احیای نشاط در تشکل‌های دانشجویی

تردیدی نیست که تشکل¬های اصیل دانشجویی چه در قبل و چه بعد از انقلاب اسلامی ایران همواره به عنوان بستری برای رشد و شکوفایی مبانی اعتقادی، علمی و سیاسی دانشگاهیان بوده و هست. تشکل¬هایی که در گذشته¬های نه چندان دور همواره مورد تکریم و تحسین بزرگانی همچون مرحوم طالقانی، علامه محمدتقی جعفری، شهید بهشتی، شهید مطهری و مرحوم شریعتی واقع شده است و در لوای همین احترام متقابل بین دانشجویان و از این دست بزرگان بود که بسترهای حرکت‌های اجتماعی، فرهنگی و سیاسی مبتنی بر اعتقادات اصیل اسلامی مهیا شد و ثمرات گران بهای آن، عام و خاص را منتفع ساخت. احترامی فرخنده که سرمنشا شروع اصلاح خود و جامعه و مبارزه متفکرانه و مبنایی با هرگونه ظلم و ستم و پلشتی بود.
احیای نشاط در تشکل‌های دانشجویی

دکتر علی افخمی

این تشکل‌های دانشجویی بود که در سردی و گرمی روزگار مورد توجه و حمایت حضرت امام (ره) واقع می‌شد و به سان پدری دلسوز همواره خریدار هم حسن و هم خطای فرزندان خود بود. از این رو  به نظر می‌آید در شرایط و وضعیت موجود، تغییر رویکردهای موجود و ترسیم خط مشی عقلانی مبتنی بر خرد جمعی در مواجهه با این سرمایه عظیم اجتماعی و تأثیرگذار، امری اجتناب ناپذیر است. این خط مشی بایستی به صورتی باشد که در آن علل و آسیب‌هایی که باعث شده تا نه تنها فعالیت بسیج در دانشگاه¬ها که یکی از وظایف مهم و طرح شده برای آن طبق مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی مبنی بر تحقق فرامین و رهنمودهای حضرت امام (ره) و مقام معظم رهبری در دانشگاه¬ها است؛ دچار نقصان شود بلکه تشکل‌های اصیل دیگری همچون انجمن‌های اسلامی مغضوب و مطرود گردند را ریشه‌یابی و مورد تجزیه و تحلیل قرار دهد. همچنین راهکارهای عملی آن را به دستگاه‌های اجرایی ارائه کند. سال‌هاست که یکی از مطالبات مقام معظم رهبری در دانشگاه‌ها بحث کرسی‌های آزاد اندیشی است که ایشان به طور جد، مسأله را مطرح کرده‌اند ولی مجریان امر را چه شده است که در این سال‌ها از این ایده عقلائی استقبال نمی‌کنند! از طرف دیگر در آیین نامه‌های مربوط به تشکل‌ها تصریح شده است که تشکل‌های دانشجویی که با طی مراحل قانونی مجوز لازم را دارند ؛ می‌توانند هرگونه فعالیتی نظیر برپایی مراسم مختلف سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، تریبون آزاد، انتشار نشریات، موضع‌گیری‌های سیاسی در قالب بیانیه‌ها و غیره داشته باشند. که این امورات می‌تواند در پهنه ملی به جهت دهی و روشنگری افکار عمومی کمک کند. از طرف دیگر اعضای این تشکل¬ها در گذر زمان تجربه‌های گران سنگی را در عرصه-های فرهنگی و سیاسی کسب کرده¬اند که می‌توانند آینده سیاسی کشور را هرچه بهتر و توانمندتر رقم بزنند. اما محدودیت¬های غیرکارشناسی این سال¬ها و نادیده گرفتن نقش شورای فرهنگی دانشگاه به عنوان اهرم نظارت بر این فعالیت¬ها و نیز تصمیم‌گیری-های بعضاً سلیقه‌ای و تمرکزگرایی در ساختار نهادهای دخیل، باعث شده تا با آسیب¬هایی مواجه شویم که این آسیب¬ها در نشاط سیاسی دانشگاه¬ها و همچنین روند علمی کشور مشکلاتی را پدید آورده است. از جمله آن می‌توان به سرخوردگی‌ها و نگاه به بیرون از کشور اشاره کرد.

به هر حال امیدوارم به عنوان یک معلم کوچک دانشگاه، شاهد احیای ارزش¬های متعالی در دانشگاه‌ها و متعاقب آن در جامعه و کشور البته نه به صورت بخش نامه‌ای بلکه به صورت اصلاح ساختاری در بستر عقلانیت و خرد جمعی باشم.
 

برچسب‌ها :

افزودن نظر جدید