- کد مطلب : 301 |
- تاریخ انتشار : 23 فروردین, 1392 - 22:40 |
- ارسال با پست الکترونیکی
برنامههای انتخاباتی جریان دولت تا خرداد
اصولگرایان و اصلاحطلبان چه بخواهند و چه نخواهند محمود احمدینژاد همچون هر رئیسجمهور دیگری علاقه دارد که دولتش ادامه پیدا کند و یکی از نزدیکان و یاران او دولت بعدی را تشکیل بدهد.احمدینژاد از همان ابتدای روی کارآمدنش علاقه وافری داشت تا اسفندیار رحیم مشایی، رئیسجمهور یازدهم شود. بخت اما چندان با این دو یار نبود و موضعگیریهای جنجالی مشایی در سالهای ابتدایی روی کارآمدن دولت نهم و واکنشهای علما و چهرههای اصولگرا موجب شد تا آرام آرام مشایی در حاشیه قرار بگیرد. بعد از پیروزی احمدینژاد در انتخابات دهم، او بار دیگر شانس خود و یار همیشه همراه خود را برای نقش آفرینی بیشتر مشایی در دولت و در عرصه سیاسی کشور آزمود، اما با نامه رهبر معظم انقلاب، بار دیگر آرزوهای این دو نقش برآب شد، هرچند احمدینژاد تلاش کرد تا با اعطای پستهای متعدد در دولت، اعتماد عمیق خود به مشایی را نشان دهد.
انتخابات ریاست جمهوری یازدهم نزدیک است و زمان چندانی برای احمدینژاد و مشایی باقی نیست، زمان در حاشیه قرار مشایی به سرآمده و او چندماهی که در متن حوادث و رخدادهای سیاسی قرار گرفته است.
دولت اما تمام تخممرغهای خود را در سبد مشایی نچیده است و سناریوها و کاندیداهای دیگری را نیز برای نقش آفرینی در انتخابات از مدتها پیش طراحی کرده است، دلیل این کار نیز روشن است، تائید یا رد صلاحیت مشایی از سوی شورای نگهبان در هالهای از ابهام قرار دارد و شورای نگهبان نیز علیرغم تلاشهای فراوان از سوی جریان انحرافی حاضر به اظهارنظر صریح در مورد مشایی نشده و همه چیز را موکول به زمان قانونی تائید صلاحیتها کرده است.
در گزارش این هفته، در ابتدا با فرض بر اینکه مشایی تائید صلاحیت میشود به بررسی سناریوها و برنامههای انتخاباتی احتمالی مشایی و دولت میپردازیم و در بخش دوم گزارش که هفته آینده منتشر میشود با فرض بر ردصلاحیت او به بررسی سایر سناریوها و برنامههای انتخاباتی احتمالی دولت احمدینژاد میپردازیم.
چرا مشایی؟
دولت احمدینژاد که با شعارهایی چون عدالت، مبارزه با فساد، مبارزه با مافیا، آوردن نفت سر سفره مردم و ... در دو انتخابات قبلی به پیروزی رسیده است میداند که برای ادامه یافتن دولتش نیاز به تغییر استراتژی اساسی دارد. چرا که از یک سو شاهد ریزش هواداران اصولگرای خود است و از سوی دیگر با توجه به حوادث بعد از انتخابات سال 88، این نیاز را احساس میکند که شعارهای متفاوتی باید سرداد تا بتوان از معترضان به انتخابات 88 هم یارگیری کرد و کاندیدایی برای «قشر خاکستری» دست و پا کند. با این شرایط «مشایی» بهترین گزینه برای این استراتژی به شمار میرود، چرا که مواضع متعدد گرفته شده علیه مشایی، او را به چهرهای مبدل ساخته که بسیاری از اصولگرایان مخالف قاطع او هستند و از سوی دیگر مواضع دینی مشایی در سالهای اخیر این تلقی را به وجود آورده که او حرفی تازه میزند و تافتهای جدابافته از اصولگرایان است و اصلا اصولگرا نیست، بلکه روشنفکری است که دست روزگار او را در این اردوگاه و این مقام قرار داده است.
به بیان سادهتر دولت میداند که از یک سو با تبلیغات انجام شده توسط رسانههای وابسته به مشایی و از سوی دیگر شدیدترین نقدها و افشاگریها علیه مشایی در سالها اخیر او را به «اپوزیسیون داخل نظام» تبدیل کرده است و همین تصویر را برای جذب آرای قشر خاکستری کافی میداند، از سوی دیگر معتقد است علاقه روستائیها و مردم شهرستانهای کوچک کماکان به احمدینژاد برقرار است و جذب آرای آنها که پایگاه رای احمدینژاد محسوب میشود با در کنار هم قرار گرفتن احمدینژاد و مشایی به سادگی میسر است و در نتیجه مشایی گزینهای مناسب برای جذب رای حداکثری از دیدگاه دولتیها به شمار میرود.
زمینهسازی برای حضور مشایی در انتخابات
احتمال حضوراسفندیار رحیم مشایی در انتخابات ریاست جمهوری نه به همین چند هفته اخیر که به همان سالهای ابتدایی ریاست جمهوری احمدینژاد باز میگردد. در ماههای اخیر اما تبلیغات برای حضور مشایی در انتخابات عیانتر شده است و در محمود احمدینژاد در صف اول تبلیغکنندگان او قرار دارد.
انتصاب مشایی به عنوان رئیس دبیرخانه اجلاس جنبش عدم تعهدها را میتوان مهمترین گام در این راستا دانست، بسیاری معتقد بودند که حضور مشایی در این سمت موجب میشود تا او وجههای بین المللی پیدا کند و با این عنوان حضوری فعالتر در رسانههای داخلی و خارجی داشته باشد و با انجام مذاکرات دیپلماتیک «رجل بودن» خود را اثبات کند.
اسفندیار که برای نقشآفرینی در این سمت از سمت ریاست دفتری رئیسجمهور استعفا داده بود هنگام انتصابش با حکمی بلندبالا و بیسابقه مواجه شد. محمود احمدینژاد در این حکم خطاب به مشایی نوشت: « اینجانب جنابعالی را انسانی موحد، مؤمن، پاک، صبور و دارای قلب و اندیشهای زلال، عاشق و دلبسته به ارزشهای الهی و آحاد مردم جهان و عمیقاً عارف و متعهد به آرمان مهدوی، حاکمیت جهانی توحید، عدالت، عشق و آزادی و مدیریت مشترک ملتها و فردی شایسته، مدیر، مدبر و امین و از جهات گوناگون توانمند میشناسم و آشنایی و همکاری با شما را برای خود هدیهای الهی و افتخاری بزرگ میشمارم.»
احمدینژاد در پایان خاطر نشان کرد:«از همه دلدادگان و منتظران بهار جهانی و الهی انسانها دعوت مینمایم تا شما را در این مأموریت خطیر یاری دهند.»
سه ماه بعد هم احمدینژاد در مراسم اعطای نشان درجه یک فرهنگ و هنر به مشایی به تمجیدی کم سابقه از وی پرداخت و گفت:«ایشان[مشایی] برای همه مانند برادری دلسوز و امین دلسوزی میکنند، من ندیدم کسی با ایشان بدون اراده خاص و قبلی ملاقات کند و شیفته اخلاق، منش و بزرگی ایشان نشود. ایشان صاحب اندیشه است. صاحب نظریه است. در زمینههای گوناگون بخصوص در مسایل بنیادین و اساسی جهان و انسان و رابطه انسان با خدا و همچنین مدیریت جهانی.من بر خود وظیفه دیدم که به نمایندگی از ملت ایران از ایشان به نمایندگی از فرزندان شایسته این ملت تقدیر کنم، البته برای نصب مدال از ایشان اجازه گرفتم.
تقدیر از مشایی را جزء افتخارات زندگی خود میدانم. علیرغم تمام هیاهوهای بی بنیان خداوند متعال این توفیق را داد که بنده به نمایندگی از ملت از یک فرزند برومند ملت تقدیر کنم.ملت ایران قدر فرزندان خود را میداند و میشناسد. اگر بخواهیم آقای مشایی را در یک کلمه معرفی کنیم باید بگوییم مهندس مشایی مردیست بهاری، بهاری، بهاری.»
اما برنامههای انتخاباتی دولت برای مشایی به همین اظهارنظرها خلاصه نمیشود.
سفر نوروزی- انتخاباتی مشایی
احمدینژاد در سفری نوروزی-انتخاباتی همراه با مشایی به دزفول و برخی مناطق عملیاتی همراه با مشایی سفر کرد. بعد از انجام این سفر به دزفول یک سایت خبری وابسته به مشایی استقبال از او را اینگونه روایت کرده است:« در این سفر "مردم، جوانان و نظامیان" چنان استقبال گرمی از اسفندیار رحیممشایی کردند که نشان میدهد اقبال مردم به مهندس مشایی به شکلی فزاینده و باور نکردنی رو به صعود است. جوانان دزفولی و بازدیدکنندگان در حمایت از مهندس مشایی شعار "مشایی مشایی حمایتت می کنیم؛ زنده باد بهار" سر دادند.حمایتهای مردمی از مهندس مشایی این حقیقت را آشکار میسازد که مردم بهاری ایران مرعوب تهدیدهای زمستانی نشدهاند و میرود که در روزهای آینده فصل بهار، استقبال از "مرد بهاری؛ مهندس مشایی" شهرهای دیگر کشور را نیز دربرگیرد.»
من که فرزند این سرزمینم
اولین جشن بزرگ هنرمندان با عنوان درخت دوستی از جمله برنامههای انتخاباتی مشایی در سال اجلاس سران بود، برنامهای که در آن هنرمندان شاخصی حضور داشتند. سالار عقیلی شروع به اجرای قطعه «خوشه چین» کرد و تا خواند «من که فرزند این سرزمینم/ در پی توشهای خوشه چینم» اسفندیار رحیم مشایی بدون اطلاع قبلی در این مراسم حاضر شد و مانیتورهای سالن اجلاس سران ، ورود او همراه با این تصنیف را به هنرمندان حاضر اعلام میکرد و تلاش شد تا با فراهم آوردن فضایی احساسی- حماسی، جای مشایی را دل هنرمندان بیشتر باز کنند!
بهار، بهار چه اسم آشنایی!
«زنده باد بهار»، این شعاری است که از ماهها پیش شنیده میشد که مشایی به عنوان شعار انتخاباتی خود اعلام کرده است، محمود احمدینژاد نیز تلاش کرد در سخنرانیهای متعدد خود در هر جای ممکن شعار «زنده باد بهار» را تکرار و تکرار کند تا به شعاری آشنا برای مردم تبدیل شود.
خیلی زود شعار «زنده باد بهار» بر روی تیشرتهای حامیان مشایی نقش بست و در برخی از مراسمهای استقبال از مشایی و احمدینژاد همچون بازگشت رئیس دولت از مصر به ایران مورد استفاده هواداران احمدینژاد و مشایی قرار گرفت.
تعریف و تمجیدهای فراوان از مشایی و زمینهسازی برای آمدن «بهار» یا همان مشایی تنها برنامههای احمدینژاد و دولت برای حضور مشایی در انتخابات نیست.
سفرهای انتخاباتی
سفرهای استانی دولت چندماهی است با وقفه دچار شده است، به گفته برخی نمایندگان مجلس، استقبال کم مردم از احمدینژاد و گرانی دلیل این اتفاق است. اما احمدینژاد به خوبی میداند که سفرهای استانی که نقطه قوت دولت او محسوب میشود نباید تعطیل شود آن هم در آستانه انتخابات ریاست جمهوری چرا که همراهی مشایی با رئیسجمهور در سفرهای استانی میتواند مزایای تبلیغاتی و سیاسی فراوانی با او داشته باشد.
احمدینژاد اما به نظر میرسد در هفتههای پیش رو قصد دارد شکل تازهای به سفرهای استانی-انتخاباتی خود و مشایی بدهد، سفرهای استانی به شیوهای که او در این سالها اجرا میکرده وقت زیادی از کابینه میگیرد اما وقت تنگ است و چاره کار در این است که سفرها در جمع محدودتری و به بهانه دیگری به غیر از سفرهای استانی چون افتتاح پروژههایی که طبق زمانبندی میبایست در هفتهاخیر افتتاح شود انجام میشود و طبیعتا مشایی هم در این سفرها همراه احمدینژاد خواهد بود.
برگزاری نشستهای تبلیغاتی
انتصاب مشایی به عنوان رئیس دبیرخانه اجلاس جنبش عدم تعهدها علاوه بر مزایای سیاسی برای او موجب شد تا مجموعه سالن اجلاس سران در اختیار او قرار بگیرد. مشایی نیز از این فرصت به خوبی استفاده کرده و برنامههای مختلفی که رنگ و بوی انتخاباتی آن بسیار پررنگ است در این مجموعه تدارک دیده است و خود حضوری فعال در این مراسم داشته است.
برگزاری جشن بزرگ هنرمندان، جشن نوروز، برگزاری مراسم اهدای نشان درجه یک فرهنگ و هنر و ... از جمله استفادههایی است که مشایی از این سالن و امکانات آن کرده است.
اما تحرکات انتخاباتی مشایی در همین سالن خلاصه نمیشود و او برنامههای گستردهتری دارد، چنانکه در هفتههای اخیر خبری مبنی بر برگزاری جشن نوروزی در استادیوم صدهزار نفری ورزشگاه آزادی با هدف تجلیل از «اعضای ستاد تسهیلات سفرهای کشور» منتشر شده است. در این اخبار آمده است که از هفتهها پیش تلاش های گستردهای برای پرکردن استادیوم در این روز آغاز شده چرا که قرار است مشایی و احمدینژاد با هم در این مراسم حاضر شوند و به سخنرانی بپردازند.
با توجه به امکانات وسیع دولت، ورزشگاههای متعدد ساخته شده از سوی دولت در شهرستانها و حتی روستاهای مختلف، به نظر میرسد مشایی هیچ محدودیتی برای برگزاری میتینگهای تبلیغاتی در سراسر کشور نداشته باشد!
مشایی حامی هنرمندان
دولتیها به خوبی درک کردهاند که یکی از ملزومات جذب آرای قشر خاکستری نزدیک شدن به هنرمندان است و این مهم در سالهای اخیر بر عهده اسفندیار رحیم مشایی گذاشته است. دیدارهای متعدد با هنرمندان، حمایتهای مالی از نمایشگاههای عکاسی و هنری هنرمندان از سوی مشایی، اعطای وامهای مختلف به هنرمندان با نامههای مشایی، حمایتهای مالی از هنرمندان بیمار از سوی مشایی و .... تنها نمونههای کوچکی از این تلاشهاست.
عکسهای مشایی با هنرمندان چون هدیه تهرانی، مهناز افشار، جمشید مشایخی و.... هم در سالهای اخیر همواره خبرساز بوده است و برگزاری اولین جشن بزرگ هنرمندان نیز نشان داد که او حساب ویژهای برای حمایت هنرمندان از او در انتخابات باز کرده است، حسابی که البته با حمایتهای انجام شده چندان هم بیراه نبوده، اما نکته اینجاست که تعداد قابل توجهی از هنرمندانی که مورد علاقه قشر خاکستری هستند به دایره حمایتهای خاص مشایی وارد نشدند!
اسفندیار حامی حقوق زنان
به نظر میرسد دفاع از حقوق زنان جزو رئوس برنامههای انتخاباتی مشایی به شمار میرود. در سالهای اخیر تنها این اصلاحطلبان بودند که در انتخاباتها شعار دفاع از حقوق زنان، وزیر زن و .... را سر میدادند.
احمدینژاد گرچه این شعارها را نداده بود اما تابوشکنی کرد و نخستین وزیر زن در جمهوری اسلامی ایران را برای حضور در کابینه خود انتخاب کرد، انتخابی که البته به سرانجام نرسید و وقایع پیشبینی نشده موجب شد که مرضیه وحید دستجردی در کنار باقر لاریجانی قرار بگیرد، مغضوب شود و در سال آخر از کابینه اخراج شود.
کنار گذاشته شدن دستجردی از کابینه وجهه دفاع دولت از حقوق زنان و اعتماد به مدیریت زنان را خدشهدار کرد و در هفتههای پیش رو اسفندیار رحیم مشایی که پیش از این نشان داده به مدیریت زنانی چون «آزاده اردکانی» اعتماد دارد و حامی مدیریت زنان و هنرمندان زن است در برنامههای انتخاباتی خود جایگاه ویژهای برای زنان در نظر گرفته است.
مشایی امید نسل جوان!
نزدیکی به هنرمندان، دفاع از حقوق زنان، سخنان به اصطلاح روشنکفرانه درباره دین و انسان، صورتی بدون محاسن و... همه از جذابیتهای مشایی برای جوانان محسوب میشود.
مشایی که در سالهای اخیر تلاش کرده ارتباطی نزدیک با جوانان برقرار کند، بدنه اصلی ستاد انتخاباتی خود را نیز از جوانان انتخاب خواهد کرد. تشکیل ستادهای استقبال از مشایی و احمدینژاد در ماههای اخیر با حضور جوانان امروزی، نشان از برنامهریزیهای بلند مشایی و یارانش برای جوانان میدهد.
دادن شعارهایی چون استفاده از مدیران جوان در دولت، فراهم کردن فضای باز سیاسی و فرهنگی، عدم سختگیری درباره حجاب و پوشش و اعتماد به جوانان میتواند از جمله رئوس برنامههای تبلیغاتی مشایی در انتخابات باشد.
توجه به قومیتها
مشایی با سابقهای بلند مدت در وزارت اطلاعات در حوزه قومیتها به خوبی با مسائل قومیتهای مختلف آشنا است، از سوی دیگر به خوبی میداند که قومیتها دارای سبد رای قابل توجهی میباشند از همین رو شعارهایی در حمایت از قومیتها، وعده دخالت دادن آنها در اداره کشور، انتصاب مدیران محلی در مناطق مختلف کشور، حمایتهای مادی و معنوی از قومیتها و ایجاد اشتغال در مناطق مرزی از جمله برنامههای احتمالی مشایی برای قومیتها به شمار میرود.
به نظر میرسد مهمترین رئوس برنامههای انتخاباتی مشایی موارد ذکر شده باشد، اما مدت کوتاهی باید صبر کرد تا مشایی ثبت نام کند و صلاحیت او مورد بررسی قرار بگیرد، بعد از آن میتوان شفافتر درباره برنامههای انتخاباتی مشایی سخن گفت.
افزودن نظر جدید