شد. حالا نظام اینجا باید در مورد این موضوع هم باید پای این حرف بایستد تا اگر تخلفی از سوی این نماینده رخ دادهاست بیاید و عذرخواهی کند، در غیر این صورت این سنگ کجی که گذاشته شدهاست ممکن است تا ثریا برود و حیثیت و آبروی دستگاه سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران را در جهان به خطر بیاندازد.
افزودن نظر جدید