از غرور ملی به آگاهی ملی

عباس موسایی -شهادت سپهبد قاسم سلیمانی، موجی از شور و غرور ملی را در سراسر ایران عزیز رقم زده‌است.

 به‌وضوح می‌توان آنچه دکتر حسین بشیریه، استاد جامعه‌شناسی سیاسی، تحت عنوان مفهوم «ناسیونالیسم اسلامی» مبنا و نقطه عزیمت صورت‌بندی انقلاب۵۷ می‌نامد، را در سپهر سیاسی امروز ایران و پس از شهادت سردار سلیمانی مشاهده کرد. مهم‌ترین ویژگی کتاب بشیریه، بررسی ناسیونالیسم اسلامی است؛ ناسیونالیسم‌اسلامی عامل مهمی در انقلاب ایران است و به‌عنوان بنیانی برای مخالفت با رژیم انتخاب شد. دکتر بشیریه در کتاب «زمینه‌های اجتماعی انقلاب ایران» که تز دکترای ایشان است، معتقد است ایدئولوژی انقلاب اسلامی استمرار و تداوم‌‌ همان ناسیونالیسم بومی است که به زبان اسلام بیان می‌شود. غالب ایرانیان، صرف نظر از قومیت، جنسیت، مذهب و دیگر تفاوت‌هایی که هویت‌های فروتراز هویت ملی را شکل می‌دهند، احساس می‌کنند که غرور ملی شان خدشه‌دار شده است، هرچند روایت غالب، ناسیولیسم‌مذهبی باشد و ناسیونالیسم رادر زبان مذهب روایت کند. سردار سلیمانی، امروز شهید ملی است، چون غرور ملی ایران، حول شهادتش شعله‌ور شده‌است. مبنای غرور ملی، شور و احساسات ملی است. این شور واحساسات، اما هرچند درایجاد وحدت و انسجام ملی می‌تواند ظهور و بروز کند، از طرفی می‌تواند تصمیم‌گیران را به خطای استراتژیک، رهنمون کند. صورت دیگری که می‌تواند خون شهید و قهرمان ملی ما، سردار سلیمانی را در تقویت انسجام واتحاد ملی و اهداف و آرمان‌های سردار، هدایت کند، تبدیل و تحویل این غرور ملی، به آگاهی ملی‌است. خون سردار می‌تواند و می‌بایست محور اتحاد و انسجام ملت و حاکمیت باشد. انسجام و اتحاد ایرانیان حول اصل استقلال، امنیت و تمامیت ارضی ایران، می‌تواند اهداف شوم گذشته، کنونی و آینده ترامپ را با بحران مواجه کند. این خون پاک، نباید تقویت کننده موضع افراطیون ایران ستیز، که افشاگرانسان ستیزی، قانون‌گریزی و رادیکالیسم ترامپ و ترامپیسم باشد. تبدیل غرور ملی به آگاهی ملی، می‌تواند دستاورد بزرگ خون سردار ملی ایران باشد، مشروط به‌آنکه به مصالح و منافع ملی، توجه جدی شود. هر تصمیم و واکنش ایران، همزمان باید مبتنی بر غرور ملی و مصالح و منافع ملی برآمده از آگاهی ملی باشد.

افزودن نظر جدید