- کد مطلب : 11276 |
- تاریخ انتشار : 30 تیر, 1395 - 09:55 |
- ارسال با پست الکترونیکی
از چالشهای هدفمند تا چالشهای بی هدف/ شما را به # چالش _خواندن _ این _ گزارش دعوت میکنیم
از زمانی که پای فضای مجازی به ایران باز شد، چالش و کمپین و هشتک، سوژههای داغ و پر کاربرد این رسانه شد. گاهی چالشی همه گیر شد و از خارج پا به مرزهای ایران گذاشت و عده ای را هوادار خود کرد، گاهی هم کمپینی ایجاد شد و نقدها و واکنشهای فراوانی حتی از سوی مسئولان بر آن وارد شد. گرچه چالشها و کمپینها تفاوتهایی با هم دارند اما با یک ویژگی به موازات هم در ایران حرکت میکنند. چه چالشها و چه کمپینها کم کم بیهدف و بیفکر تر میشوند. امروز چالشهای اینستاگرامی از چالش سطل آب یخ برای حمایت از بیماران به چالش عکس سیاه و سفید تبدیل شدهاند و کمپینها کم کم چهارچوب فکری خود را از دست میدهند و مدت زمان عمرشان کوتاهتر میشود. اما دلیل چه میتواند باشد؟
فضای مجازی عرصه ای برای رقابت
نادر صادقیان، جامعه شناس و پژوهشگر فرهنگی در گفت و گو با روزنامه «ابتکار» با بیان اینکه ماهیت فضای مجازی باید به درستی شناسایی شود، گفت: یکی از ویژگیهای فضای مجازی آزادی، مشخص نبودن هویت واقعی و.. است، همین سبب میشود تا افراد از طریق آن خواستههای خود را به شیوههای مختلف بیان کنند. فضای مجازی عرصهای باز را برای کاربران خود به وجود آورده است که عموما این فضای آزاد کنترل ناپذیر است. کاربران شبکههای مجازی بدون توجه به هنجارها و عرف اجتماعی دیدگاههای خود را بی پرده بیان میکنند.
او با بیان اینکه فضای مجازی عرصه رقابت است، گفت: نباید به رفتارهای کاربران رویکرد سلبی و منفی داشت. اگر فقط واکنشها به این نوع رفتارها در فضای مجازی واکنش سلبی، منفی، نقد، بدون جایگزین و منفعلانه باشد، چیزی جز تهییج و تحریک آنها نخواهد داشت.
چرا چالش عکس سیاه و سفید مشتری دارد؟
ورود به صفحات مختلف اشخاص و چهرههای داخلی و خارجی، فحاشی، دعوت یکدیگر به چالشهای بی هدف از جمله فعالیتهایی است که فضای مجازی را در برگرفته اند. بسیاری از کارشناسان و جامعه شناسان علت این رفتارها و کنشها را پس افتادگی فرهنگی میدانند. با وجود این نکته یا سوالی مهم وجود دارد که چرا این چالشهای بیهدف و رفتارهای ناشایست مشتری پیدا میکنند؟
این جامعه شناس گفت: با نقد مخالف نیستم اما نباید تنها به نقد اکتفا کرد. هرچند بسیاری از چالشها و کمپینهایی که در فضای مجازی به راه میافتند پیش پا افتاده است و جای نقد بر آن بسیار است اما شاید مشکل اصلی کم رنگ بودن فعالان و نخبگان این حوزهها است، بنابراین انسجام و تشکل بیشتر فعالان و نخبگان فرهنگی و اجتماعی در عرصه مجازی باید بیشتر شود.
جای خالی ایدهپردازان قدرتمند در فضای مجازی
به گفته صادقیان، وضعیت شبکههای مجازی مانند وضعیت ماهواره است. همان طور که جای ایدهپردازان قوی و فعالان خبره رسانهای در صدا و سیما خالی است و همچنان ماهواره برای مخاطبان ایرانی جاذبه دارد، نبود ایده پردازان قوی در فضای مجازی نیز سبب خواهد شد که کنشهای مجازی کاربران و چالشها بی هدف و بی فکر تولید شود.
او با بیان اینکه تولید محتوا در فضای مجازی حرف اول را میزند، بیان کرد: انتقاد منصفانه و روشمند لازم است و باید اینگونه رفتارهای در فضای مجازی تحلیل و شناسایی شود. اما برچسب زدن یا انگ زدن به افراد کار درستی نیست. این موضوع به مرور زمان و در بلند مدت به سمت و سوی صحیح خواهد رفت.
صادقیان گفت: فضای مجازی امکال جدید الحدوثی برای ایرانیان است که تا زمان ایجاد فرهنگ صحیح استفاده از آن، فراز و فرودهای و انحرافات بسیاری را پشت سر خواهد گذاشت. او با بیان اینکه در دنیای امروز عرصه فردی و شخصی در زمان فراغت در خارج از فضای مجازی محدود شده است، گفت: ویژگیها و شاخصههایی چون سن، جنس، نوع تیپ اجتماعی در پیوستن افراد به این گونه کنشها در فضای اجتماعی ارتباط مستقیم دارد.
این جامعه شناس، کمبود تجربه، سن کم و اوقات فراغت بسیار را از جمله ویژگیهای کاربرانی دانست که به اینگونه چالشهای بیهدف پاسخ میدهند. او با بیان اینکه رابطه معکوسی بین سن و جذب شدن به این گونه چالشها در فضای مجازی وجود دارد، گفت: عموما کسانی که به اینگونه رفتارها دست میزنند نوجوانان هیجان طلبی هستند که علاقه بسیاری به انجام کارهایی دارند که جنجال برانگیز است و سر و صدای بسیار دارد.
صادقیان بیکاری و اوقات فراغت بی هدف را یکی از دلایل اصلی رونق اینگونه چالشها و فعالیتها در فضای مجازی دانست و گفت: فضای مجازی به تفریحی با کمترین هزینه برای ایرانیان تبدیل شده است. متاسفانه به دلیل مشکلات اقتصادی و معیشتی فضای مجازی یکی از تفریحات پر طرفدار و سهل الوصول در بین ایرانیان است که کسی به تبعات آن توجهی ندارد.
چرا فعالیتهای مجازی بی هدف تر می شوند؟
فضای مجازی امروز همه چیز ما ایرانیان است. جایی برای تفریح، جای برای پرخاش، جایی برای نقد، جایی برای فریاد و حق طلبی. فضای مجازی برای ایرانیان گاهی کارکرد مثبت دارد و گاهی منفی. گاهی میشود جایی برای سرگرمیهای گذرا و گاهی برای جنبش اجتماعی و اقتصادی. جنبشهایی که گاهی به آن نگاهی سیاسی و نقادانه میشود. اما چه اتفاقی میافتد که فعالیتها و کنشهای اجتماعی ایرانیان در فضای مجازی کم کم بی هدفتر میشود. شاید یکی از دلایل مهم آن نگاه منفی جامعه به آنها باشد. شاید برخورد مسئولان با کمیینهای جدی در گذشته یکی از علتهای بیعلاقگی مردم به شرکت در چنین کمپینهایی باشد. مثلا کمپین «نه به خودروی ایرانی» یک ائتلاف مردمی مجازی، برای نخریدن خودروهای مونتاژ داخل ایران بود. در این کمپین اعتراضی که مدام دست به دست میشد، مردم به هم توصیه میکردند خودروهایی را که به نسبت کیفیتشان قیمت بالایی دارند، نخرند. «نه به خودروی ایرانی» واکنشهای شدید سازندگان خودروی داخلی و مسئولان را به دنبال داشت تا جایی که بعضیها گفتند این حرکت باعث به خطر افتادن بخش تولید خودرو در کشور و لرزیدن پایههای اقتصاد میشود! شاید همین واکنشها از دلایلی باشد که مردم بیشتر ترجیح میدهند در چالشهای بی دردسر و سرگرمیگونه شرکت کنند تا حداقل اعصابشان راحت باشد!
افزودن نظر جدید