- کد مطلب : 5109 |
- تاریخ انتشار : 13 مرداد, 1393 - 15:43 |
- ارسال با پست الکترونیکی
تحلیل آیت الله حائری شیرازی از شکست انتخاباتی اصولگرایان
به گزارش امید به نقل از تدبیر، آیت الله حائری شیرازی در تحلیل "صف آرایی" گروه های سیاسی کشور پس از انتخابات 92 می گوید:"بیایید از زاویه آگاهی مردم به مسائل نگاه کنیم. در انتخابات ریاست جمهوری سال92، چرا اصولگراها نهایتا روی یک نفر اتفاق نکردند؟ مردم از این کار آنها، چه برداشتی کردند؟ آیا این برداشت را نکردند که اینها یکدیگر را قبول ندارند؟ وقتی مردم از یک مجموعه چنین برداشتی بکنند، آیا برای آن مجموعه ریزش پیدا نمیشود؟ بیاییم به این فکر کنیم که چرا این طور شد؟"
حائری شیرازی در پاسخ به پرسش های خود به تحلیل آن زمان محافظه کاران از انتخابات اشاره می کند و می گوید:" اطمینان به اینکه اگر در دور اول هم یک اصلاحطلب اول شود، مثل انتخابات سال 84 و شرایط آقایهاشمی درآن میشود، در دور بعدی به خودی خود جبرا، اصولگرایان به تنها اصولگرای راه یافته به مرحله نهایی رای میدهند و به هرحال، هیچ اتفاق منفیای هم نخواهد افتاد! این آقایان هیچ ضرورتی نمیدیدند که با یکدیگر کنار بیایند! "
او در ادامه به وضعیت اصلاح طلبان در سال 92 اشاره می کند ومی افزاید:"اما از آن طرف اصلاحطلبان، به دلیل اینکه در اقلیت بودند و در انتخابات 88 حرکت اشتباهی از آنها سر زده و ریزش شدیدی برایشان پیش آمده بود، تا حدودی زمینه را برای خودشان، نزدیک به محال میدانستند و چون در این وضعیت بودند، به نفع کسی که حتی اصلاحطلب هم نبود، کنار رفتند! به هرحال آقای روحانی با تمام انتقاداتی که به دولت قبل داشت، از سنخ اصلاحطلبان به شمار نمیرفت. سابقه انقلابی او هم امری واضح بود، ایشان اولین کسی است که دریکی از سخنرانیهای مهم قبل از انقلاب، واژه «امام» را برای امام راحل(رضوان الله علیه) به کار برد، این در سابقهاش هست. ایشان همان کسی است که وقتی درشرایط پس از حادثه کوی دانشگاه، آن راهپیمایی بزرگ میخواست انجام شود و مردم باحضور بزرگ خود جواب مثبت دادند، سخنرانِ آن مراسم، در دفاع از رهبری بود..."
به گزارش تدبیر، حائری شیرازی در ادامه می پرسد "خب چرا اصلاح طلبها به نفع چنین کسی کنار رفتند؟" و بلافاصله پاسخ می دهد:" به خاطر اینکه اصولگراها ـ دستکم برخی ازآنها ـ دراین انتخابات، دچار نوعی خودمحوری شده بودند و حرف بزرگان خود را هم کمتر گوش میکردند. اما اصلاحطلبها ـ باز دستکم دراین انتخابات ـ مشورتمحور بودند وبه نصیحت بزرگان خود توجه میکردند، روی واقعیات و عینیات جامعه هم مرور میکردند."
این عضو مجلس خبرگان در ادامه افزاید:"دیدید واژه فتنه و انحراف تمام ضمیر اصولگراها را پر کرده بود. به جریان اصلاحطلب میگفتند فتنه، به جریان مشاور رئیسجمهور (احمدی نژاد) میگفتند انحراف. خب، مردم با شما چه بکنند؟ شما را باور کردند، شما را بالا نشاندند. بعد هم تندتر از همه با همین بنده خدا(رئیسجمهور وقت) برخورد کردید! بهطوری که کأنّه در پرونده او هیچ کار مثبتی نیست! مسلماً این کار درستی نبود. همین مسئله مسکن ـ که الان آن را در مسئله تورم دخیل میدانند و بعید هم نیست تأثیراتی داشته باشد ـ اما واقعیت این است که مسئله مسکن بحران شدیدی بود."
او در نهایت "نقد اصلی" خود به اصولگرایان را مطرح می کند:" آن ها در ماجرای انتخابات اشتباه کردند، اتحادی بین خودشان به وجود نیاوردند و واقعیات را چنانچه بود و هست مرور نکردند. نتیجه این بود که طرف مقابل در دور اول انتخابات، با هفت دهم درصد اضافه، دور را از دستشان بیرون آورد!"
آیت الله حائری در پاسخ به پرسش خبرنگار "رسا" درباره عملکرد یک ساله دولت یازدهم می گوید:" مسلماً هر دولتی ضعفها واشکالاتی دارد، منتها نباید در بیان آنها غلو کرد و حرف تند زد، آن وقت حرفهای واقعی ما هم تأثیر لازم را نخواهد داشت. درمجموع معتقدم علیه این رئیسجمهور حرف تند زدن هم کار صحیحی نیست، کما اینکه رئیسجمهور قبل را هم مطلق رد کردن و همه کاستیها را به او نسبت دادن هم کار صحیحی نیست، همه نسبیاند. در آن دولت هم خدماتی انجام شد، اما گاهی کممشورتی هم میشد. این را هم نباید نادیده گرفت، چون موضوع حساسی است. به هرحال، توجه به رأی و عقل جمعی، خیلی مهم است. دیدید اصلاحطلبها از عقل جمعی استفاده کردند و از برخی عملکردهای اسلاف خودشان عبرت و نتیجه هم گرفتند. مردم ما به شهادت فرهنگ و تاریخ کشور، به عقل جمعی بها میدهند."
اما جمعه سابق شیراز سپس به بحث انتخابات مجلس خبرگان می پردازد و می گوید:" خیلی طبیعی است که اصولگرایان دوست داشته باشند در آن جا اکثریت داشته باشند. طرف مقابل هم که آنجا را حساسترین و حیاتیترین جا برای نظام میداند، دوست داشته باشد آنجا را بگیرد. وقتی میگویم اصلاحطلب، منظورم کسانی است که قلباً دلسوز نظام هستند. آنهایی را که با نظام و رهبری مشکل دارند، اصلاحطلب نمیدانم، همه میدانند که این عده به هیچجا از جمله مجلس خبرگان راهی ندارند. آنها نه اصلاحطلب هستند، نه اصولگرا. آنها خودخواه و ریاستطلب هستند.
اصلاحطلبی چیز دیگری است و ریاست طلبی چیز دیگری. منظورم کسی است که اگر ریاست را هم میخواهد برای خدمت میخواهد، نه اینکه برایش موضوعیت داشته باشد. اصولگرا هم اگر به این معنا ریاستطلب باشد، کمال است، نقص نیست."
در ادامه گفت و گو خبرنگار از آیت الله حائری می پرسد:"اصلاحطلبانی که خود را در داخل نظام تعریف میکنند، خارج از بحث ما هستند. الان شاهدیم که جمعی از ابواب جمعی فتنه 88 دارند برنامهریزی و یارگیری میکنند که خودشان را به مجلس خبرگان تحمیل کنند. در اینباره چه دیدگاهی دارید؟"
آیت الله حائری در پاسخ می گوید:" کسانی که با نظام و رهبری مشکل دارند، نه قانون و نه مردم اجازه نخواهند داد که به مراکزی راه پیدا کنند که اعتقاد و التزام به قوانین کشور، از شرایط آن است، این امر واضحی است. اما یک نکته را نباید از یاد ببریم. نمیشود که ما نظامی داشته باشیم که اساساً در آن منتقدی نباشد! البته منتقدی که دراصول کلان با ما مشترک باشد، اما در اداره کشور نظرات و سلایق متفاوت خود را بگوید.
مگر ما اصولگراها معصوم هستیم که هر کسی مخالف ما بود، او مطلقا طردشود؟ ممکن است ما هم در بعضی موارد اشتباه کنیم. پس اگر این طور است که معصومیتی در کار نیست، دست به دست شدنِ مناصب وقدرت هم هیچ امر خطرناکی نیست. الان ریاست جمهوری از دست اصولگراها به دست گروه مقابل افتاده است، آسمان به زمین آمده است؟ چه اتفاقی افتاده است؟ مثلاً آنها الان دارند به جای تیم قبلی، با غربیها مذاکره میکنند، خب از دوحال خارج نیست: یا موفق میشوند که نهایتا موفقیت آنها، موفقیت نظام و رهبری است چراکه اساسا رهبری به آنها اجازه انجام این مذاکرات را داده و از آن حمایت کرده است یا موفق نمیشوند و مشخص میشود که همان شیوه قبلی باید اعمال شود.
ما امروز میبینیم رئیسجمهور خیلی بهتر از قبلیها، در اطاعت از رهبری صحبت میکند. همه میدانیم ایشان قبل از اینکه رئیسجمهور هم بشود، در این قسمت، سابقه مثبتی داشت و منصوب رهبری هم بود. الان هم معتقد به ولایت است، هم معتقد به حضرت آیتالله خامنهای است، هم علاقهمند به آقایهاشمی! اما این دلیل نمیشود تا زمانی که خطایی فاحش مرتکب نشده است و فقط به دلیل اینکه به آن آقا عقیده دارد، به ایشان یک علامت باطل شد بزنیم؟ به نظر نمیرسد که این کار منطقی باشد."
خبرنگار خبرگزاری رسا که در هفته های اخیر با انتشار چند گفت و گو تلاش کرده از "خطرات حضور اصلاح طلبان در انتخابات خبرگان" را تبیین کند، از آیت الله حائری می پرسد:" با عنایت به برخی صحنهسازیهایی که برخی جریانات مشکوک برای حضور در انتخاباتهای پیش رو به ویژه انتخابات خبرگان انجام میدهند، به نظر شما بهتر است چه شخصیتها و افرادی درانتخابات خبرگان کاندیدا شوند؟"
حائری شیرازی نیز در پاسخ می گوید:" بهتر است که اگر کسی میخواهد به خبرگان بیاید، با آرای سنگینی بیاید و پشتوانه سنگینی داشته باشد، در این صورت مجموعه خبرگان هم وزین و سنگین میشود. علمای شاخص و نامدار در شهرستانها و کسانی که حالت شیخوخیت دارند، میتوانند دراین امر مؤثر باشند. این موجب میشود که عدهای بعد از آن نگویند این مجموعه بیش از یکسوم آرای مملکت را ندارد، چطور کل تصمیمات جامعه را به اینها واگذار کنیم؟
«جانب دلها نگاه دار که سلطان/ ملک نگیرد اگر سپاه ندارد». ما باید جانبِ مردم را داشته باشیم. درانتخابات اگر اصولگراها مردمدارتر بودند، مردم به آنها رأی خواهند داد، کما اینکه این اتفاق درسال 84 افتاد. کما اینکه اگرمردمداری گروه مقابل بیشتر باشد، مردم هم به آنها رأی خواهند داد. کاندیدای این عرصه، باید صفات لازم را داشته باشد. مثلاً مردم برای این انتخابات به حافظ قرآن رأی نمیدهند! چرا؟ میگویند: حافظ قرآن برای مسابقات حفظ قرآن خوب است، برای مشورت در مورد موضوع رهبری بینش سیاسی، تقوا، دانش، فقاهت و... مهم است."
او سپس خاطره ای از سال 76 نقل می کند و می گوید:"خاطرم هست که در خرداد سال76، آقای خاتمی کاندیدای ریاست جمهوری شده بود. از عدهای درباره صلاحیت ایشان از من سؤال کردند، گفتند: آقای خاتمی تو دل بروتر است، گیرایی سیمای ظاهرش بیشتر است! گفتم: اگر یزید هم سیمای بهتری داشت به او رأی میدهید؟ ـ میدانید که برخی تاریخنویسان درباره او چنین ادعایی کردهاند ـ خبر این حرف ِ من که به ایشان رسیده بود، باعث دلخوری ایشان شد!درحالی که در مثل مناقشه نیست، نمیخواستم علیه ایشان حرفی بزنم. میخواستم به ادعا جواب بدهم و نه به مدعا. اگر انسان حرف حق زد چوبش را هم میخورد!"
افزودن نظر جدید