استراتژی جدید جبهه پایداری مهاجرت به مشهد است؟

روزنامه اعتماد نوشت:

هدف‌شان اما بزرگ‌تر از تخریب دولتی است که خواه‌ناخواه سه سال بیشتر مقیم پاستور نیست. انتخابات مجلس شورای اسلامی را هدف گرفته و در تلاش هستند تا با بهره‌گیری از ظرفیت‌های استانی خود فهرست واحدی ارایه کنند. خود مرتضی آقاتهرانی، دبیرکل جبهه پایداری هم در گفت‌وگو با «اعتماد» از سفرهای پشت هم برای تحقق این هدف خبر داده بود. هرجا باشند اما در مشهد گرد هم می‌آیند. میعادگاه‌شان مشهد و مقصدشان بهارستان است. فکر همه‌جا را کرده و در ذهن خود انتخابات هیات رییسه را نیز برگزار کرده‌اند.

 

فراخوانی از مشهد

این طور که از اخبار غیررسمی برمی‌آید سرلیست فهرست آنها برای تکیه زدن به صندلی علی لاریجانی کسی نیست غیر از تولیت آستان قدس. آنها سیدابراهیم رییسی را با آن ١٦ میلیون رای کسب شده در کارزار ٩٦ شایسته ریاست مجلس می‌دانند و برای تحقق این آرمان وارد فاز عملیاتی نیز شده‌اند. بسیاری از نیروها و چهره‌های شاخص جریان اصولگرا را به سوی خود کشیده و بعضا به مشهد فراخوانده‌اند. حتی گفته می‌شود کناره گیری لطف‌الله فروزنده از جمنا نیز به این خط‌‌مشی و مسوولیت‌ جدیدش در آستان قدس، بی‌ربط نیست.

نیروهای طیف پایداری که بعد از دوران احمدی‌نژاد و مجلس نهم از صحنه سیاست ایران کنار زده شده و حتی از سوی اصولگرایان نیز جدی گرفته نشدند، اکنون همه توان خود را صرف بازگشت به قدرت می‌کنند. روی نقاط ضعف جریان راست حساب کرده و می‌خواهند از نمد ناتوانی جمنا و فرتوتی جامعتین برای خود کلاهی بدوزند.

جبهه مردمی نیروهای انقلاب یعنی همان تشکل انتخاباتی که در نیمه دوم ٩٥ شکل گرفت تا اصولگرایان را به کاندیدای واحد برساند، در انجام ماموریت خود موفق نبود و نتوانست رییسی را رییس‌جمهور کند. جمنایی‌ها اما دست از کار نکشیده و بعد از انتخابات ریاست‌جمهوری اخیر درصدد بازنگری در ساختار خود برآمدند. حتی جلساتی نیز با حضور رییسی برگزار کردند. با این وجود به نظر نمی‌رسد که قادر باشند یک بار دیگر قد راست کنند. مشکلات مالی این تشکل جدی است و چهره‌های شاخص آن نیز یکی‌یکی از صحنه کنار می‌روند. از حسین فدایی گرفته تا روستاآزاد، جوکار و فروزنده جمنا را ترک کرده‌اند و شایعاتی مبنی بر همکاری این افراد با پایداری‌ها به گوش می‌رسد.

در غیاب جامعتین

تندروهای پایداری به جذب نیروهای سابق جمنا بسنده نکرده و قصد دارند که از ضعف ساختار سنتی اصولگرایان یعنی جامعتین نیز بهره گیرند. آنها می‌دانند که نه جامعه مدرسین اثرگذاری قبل را دارد و نه جامعه روحانیت. جامعه روحانیت با انتخاب مصطفی پورمحمدی به عنوان دبیرکل یک فصل تازه را در پیش دارد و با طیف چپ جریان راست که حداد عادل، زاکانی و فدایی را می‌توان چهره‌های شاخص آن به شمار آورد؛ زاویه دارد.

حرف جامعه مدرسین نیز مثل قبل میان اصولگرایان خریدار ندارد. مصداقش همین جلسه اخیری که با علی لاریجانی، رییس مجلس در قم داشتند و موفق به تغییر نظر او در مورد لایحه FATF نشدند.

نیروهای پایداری همه اینها را خوب رصد کرده و می‌دانند که اکنون بهترین زمان برای بروز و ظهور سیاسی است. می‌دانند که در فقدان یک ساختار انتخاباتی منسجم آن کسی برنده است که بتواند یک فهرست واحد ارایه کند.

 

رییسی سرلیست پایداری

پایداری‌ها گمان می‌کنند که با شهر به شهر رفتن و استان به استان گشتن می‌توانند فهرست بلند‌بالایی از کاندیداهای مورد نظر خود ردیف کرده و درست همان وقت که جمنا و جامعتین از میدان به در شده‌اند؛ برگ برنده خود را رو کنند. با همین خیال پا فراتر گذاشته و برای کرسی ریاست مجلس نیز نقشه کشیده‌اند. به هرحال کمتر از این کرسی را برازنده رییسی نمی‌دانند.

سید ابراهیم رییسی در انتخابات ریاست‌جمهوری قبل موفق نشد اما دست از فعالیت‌های انتخاباتی خود نکشید. سخنرانی‌ها و سفرهایش تا امروز ادامه داشته است. بر همین اساس می‌توان به این نتیجه رسید که او در عرصه رقابت‌های انتخاباتی ماندنی است. حال سوال اینجا است که او ریسک به مجلس رفتن و رییس نشدن را می‌پذیرد یا ریسک منتظر ١٤٠٠ ماندن. با توجه به نتیجه انتخابات گذشته گزینه اول منطقی‌تر به نظر می‌رسد. مخصوصا حالا که زیر پای علی لاریجانی به اندازه گذشته قرص نیست. انتخابات هیات رییسه اخیر نشان داده که گمانه ائتلاف اصلاح‌طلبان و لاریجانی منتفی است. از سوی دیگر انتقادات موجود نسبت به شیوه لاریجانی در اداره جلسات پارلمان از میزان محبوبیت او کاسته است. اگر کاسته شدن از سرمایه اجتماعی اصولگرایان میانه‌رو همچون لاریجانی به واسطه سرنوشت نامبارک برجام را نیز به این معادله بیفزاییم به این نتیجه می‌رسیم که رقابت با لاریجانی برای ریاست مجلس چندان هم سخت نیست.

افزودن نظر جدید