انتخاب موثر يا معتدل

محمد بیات، به بهانه انتخاب اوليه 10 فيلم ايراني براي معرفي به اسكار در اعتماد نوشت:

1-‌ پس از هشت سال اداره دولت توسط تفكري كه در مهرورزي‌هايش رويكردي افراطي داشت، دولت اعتدال توسط مردم انتخاب شد و سر كار آمد.«اعتدال» نه‌تنها ضرورت يك جامعه افراطي است كه دست كم مي‌تواند مخرج مشتركي باشد از سالها كشاكش دولت و سينما در «سينمايي دولتي». افراطي‌گري دولت گذشته تا حدي بود كه «خانه سينما» نه به عنوان واحدي صنفي در بستري دولتي كه به عنوان امري نمادين نيز خدشه‌دار شد، وقتي «خانه سينما» تعطيل شد.با چنين شرايطي هر اقدامي كه منجر به خروج از آن بحران‌هاي افراطي مي‌شد به مثابه هوايي تازه بود براي تنفس.مديران فرهنگي دولت اعتدال در اولين گام در حوزه سينما سعي كردند افراطي‌گري‌هاي مديريت قبلي را با بازگشايي «خانه سينما» به نقطه تعادل بازگرداندند.

2-‌ سينماي ايران مناسبت‌هايي دارد همچون جشنواره فيلم فجر، جشن خانه سينما و انتخاب نماينده براي اسكار و جشنواره‌هاي سينمايي بين‌المللي كه بسته به حضور يا واكنش دولت مي‌توان نقش و عملكرد دولت را محك زد. جشنواره سي و دوم كه برگزار شد به دليل حواشي‌اي كه از سوي مخالفان دولت و نهادهاي موازي فرهنگي براي چند فيلم ايجاد شد، مديريت سينمايي دولت اعتدال چاره‌يي نداشت جز اينكه ميانه را بگيرد و در جلساتي با فيلمسازاني كه سازنده فيلم‌هاي مورد مناقشه بودند به بحث بنشيند، شايد بتوان نقطه اعتدال را يافت.حاصل بحث و فحص‌ها چيزي شبيه حذف شد، چراكه نتيجه اين مباحثات رفته بين دو طرف را مي‌توان در نتايج «جشن خانه سينما» پي گرفت؛ جشني كه به دليل تعطيلي خانه سينما به جاي محصولات يك سال سينماي ايران، سه سال محصولات سينماي ايران مورد داوري قرار گرفت، داوري‌هايي كه حرف و حديث‌دار شد و در نهايت تنها يك فيلم توانست برنده 10 جايزه جشن خانه سينما شود كه با توجه به دارا بودن ارزش‌هاي سينمايي و فرهنگي، شايد بارزترين شاخصه‌اش واقع شدن در نقطه تعادل بود.

3-‌ حال سينماي ايران به انتخاب فيلم نماينده اسكار رسيده است. تنها رخداد سينمايي كه پيش و بيش از سينما و سينماگران، دولت هر كشور يا سينمايي در آن تعيين‌كننده است. از سوي ديگر مراسم اسكار همان رخداد سينمايي است كه روي به سنت‌ها دارد تا نوآوري. اين رويكرد كلي هم استانداردهاي سينمايي را شامل مي‌شود و هم ارزش‌هاي اخلاقي را، اما جدا از اين كليات كه نه خيلي قابل اثبات است و نه خيلي قابل انكار، مناسبات حرفه‌يي نيز در جوايز اسكار حكمفرماست كه طبعا بسته به ماهيت سرمايه‌داري و سرمايه‌سالارانه هاليوود است و چندان در قيد و بند نگرشي دولتي نيست، بلكه براساس يك نظام سرمايه‌دارانه بايد كالاي فرهنگي را در ساز و كاري مبتني بر سرمايه بفروشد، حالا دست بالا اين كالا مي‌تواند فرهنگي باشد. ساز و كار سرمايه‌سالاران، تهيه‌كنندگان و پخش‌كنندگان هاليوودي مشخص است و چندان تحت تاثير مناسبات دولت‌ها و انتخاب سينمايي دولت‌ها قرار نمي‌گيرند. اين شرايط وقتي روشن‌تر شد كه سينماي ايران با حضور مقتدرانه «جدايي نادر از سيمين» ساخته اصغر فرهادي توانست مجسمه طلايي اسكار را از آن خود كند و به گواه صحبت‌هاي خود كارگردان، پخش‌كننده فيلم و ساز و كار پخش فيلم سهمي تعيين‌كننده در برنده شدن فيلمش داشته است. ولي آن موفقيت و شرح موفقيت‌ها تاثير چنداني در ساز و كار انتخاب فيلم اسكار از سوي مديران دولتي سينماي ايران نداشته است و مديران سينمايي دولت اعتدال در جست‌وجوي نقطه اعتدال 10 فيلم را به عنوان كانديداهاي اعلام به اعضاي آكادمي اسكار انتخاب و اعلام كرده‌اند و در تعامل با سينماگران مي‌خواهند از بين اين 10 فيلم، فيلمي را بيابند منطبق با «نقطه اعتدال»، حال بايد ديد اين نقطه اعتدال/ فيلم كدام است و چه نسبتي با چارچوب‌هاي سينمايي و سرمايه‌دارانه اسكار دارد و آيا كليد اعتدال در مراسم اسكار كارساز است؟

برچسب‌ها :

افزودن نظر جدید