- کد مطلب : 14674 |
- تاریخ انتشار : 27 تیر, 1396 - 08:00 |
- ارسال با پست الکترونیکی
تیم شهردار باید پاکدست باشد/شهردار آینده تهران باید بگوید چه کارهایی انجام نمیدهد/همه شهروندان ایرانی باید هزینههای شهر تهران را بدهند/شهردار تهران باید تعامل خوبی با ارکان حاکمیت داشته باشد
چهار دوره نمایندگی مجلس آن هم درکمیسیون عمران، گاه درکسوت رئیس و گاهی نایب رئیس. معاون عمرانی استانداری مازندران و بعدتر هم استانداری خراسان شمالی، حالا هم که معاون وزیر راه و شهرسازی است و مدیرعامل شهرهای جدید. یعنی مدیریت همه شهرهای جدید استانهای کشور را برعهده دارد. ولی جالبتر از همه آنکه با نزدیک شدن به موعد بیرون آمدن لیست اسامی گزینههای شهردار آینده تهران. به یکباره نام او هم مطرح شده.... محسن نریمان.
محسن نریمان معاون آخوندی وزیرراه و شهرسازی... اکنون برای شهرداری پایتخت یک گزینه مناسب است یک گزینه اصلاح طلبی بااین تفاوت که شانس حضور بی حاشیه ترش نیز در ردای شهرداری بیشتر از باقی است. نشان به آن نشان که چند روز پیش، اعضای شورای شهر پنجم با او جلسه و دیدار داشتند.
نریمان اما به عنوان دست راست آخوندی و معاون عمرانی، باید پاسخگوی خیلی از سوالات ماهم باشد سوالاتی از قبیل سرنوشت مسکن مهر، شهرهای جدید، و البته مدیریت شهری تهران. آفتاب یزد با معاون وزیرراه و گزینه احتمالی شهرداری تهران درباره این پرسشها گفتگو کرده است.
در دولت یازدهم سرنوشت مسکن مهر و ادامه روند واگذاری آن تبدیل به یک سوال و شاید هم یک معضل به جای مانده از دولت قبل شد. با این حال شما پیش از این گفته بودید که وضعیت مسکن مهر تا پایان این دولت مختومه خواهد شد، از سرنوشت مسکن مهر در این چهار سال بگویید؛ آخرین وضعیت این طرح در دولت یازدهم به کجا رسید؟
من در حوزه مسکن مهر در شهرهای جدید که حوزه مسئولیتی من و شامل 400 هزار واحد مسکن مهر است نظر میدهم، به عبارتی من متولی کار20 درصد از مسکن مهر در کشور هستم. اعلام میکنم به جز سه شهر اطراف تهران یعنی پرند، پردیس و هشتگرد، باقی به نحو احسن انجام شده است.
این سه شهر هم هریک مشکل خاص خودش را داشت. مثلا آخرین کلنگهایی که در حوزه مسکن مهر بر زمین خورد مربوط به شهر پردیس است، طبیعی است که این موضوع باعث شود تا مسکن مهر در این شهر دیرتر به اتمام برسد. مسائل باقی ماندهای که در مسکن مهر سایر شهرهای جدید هم باقی مانده مسائل حقوقی است. مسائلی مثل اینکه مدیران تعاونیها آورده خودشان را نیاوردهاند و مشکلات قضایی پیش آمده است که البته اگرچه مسئولیت این بخش با ما نیست اما به عنوان واسطه، در این حوزه نیز وارد شدیم تا به آنها کمک کنیم.
در آن سه شهر هم با سرعت، توسعه را در دستور کار قرار دادیم. مثلا حدود 40 هزار واحد دیگر در پردیس را به مرحله نازککاری رساندهایم.
نکته مهم این است که رویکرد ما در پروژههای مسکن مهر این نبود که فقط ساختمانسازی کنیم، بلکه به حقوق شهروندی، فضای سبز زیبا، فضای مناسب درمانی، فضای مناسب آموزشی و فضاهای مورد نیاز فرهنگی نیز توجه ویژه داشتیم تا یک شهر واقعی و دلچسب برای مردم فراهم کنیم.
بگذارید واضحتر بگویم، در حال حاضر در پردیس نزدیک به 80 هزار واحد در حال ساخت داریم، اگر هر واحد را خانواری چهار نفر فرض کنید، به معنای افزایش 300 هزار نفری ظرفیت شهر در آینده است! اگر این 300 هزار نفر را با جمعیت فعلی پردیس جمع کنید، عملا پردیس تبدیل به یک کلانشهر میشود.
بنابراین ما باید مسائل جانبی و زیرساختی این شهر را هم در حد کلانشهر ببینیم؛ برای همین است که جناب آخوندی اعلام کردند ما باید عملکرد محله محور داشته باشیم.
یعنی به جای آنکه فقط ساختمان به مردم تحویل بدهیم محله تحویل دهیم، یعنی باید همه نیازهای مردم را ببینیم، پس فضاهای خدماتی، آموزشی و.. را با دقت در مسکن مهر در نظر گرفتیم. همین رویکرد ما باعث اعتماد بیشتر متقاضیان مسکن مهر شده و سبب گشته تا متقاضیان، میزان آوردههای لازم برای مسکن را نیز بیاورند، در حالیکه قبلا این اعتماد از سوی مردم وجود نداشت.
وقتی در یک محله، برق، آب و شبکه گاز فراهم است یعنی امکانات و زیرساختهای مسکن مهر را نیز فراهم کردهایم. متاسفانه، دولت گذشته در این بخش نسبت به این موضوع توجه چندانی نداشت. یکی از معضلات مسکن مهر عدم برنامهریزی درست در رابطه با اجرای این پروژه بسیار بزرگ است. وقتی برای مسکن مهر نزدیک به 60 هزار میلیارد تومان تسهیلات درنظر گرفته میشود و معادل همین مقدار آورده مردم نیز برای آن در نظر گرفته شده- با احتساب طرحهای روبنایی و زیربنایی- ما به رقم 150 هزار میلیارد تومان میرسیم. این پروژه با این حجم بودجه و کار درکل کشور بینظیر است.
باید گفت ما تاکنون چنین پروژهای نداشتیم. من چهار دوره نماینده مجلس در کمیسیون ذیربط عمران بودم و در کارهای عمرانی کشور اظهارنظر میکردم، در تمام این سالها چنین پروژهای به این عریض و طویلی و با این مبلغ ریالی ندیدم. ولی متاسفانه در دولت سابق حداقل مطالعات در ارتباط با این پروژه عظیم صورت گرفت. حتی میتوان گفت در برخی جاها مطالعهای هم صورت نگرفته بود و همین طور در یک محل و یک جایی دستور میدادند که باید مسکن مهر ساخته شود. مهمترین مشکل مسکن مهر عدم برنامهریزی و عدم توجه به زیرساختهای آن در دولت سابق بود، دولت یازدهم وارث این ناکارآمدیها شد، ولی ما تلاش کردیم تا تهدیدهای در راه مسکن مهر را تبدیل به فرصت کنیم. ما هیچ ساختمانی را بدون خدمات و زیر ساخت در دولت یازدهم تحویل ندادهایم و با کیفیت مناسبتر، پروژههای مسکن مهر را در شهرهای جدید به سرانجام رساندهایم. میتوانم به جرات بگویم اکثریت قاطع برنامهریزیهایی را که در سال جاری در زمینه مسکن مهر داشتیم انجام دادیم.
گفته میشد در دولت سابق در جاهایی مسکن مهر ساخته شده که اصلا متقاضی وجود ندارد یا منصرف شدهاند؟
بله، مثلا هفت هزار واحد ساخته شده در پرند متقاضی ندارد، در هشتگرد نزدیک هشت تا 9 هزار واحد پیش فروش شده اما اکنون برای آن متقاضی نیست، بنابراین، سرنوشت این مسکن نیمه تمام مانده، چون آورده آن که باید از سوی مردم تامین شود تامین نشده است. به فکر راه حل برای این مشکل هم بودیم.
و اکنون در "اندیشه" با توجه به تعداد متقاضیان، مسکن مهر به پایان راه رسیده است و کار را تمام کردیم، در پردیس هم تلاش میکنیم با توجه به متقاضیانی که داریم واحدها را به موقع به آنها برسانیم، البته منظورم از متقاضیان، متقاضیان موثر است، ما برخی متقاضیانی داریم که در سال 90-89، دو میلیون تومان آورده دادهاند و پس از آن همه چیز را رها کردهاند، از نظر ما چنین فردی متقاضی موثر نیست. در حالیکه شخص دیگری تا 40 میلیون تومان به ما پرداخت کرده است و مطمئنا یک متقاضی موثر بوده است. اما در چنین شرایطی که یک متقاضی، دو میلیون و دیگری 40 میلیون پرداخته است، پیمانکار نیز دچار مشکل میشود و ساخت مسکن مهر با چالش روبه رو خواهد شد، فراموش نکنیم در مسکن مهر دولت زمین و وام به مردم میدهد و آورده را باید مردم بدهند، بنابراین برخی مشکلات فعلی مسکن مهر هم به خود متقاضیان بر میگردد. برای اینکه گروهی از متقاضیان ما، متقاضی موثر نیستند، در مقطعی که حد نصاب آورده 30 میلیون تومان بوده، عدهای پنج یا 10 میلیون تومان دادهاند. مطمئنا با این وضع به مشکل برمیخوریم. ما برای حل این مشکل اعتمادسازی کرده ایم، اینکه با اعتمادسازی، مردم را تبدیل به متقاضی موثر کنیم.
عمده مشکلات مسکن مهر در همین مواردی که گفتید خلاصه میشود؟
باید گفت در دولت قبل در زمینهایی شروع به ساخت مسکن مهر کردهاند که بعدها برای آن زمین شاکیانی پیدا شد که با سند میگویند این زمینها تحت مالکیتشان (شخص شاکی) بوده و نه تحت مالکیت شرکت عمران شهرهای جدید (!) این چالش دیگری بود که ما و تعداد زیادی از مردم در بحث مسکن مهر دچار آن شدیم، تصور کنید فونداسیون مسکن مهر هم زده شده ولی کسی ادعا میکند که زمین برای اوست. طبیعی است تا ما بخواهیم این مشکل را حل و مالک اصلی و یا شاکی را راضی کنیم زمان زیادی از ما گرفته میشود. مضافا اینکه باید ما برای حل این مشکلات حکم قطعی قانونی را هم از مراجع قضایی داشته باشیم.
آیا میتوانید یک تاریخ مشخص درباره تکمیل پروژههای مسکن مهر به ما بدهید؟
برنامهریزی کردهایم تا پایان امسال در شهرهای جدید، متقاضیان موثر را به مسکنشان برسانیم. وقتی میگوییم که 40 هزار واحد دیگر در پردیس آماده و در مرحله نازککاری هستند یعنی پایان کار. ممکن است مسکن مهرها تمام شده باشد ولی راضی نیستیم تا به همین شکل آنها را تحویل مردم دهیم، بلکه حتما باید خدمات جنبی دیگر آن را هم انجام داده باشیم، در خدمات جنبی هم قرار نیست که مردم پول بدهند، بلکه باید این خدمات را ما فراهم کنیم. به شما قول میدهم اکثریت مشکل مسکن مهر در شهرهای جدید حل خواهد شد و افقهای روشنی را متصور هستیم. عقد قراردادها و تحویل واحدها برای متقاضیان مسکن مهر تا پایان امسال در تمام شهرهای جدید به اتمام خواهد رسید.
سال گذشته از تاسیس 12 شهر جدید به غیر از شهرهای جدید کنونی سخن گفته بودید، این موضوع به کجا رسید و آیا در دولت آینده نیز تاسیس شهرهای جدید (نسل دوم شهرهای جدید) در دستور کار است؟
اولا بگویم مسئله مسکن مهر برنامه اصلی شهرهای جدید نیست. به هر حال در دولت قبل زمینها را در این شهرها در اختیار گرفتند و در آن مسکن مهر ساختند. ما باید این مسیر را ادامه میدادیم. تقریبا این امر باعث شد تا ما از مسیر اصلی خودمان خارج شویم، چون ما شهرسازیم نه مسکنساز. ما باید شهر را با ساختارهای مناسب بسازیم.
با این حال با نگاهی به پوسته قدیمی پردیس، پرند و اندیشه خواهید فهمید که این شهرها اکنون با سرعت در حال توسعه هستند و با استانداردهایی که برای آن ترسیم کردهایم به خوبی جلو میرود، باید حتما با برنامهریزی پیش رفت. ما برای احداث شهرهای جدید با استفاده از تجربیات تلخ و شیرینی که در شهرهای جدید سابق که ربع قرن از آنها میگذرد، داشتهایم مکانیابیهای جدیدی را نیز در دستور کار قرار دادیم. از همین رو، بر روی 12 شهر جدید که شما هم به آن اشاره کردید در حال مطالعه هستیم. برای این 12 شهر فرآیند تصویب شورای برنامهریزی استانها را میگذرانیم، نظر مقامات استانی را میگیریم تا آن را در شورایعالی شهرسازی کشور به تصویب برسانیم.
قبل از همه اینها، با کمک مشاوران طرح مکانیابی و ایجاد شهرهای جدید در ابعاد مختلف مطالعه شدهاند. مسئله محیط زیست، هوای مناسب و داشتن و رسیدن به یک آب مناسب و نزدیک بودن به شبکه ارتباطی که امکان گازرسانی و برقرسانی داشته باشد در مطالعات مدنظر قرار گرفتهاند.
در این میان یکی از مصادیق مهم شهرهای جدید که از نظر ما جزو بهترین شهرهای جدید کشور خواهد بود شهر جدید تیس در کنار چابهار و کنارک است که با ظرفیت گردشگری، واحدهای مسکونی را در خود جای خواهد داد، این موضوع میتواند پاسخگوی نیازهای مسکن منطقه باشد، از سویی با توسعه بندر چابهار، این منطقه تب و تاب اقتصادیتری پیدا میکند، شهر تیس، آینده بسیار خوبی دارد، همین الان کسانی که در پتروشیمی این منطقه مشغول به فعالیت هستند، پیشاپیش متقاضی حدود شش هزار واحد شدهاند.
از سویی ما با معضل حاشیه نشینی در چابهار روبهرو هستیم که میتوانیم این مشکل را از طریق شهر جدید تیس حل کنیم، شهری که از زیباترین ساحل دریای عمان برخواهد آمد و مطمئنا با توجه به پتانسیل و فضای گردشگری مناسب میتوانیم سرمایهگذاران داخلی و خارجی را در آنجا جذب کنیم، هماکنون، هم افراد منطقه و هم افرادی از کشور برای سرمایهگذاری در آنجا ابراز تمایل کردهاند. به همین زودی کلنگ شهر جدید تیس را بر زمین میزنیم.
پس شهر تیس اولین شهر جدید در میان آن 12 شهر جدید تازه تاسیس است؟
بله! در نسل دوم شهرهای جدید، تیس میتواند اولین باشد، ضمن آنکه شهر جدید تابناک در استان فارس و شهرستان لار آماده شده و تا مرحله شورایعالی شهرسازی هم پیش رفته است، به دلیل نواحی صنعتی که در آن منطقه وجود دارد، مجموعه صنایع انرژی را در آنجا تدارک دیدهایم. شهر جدید پارس در غرب عسلویه، شهر جدید سیراف در شرق عسلویه و استان بوشهر و شهر جدید جاسک از دیگر شهرهای جدید ما هستند. در اطراف تهران نیز شهر جدید شریفآباد که با عنوان خوارزمی در دست مطالعه است و در نزدیکی ورامین و ایوانکی قرار دارد، هم هست. در شمال کشور و اطراف کلاردشت هم جلساتی گذاشتهایم تا شهر جدیدی در آنجا داشته باشیم.
در هر صورت احداث نسل دوم شهرهای جدید را با بهرهگیری از تجربیات قبلی دنبال میکنیم و تلاشمان آن است که در اجرای این شهرها، از این پس دولت محوری را کنار گذاشته و مردم محور باشیم و بیشتر بخش خصوصی را به بازی بگیریم. رویکرد ما در نسل نو شهرهای جدید کشور این است که حتما از بخشهای خصوصی استفاده کنیم که خوشبختانه در این رابطه پیشنهادات سرمایهگذاری را هم داریم. شهر جدید ایرانیان در کنار پرند، و شهر جدید شهریار در استان آذربایجان غربی در کنار تبریز را بخش خصوصی انجام میدهند و ما به عنوان ناظر عالی بر این شهرها نظارت میکنیم تا شهرسازی طبق استانداردها انجام شود.
البته سعی هم میکنیم تا تدابیری بیندیشیم که این موضوع برای بخش خصوصی جاذبه داشته باشد و سود عادلهشان تامین شود. ما باید توجیه اقتصادی شهرهای جدید را طوری فراهم کنیم که بخش خصوصی از کسب سود عادله مناسب برخوردار شود تا این موضوع برای آنها انگیزه و جاذبه ایجاد کند.
در دیگر شهرهای جدید نیز که هنوز جمعیتپذیر هستند روند توسعه را ادامه میدهیم، برای آن شهرهایی هم که جمعیت پذیری کمتری دارند به فکر تدارک امکانات و شرایطی برای جذب مردم هستیم، مثلا در شهر رامشار اگر آب مناسب پایدار عاملی برای عدم تمایل مردم به این شهر باشد، ما با تامین آب شرب مناسب در این شهر و برقراری ارتباط مناسب جادهای، ریلی، زمینه اسکان مردم در آنجا را فراهم کردیم.
از شهرهای جدید سخن گفتیم؛ شهرهایی که تعامل بین شهرداریهای این شهرها و شرکتهای عمران آن، لازمه توسعهشان است، اما به هر حال از تاسیس این شهرها زمان زیادی نمیگذرد. ولی شهر تهران شهر همیشگی با قدمتی چند صدساله است که مدیریت 12 ساله قالیباف را هم در خود دیده. امروز خیلیها، مدیریت شهری قالیباف را با شهرداری احمدینژاد مقایسه میکنند و میگویند قالیباف از احمدی نژاد هم بدتر عمل کرد، اساسا اگر بخواهید نگاهی به کارنامه آقای قالیباف در این سالهای مدیریتی بیندازید چه خواهید گفت؟
اساسا درباره مدیریت شهری نمیتوانیم متمرکز بر یک فرد صحبت کنیم، اینکه فقط شهردار را عامل همه معایب یا همه محاسن بدانیم اشتباه است، شهرداری یک قوه مقننه ناظر به نام شورای شهر دارد. شورای شهر در مدیریت شهری دخیل است و همین طور هم تصمیمات شورا در تصمیمات شهردار. ضمن آنکه شهردار تصمیماتی میگیرد اما باید تصمیمات اصلی را شورای شهر بگیرد. یعنی اگر شورای شهر جامع الاطراف و آگاه در مسائل شهری و برنامهریز باشد، میتواند شهردار را هدایت بکند. پس به تنهایی نمیتوانید تمام آوار را بر سر یک نفر خراب کنید. هرچند آقای قالیباف شخصا نتوانست شهرداری را مدیریت بکند اما این موضوع را رد میکنم که همه معایب و مشکلات در او متمرکز شده است. شهردار مجری مصوبات شورایعالی شهرسازی و شورای شهر است. حتی برخی تصمیمات قانونی هم در مدیریت شهری اثرگذار است، مهم آن است که شهردار بتواند معایب و مشکلات خودش را به طور دقیق اصلاح بکند و اگر این معایب به قانون بر میگردد بتواند از شورایعالی استانها، (که طبق قانون اساسی میتواند لایحه به مجلس تقدیم کند) درست بهرهبرداری کند و مطالب خودش را وارد مجلس کرده و از این طریق اهداف خودش را با تصویب خواستههایش در مجلس پیاده کند. شهردار با کمک شورای شهر میتواند تعامل مناسبی با مجلس داشته باشد. اگر این موارد صورت بگیرد شهردار توفیق خواهد داشت. حتی تعامل مناسب در رابطه با قوانین و مقررات، بسیار نکته حائز اهمیتی است. اول از همه باید معضلات شهری را شناسایی کنیم، فرض کنید ما به عنوان شهرداری، در شهر تهران که هم دنبال کار و اشتغال و.... هستند به دنبالهایپراستار یا فروشگاه زنجیرهای باشیم، اصلا چه لزومی دارد که شهردار در این حیطهها وارد شود؟ شهردار باید چنین چیزهایی را به بخش خصوصی احاله دهد و حتما باید کوچک سازی را رعایت کند. شورای شهر باید چنین مواردی را به عنوان یک مقررات به شهردار اعلام نماید، شهردار باید خودش انگیزه داشته باشد تا برای اصلاح امور با شورای شهر تعامل داشته باشد. اما من راجع به اینکه آقای قالیباف را با احمدی نژاد مقایسه میکنید باید بگویم هر چند ممکن است به عنوان یک شهروند نسبت به مدیریت هر دو اینها نارضایتی داشته باشم ولی این را هم رد میکنم که ظهور و بروز آقای قالیباف در شهرداری از احمدی نژاد سطح پایینتری داشته است.
ولی این را میپذیرید که نوع خاص رابطه بین شورا و شهرداری در دوره قالیباف به شهر آسیب زده است؟
متاسفانه به نظرم مجموعه شورای شهرها در ادوار مختلف وظایف خودشان را در ارتباط با ارائه طرحها، نظارت و برنامهها خوب انجام ندادند و میتوان گفت که تنها این شهردار بوده که امور را انجام داده است. شهردار نتوانست با کمک شورای شهر با مردم ارتباط برقرار کند. مثلا عنوان شورایاران و استفاده از شوراهای منطقهای یک جریان نمایشی بود که برای مواقع انتخابات مورد استفاده قرار میگرفت. اگر شهرداری با کمک شورا میتوانست این تعامل را با مردم داشته باشد و از طریق شورای عالی استانها با مجلس رابطه برقرار میکرد و حتی با قوه قضائیه در موقع مواجهه با انحرافات این کار را انجام میداد وضعیت بدینگونه نبود. متاسفم این موضوع را اعلام کنم که امروز وقتی از لفظ شهرداری سخن میگویید در ذهن شما تداعی فساد اقتصادی و اداری میشود. این ذهنیت منفی همین طوری به وجود نیامده است. در فرهنگ عامه مردم متاسفانه این نهاد به علت برخوردهای قبلی به شکلی در آمده که شهرداری دچار فساد مالی و اقتصادی است.
چه قدر به شورای شهر پنجم تهران امیدوارید؛ شورایی که خودش کم در حاشیه نرفت؟
امیدواریم شورای شهر جدید بتواند پیش از هر چیز، بزرگترین، حساس ترین و مهم ترین وظیفهاش که انتخاب شهردار است را انجام دهد. یک شهردار با مناعت طبع، پیشینه بسیار قوی و پاکدست انتخاب و تیمی در شهرداری ترتیب داده شود تا این ذهنیت منفی را نسبت به شهرداری پاک کند.
البته پاک کردن این ذهنیت منفی نیاز به یک تعامل مناسب بین شورا و شهردار و شناخت عمیق و دقیق ریشههای فساد و برنامه ریزی برای ریشه کنی آن در شهرداری دارد. چنانچه این تعامل هم از ناحیه قوه مقننه، هم از ناحیه قوه قضائیه و هم شورای عالی استانها انجام بگیرد شهرداری تهران آینده خوبی علیرغم مشکلاتی که در حال حاضر دارد خواهد داشت.
ولی گفته میشود شهرداری تهران آنقدر نابسامان است که کسی جرات شهردار شدن ندارد و یا اگر کسی جرات هم پیدا کرد، قطعا نمیتواند از پس بدهیها یا مشکلات عمده شهرداری برآید و ناکام خواهد بود
اینکه میگویند شهرداری بدهکاری 60 هزار میلیارد تومانی دارد، نمیشود این شهرداری را اداره کرد، شهرداری از دست رفته است و.... من به این حرفها اعتقادی ندارم.
اما این را هم بپذیریم که در این شهرداری آن قدر تراکم فروختهاند که پیش خور شده یعنی حتی درآمدهای غیرقانونی را هم پیش خور کردهاند. درحال حاضر همین که آقای قالیباف میگوید من فکر کنم 20 هزار میلیارد تومان بدهکاری داریم و عدهای دیگر میگویند بدهی شهرداری 60 هزار میلیارد تومان است ، یعنی باید باب تحقیق و تفحص و راست آزمایی را باز کرد. من معتقدم که بسیاری از این بدهیها نمایشی و کاغذی است و باید راستی آزمایی شود. باید صورت وضعیت پیمانکاری که میگوید، من میلیاردها طلب دارم یکبار دیگر بررسی شود.
فکر میکنم با این تحقیق و تفحص، میزان بدهیها نیز کاهش یابد.
این را هم باز تکرار می کنم یکی از راه های ایجاد درآمد پایدار که عامل اصلی اداره درست شهر تهران است این است که باید از طریق مجلس این کار را انجام دهیم.
بهترین راه ایجاد درآمد پایدار از نگاه شما چیست؟
راه افزایش درآمد شهرداری، مالیات بر ارزش افزوده است که باید ضریب آن را برای تهران بالا ببریم. لزومی ندارد همه بار هزینه شهر بزرگ تهران که پایتخت کشور است را مردم تهران تحمل کنند. این شهر، شهر ملی است و همه شهروندان ایرانی باید هزینههای شهر تهران را بدهند، تهران به صورت ملی عمل میکند. باید از راه قوانین، درآمد ایجاد کنیم. این کار با به روز رسانی قوانین انجام میشود، باید بتوانیم در قانون بودجه درآمدهای پایدار ملی برای شهرداری تهران ایجاد بکنیم.
باید ضریب مالیات بر ارزش افزوده را افزایش دهیم.
اگر این سوال کلیشهای را بپرسیم که اگر شهردار شوید چه میکنید، چه خواهید گفت؟
در مورد شهرداری تهران باید بپرسید که اگر شهردار بودید چه نمیکردید! آن قدر در طول این سالها در شهرداری کارهایی کردهاند که نباید ... پس باید این کارها در شهرداری آتی ممنوع شود، مثلا در این سالها در دل محلههای بالای شهر یکسری برج به عدهای داده شد؛ باید جلوی چنین برج دادنهایی را گرفت. به عبارتی اینطور برایتان بگویم که باید به کارهای اشتباهی که از نظر شهرسازی در شهرداری طی سالهای گذشته انجام شده بدل بزنیم و شهر را احیا و زنده کنیم، از سوی دیگر باید خط بطلانی بر تراکم فروشی و شهرفروشی کشید، باید این مسئله از ذهنیت شهرداری و شورای شهر خارج شود که از محل عوارض ساختمانی و تراکمها، درآمدهای اصلیاش را ایجاد کند! باید برای کسب درآمدهای پایدار از تجربیات جهانی استفاده کنیم و ببینیم شهرهای بزرگ جهان چگونه اداره میشوند، باید بخشهای خصوصی وارد قضایا شوند. باید چارهای برای اینکه شهرداری تهران در فاصله کوتاهی تا این حد عریض و طویل شد، اندیشید، باید این همه فرهنگسرا را خودگردان کرد، نباید کارکنان وبال گردن شهرداری شوند، باید بخش خصوصی وارد و بودجه کلانی که به شهرداری داده میشود در بخشهای خصوصی توزیع شود. فکر میکنم شهرداری تهران میبایست در یک برنامهریزی همهجانبه و در تمامی ابعاد وارد کار شود، اگر آن تعاملی که در آغاز عرض کردم به وجود بیاید و در گام اول، شورای شهر موفق شود نیروی اصلی شهرداری را برای منویات خودش انتخاب کند، شهرداری به بهبود امیدوار خواهد شد؛ راه، خیلی دشوار نیست. علیرغم اینکه خیلیها میگویند با به جا ماندههای دورههای قبل شورای شهر ، شهردار جدید نمیتواند توفیق پیدا کند، اما اگر یک برنامهریزی، همدلی و اتحاد بین قوای مقننه، قضائیه و شهرداری و آن تعامل مناسب ایجاد شود در این صورت شهرداری میتواند در جهت ارائه خدمت به موفقیت برسد و حتی جریان انتخاب خود را در دورههای بعد تداوم ببخشد.
جناب آقای نریمان در صحبتهایتان به این نکته اشاره کردید که در طی 12 سال گذشته این شخص شهردار بوده که کارها را انجام میداده؛ به عبارتی شهردار بر شورای شهر غلبه داشته است. آیا این موضوع را ناشی از این نمیدانید که چون اعضای شورای شهر در دورههای گذشته همیشه خود را (درراهیابی به شورا )مدیون شهردار میدانستند ، یک رابطه مرید و مرادی بین قالیباف و شوراهای شهر گذشته به وجود آمد؟
میتوانم بگویم که شهردار بود که در همه جا تصمیم میگرفت و شورای شهر دخالتی نداشت و صرفا پیشنهادات شهرداری را اعمال میکردند.
افزودن نظر جدید